قرآن برای جلوگیری از درگیریهای اجتماعی چه دستوراتی داده است؟
یکى از برکات عمل به دستورات اخلاقی قرآن و پرهیز از بدرفتاریها، سالمسازى محیط و جلوگیرى از درگیرىهاى اجتماعى و گسستگی است.
خداوند همچنان که قرآن را هدایتی برای اهل تقوا و صاحبان علم الهی قرار داد و فرمود هدایتی برای اهل تقواست (هُدىً لِلْمُتَّقین)، لایههایی از آن را برای استفاده عموم باز گذاشت و فرمود «هُدىً لِلنَّاس» به این معنا که قرآن مایه هدایت عموم مردم است. از این جهت آیات قرآن در ورای اسرار نهفتهی خود و بواطن و لایههای معرفتی، حاوی پیامهای اخلاقی و رفتاری برای مخاطبان عام است به گونهای که با مطالعه ظاهر آن میتوان به مقصود خود دست یافت.
یکی از این آیات اخلاقی مربوط به آیه ۱۱ سوره حجرات است. خداوند در این آیه میفرماید: «یَأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَىٰٓ أَن یَکُونُوا۟ خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَآءٌ مِّن نِّسَآءٍ عَسَىٰٓ أَن یَکُنَّ خَیْرًۭا مِّنْهُنَّ ۖ وَلَا تَلْمِزُوٓا۟ أَنفُسَکُمْ وَ لَا تَنَابَزُوا۟ بِٱلْأَلْقَٰبِ ۖ بِئْسَ ٱلِٱسْمُ ٱلْفُسُوقُ بَعْدَ ٱلْإِیمَٰنِ ۚ وَ مَن لَّمْ یَتُبْ فَأُو۟لَٰٓئِکَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ؛ اى اهل ایمان، نباید گروهى گروه دیگر را مسخره کنند، شاید مسخره شدهها از مسخرهکنندگان بهتر باشند و نباید زنانى زنان دیگر را [ مسخره کنند]شاید مسخره شدهها از مسخرهکنندگان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویى نکنید و یکدیگر را با لقبهاى ناپسند صدا نزنید؛ بد نشانه و علامتى است اینکه انسانى را پس از ایمان آوردنش به لقب زشت علامتگذارى کنند و کسانى که [ از این امور ناهنجار و زشت]توبه نکنند ستمکارند.»
یکى از برکات عمل به دستورات اخلاقی قرآن و پرهیز از بدرفتاریها، سالمسازى محیط و جلوگیرى از درگیرىهاى اجتماعى و گسستگی است. در این آیه سه حکم اسلامى در زمینه مسائل اخلاق اجتماعى مطرح شده که به ترتیب شامل عدم تمسخر، ترک عیبجویى و عدم بهکارگیری لقب بد است و در کل در این آیه از اموری صحبت مىشود که برادرى را از بین مىبرد. همچنین در آیات قبل سخن از صلح و اصلاح بود، اما در این آیه به بعضى عوامل و ریشههاى فتنه و درگیرى که مسخره کردن، تحقیر کردن و بدنام بردن است اشاره مىکند.
در این آیه مخاطب مؤمنان، اعم از مردان و زنانند؛ قرآن به همه هشدار مىدهد که از این عمل زشت بپرهیزند، چرا که سرچشمه استهزاء و سُخریه همان حس خود برتربینى و کبر و غرور است که عامل بسیارى از جنگهاى خونین در طول تاریخ بوده است. (تفسیر نمونه، ج۲۲، ص ۱۷۹)
دیگر اینکه استهزا و مسخره کردن، در ظاهر یک گناه، ولى در باطن چند گناه است؛ گناهانى مانند تحقیر، خوار کردن، کشف عیوب، اختلافافکنى، غیبت، کینه، فتنه، تحریک، انتقام و طعنه به دیگران در آن نهفته است؛ لذا مسخره، تجاوز به حریم افراد است. از این جهت ایمان، با مسخره کردن بندگان خدا سازگار نیست. کسى که مردم را از توهین به دیگران باز مىدارد، نباید در شیوهى سخنش توهین باشد، در آنجا که فرمود «لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ».
در فراز بعدی آنجا که فرمود «لَا تَنَابَزُوا۟»، «لَمز» عیبجویى در روبرو و «هَمز» عیبجویى در غیاب فرد است و «تَنابزَ» نام بردن و صدا زدن دیگران با «لقب بد» است. متأسفانه گاهی شنیده میشود به جای استفاده از نام افراد، از القاب زننده استفاده میشود و این مسئله زمینه را برای به چالش کشیدن روابط فراهم میکند. این در حالی است که خداوند به انسانها کرامت بخشیده لذا هرگونه عاملی که باعث لکهدار کردن این اصل شود، مورد رضایت خداوند نخواهد بود.
منابع:
تفسیر نور (حجتالاسلام قرائتی)، جلد ۹
تفسیر نمونه (آیتالله مکارم شیرازی)، جلد ۲۲، ص ۱۷۹
گردآوری:تسنیم
نظرات شما عزیزان: