تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9465
بازدید دیروز : 344
بازدید هفته : 10324
بازدید ماه : 63602
بازدید کل : 10455357
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396

شاگرد كج فهم






عمربن مسلم یكی از شاگردان امام صادق (ع) بود، چند روز غایب شد، امام صادق (ع) از شاگردان دیگر جویای حل او شد، و فرمود: عمر بن مسلم كجا است ؟ یكی از حاضران گفت : من از او خبر دارم ، او كسب و كار را كنار گذاشته و از همه چیز چشم پوشیده ، و به جای خلوتی برای عبادت خدا رفته است . امام صادق (ع) فرمود: ویحه ! اما علم ان تارك الطلب لایستجاب له :
وای بر او آیا نمی داند كه ترك كردن كاسبی و كار و تجارت ، موجب مستجاب نشدن دعایش می شود. سپس فرمود: هنگامی كه این دو آیه نازل شد:
و من یتق الله یجعل له مخرجا - و یرزقه من حیث لا یحتسب ...: و هر كسی تقوای الهی پیشه كند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می كند، و به او از جایی كه گمان ندارد، روزی می دهد (طلاق - 2 و 3) جمعی از اصحاب پیامبر (ص) درهای خانه هایشان را به روی خود بستند و مشغول عبادت شدند و گفتند: ما به عبادت و تقوا مشغول می شویم ، خداوند (طبق این آیات) معاش ما را از طریقی كه گمان به آن نداریم ، تاءمین می كند. پیامبر (ص) برای آنها پیام فرستاد و آنها را احضار كرد و به آنها فرمود: چه باعث شده كه كار و كسب را رها كرده اید و مشغول عبادت شده اید؟ گفتند: ای رسول خدا (ص) خداوند (طبق آیات مذكور) معاش زندگی ما را به عهده گرفته است ، ما اگر مشغول عبادت شویم ، او معاش ما را از طریقی كه گمان نداریم تاءمین می كند. پیامبر (ص) فرمود: من فعل ذلك لم یستجب له ، علیكم بالطلب : كسی كه چنین روشی پیش گیرد، دعایش به استجابت نمی رسد، بر شما باد كه به كسب و كار بپردازید. به این ترتیب امام صادق (ع) و پیامبر (ص) روشن كردند كه عبادت و تقوا، فقط به نماز و عبادت در گوشه تنهایی نیست ، بلكه در میدان تلاش و كار و تولید نیز اگر كسی قصد او خدا و صداقت باشدت عبادت خدا را بجا می آورد.

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

داستان های شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)، محمد محمدی اشتهاردی



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396

چگونه نماز بخوانیم؟






حماد بن عیسی گفت : در محضر امام صادق علیه السّلام بودم، به من فرمود: آیا می توانی نماز را خوب بخوانی ؟ عرض كردم : چگونه نمی توانم و حال آنكه كتاب حریز را كه درباره نماز نوشته شده است ، از حفظ دارم . حضرت فرمود: برای تو ضرر ندارد، برخیز و نمازی بخوان تا من ببینم كه چگونه می خوانی .
حسب الامر حضرت رو به قبله ایستادم و شروع به خواندن نماز كردم . تمام نماز را از نظر ركوع و سجود به جای آوردم ، اما حضرت آن را نپسندید و فرمود: نماز را خوب نخواندی . واقعا چقدر زشت است برای مردی كه شصت هفتاد سال از عمرش می گذرد و حال آنكه نمی تواند یك نماز كامل با مراعات حدود كامله آن بخواند. من خجالت كشیدم و خود را كوچك دیدم .
عرض كردم : فدایت شوم ، شما نماز را به من تعلیم دهید. پس ، امام علیه السّلام رو به قبله راست ایستادند و دستهای خود را آزاد گذاردند و انگشتهای دست آن حضرت به هم گذارده شده بود و مابین دو قدم آن حضرت از سه انگشت باز، و بیشتر فاصله نداشت و انگشتهای پای خود را رو به قبله كردند و تا آخر نماز هم رو به قبله بود و با تواضع و حضور قلب گفتند: اللّه اکبر و سوره حمد و توحید را با ترتیل (به آرامی و خوبی) خواندند و بعد از تمام شدن سوره توحید، به قدر یك نفس كشیدن صبر كردند. بعد دست خود را بلند كرده تا مقابل صورت بردند و در حالی كه ایستاده بودند گفتند: اللّه اكبر و پس از آن به ركوع رفتند و كف دست را به سر زانو گرفتند. انگشتان آن حضرت از هم باز بود. زانو را به عقب دادند، چنانكه پا راست شد و پشت آن حضرت طوری مساوی شد كه قطره آبی بر آن می گذاشتند، به هیچ طرفی نمی ریخت . گردن خود را كشیده و سر به زیر نینداختند و چشم را بر هم گذاردند و سه مرتبه به آرامی گفتند: سبحان ربّی العظیم و بحمده.
بعد راست ایستادند و چون خوب ایستادند، گفتند: سمع اللّه لمن حمده و در همان حال كه ایستاده بودند، دست را تا مقابل صورت خود بلند كردند و گفتند: اللّه اكبر و بعد به سجده رفتند. دو كف دست را پیش ‍ زانوها، مقابل صورت خود بر زمین گذاردند و انگشتان آن حضرت به هم گذارده شده بود. سه مرتبه گفتند: سبحان ربّی الاعلی و بحمده . اعضای بدن خود را از یكدیگر باز گرفته و بر هم نگذارده بودند (در حال سجده دست را به بدن نچسبانیده و بدن را بر پا نگذارده بودند) و بر هشت موضع بدن خود كه به زمین گذارده بودند، سجده كردند كه پیشانی و دو كف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پا و سر بینی باشد.
بعد از نماز فرمودند: گذاردن هفت موضع در وقت سجده به روی زمین واجب است كه پیشانی و دو كف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پا باشد. و اما گذاردن بینی بر زمین سنت (مستحب) است و آنها همان مواضع است كه خدا در قرآن فرموده است : و انّ المساجد للّه فلا تدعوا مع اللّه احدا و مسجدها از آن خداست و با وجود خدای یكتا كسی را به خدایی مخوانید. پس از آن سر از سجده برداشتند و وقتی نشستند گفتند: اللّه اكبر و به ران چپ نشسته ، پشت پای راست را بر كف پای چپ گذاردند و گفتند استغفر اللّه ربّی و اتوب الیه و دوباره در حالی كه نشسته بودند. گفتند: اللّه اكبر و بعد به سجده دوم رفتند و مانند سجده اول ، سجده دوم را تمام كردند. و در ركوع و سجود هیچ یك از اعضای بدن را بر یكدیگر نگذارده بودند و موقع سجده آرنج دست خود را باز نگاه داشته و به زمین نگذارده بودند. در حال تشهّد خواندن ، انگشتان دست آن حضرت از یكدیگر باز بود و به این كیفیّت دو ركعت نماز خواندند و چون از تشهّد فارغ شدند، فرمودند: ای حماد، این چنین نماز بخوان.

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

چهل داستان درباره نماز و نمازگزاران؛ یدالله بهتاش


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396

میهمان خراسانى و تنور آتش






مأمون رقّى - كه یكى از دوستان امام جعفر صادق علیه السلام است - حكایت نماید:
در منزل آن حضرت بودم ، كه شخصى به نام سهل بن حسن خراسانى وارد شد و سلام كرد و پس از آن كه نشست ، با حالت اعتراض به حضرت اظهار داشت :
یاابن رسول اللّه ! شما بیش از حدّ عطوفت و مهربانى دارید، شما اهل بیت امامت و ولایت هستید، چه چیز مانع شده است كه قیام نمى كنید و حقّ خود را از غاصبین و ظالمین باز پس نمى گیرید، با این كه بیش از یك صد هزار شمشیر زن آماده جهاد و فداكارى در ركاب شما هستند؟!
امام صادق علیه السلام فرمود: آرام باش ، خدا حقّ تو را نگه دارد و سپس به یكى از پیش خدمتان خود فرمود: تنور را آتش كن .
همین كه آتش تنور روشن شد و شعله هاى آتش زبانه كشید، امام علیه السلام به آن شخص خراسانى خطاب نمود: برخیز و برو داخل تنور آتش ‍ بنشین .
سهل خراسانى گفت : اى سرور و مولایم ! مرا در آتش ، عذاب مگردان ، و مرا مورد عفو و بخشش خویش قرار بده ، خداوند شما را مورد رحمت واسعه خویش قرار دهد.
در همین لحظات شخص دیگرى به نام هارون مكّى - در حالى كه كفش هاى خود را به دست گرفته بود - وارد شد و سلام كرد.
حضرت امام صادق سلام اللّه علیه ، پس از جواب سلام ، به او فرمود: اى هارون ! كفش هایت را زمین بگذار و حركت كن برو درون تنور آتش و بنشین .
هارون مكّى كفش هاى خود را بر زمین نهاد و بدون چون و چرا و بهانه اى ، داخل تنور رفت و در میان شعله هاى آتش نشست .
آن گاه امام علیه السلام با سهل خراسانى مشغول مذاكره و صحبت شد و پیرامون وضعیّت فرهنگى ، اقتصادى ، اجتماعى و دیگر جوانب شهر و مردم خراسان مطالبى را مطرح نمود مثل آن كه مدّت ها در خراسان بوده و تازه از آن جا آمده است .
پس از گذشت ساعتى ، حضرت فرمود: اى سهل ! بلند شو، برو ببین در تنور چه خبر است .
همین كه سهل كنار تنور آمد، دید هارون مكّى چهار زانو روى آتش ها نشسته است ، پس از آن امام علیه السلام به هارون اشاره نمود و فرمود: بلند شو بیا؛ و هارون هم از تنور بیرون آمد.
بعد از آن ، حضرت خطاب به سهل خراسانى كرد و اظهار داشت : در خراسان شما چند نفر مخلص مانند این شخص - هارون كه مطیع ما مى باشد - پیدا مى شود؟
سهل پاسخ داد: هیچ ، نه به خدا سوگند! حتّى یك نفر هم این چنین وجود ندارد.
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: اى سهل ! ما خود مى دانیم كه در چه زمانى خروج و قیام نمائیم ؛ و آن زمان موقعى خواهد بود، كه حدّاقلّ پنج نفر هم دست ، مطیع و مخلص ما یافت شوند، در ضمن بدان كه ما خود آگاه به تمام آن مسائل بوده و هستیم .

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

بحارالا نوار: ج 47، ص 123، ح 176، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396

 

آخرین سفارش امام صادق (علیه السلام)

2.gif


مرحوم شیخ صدوق رضوان اللّه تعالى علیه و دیگر بزرگان آورده اند:
یكى از راویان حدیث و از اصحاب و دوستان امام جعفر صادق علیه السلام به نام ابوبصیر لیث مرادى حكایت كند:
پس از آن كه امام جعفر صادق علیه السلام به شهادت رسید، روزى جهت اظهار هم دردى و عرض تسلیت به اهل منزل حضرت ، رهسپار منزل آن امام مظلوم علیه السلام گردیدم .
همین كه وارد منزل حضرت شدم ، همسرش حمیده را گریان دیدم ؛ و من نیز در غم و مصیبت از دست دادن آن امام همام علیه السلام بسیار گریستم .
و چون لحظاتى به این منوال گذشت ، افراد آرامش خود را باز یافتند. آن گاه همسر آن حضرت به من خطاب كرد و اظهار داشت :
اى ابوبصیر! چنانچه در آخرین لحظات عمر امام جعفر صادق علیه السلام در جمع ما و دیگر اعضاء خانواده مى بودى ، از كلامى بسیار مهمّ استفاده مى بردى .
ابوبصیر گوید: از آن بانوى كریمه توضیح خواستم ؟
پاسخ داد: در آن هنگام ، كه ضعف شدیدى بر امام علیه السلام وارد شده بود فرمود: تمام اعضاء خانواده و آشنایان و نزدیكان را بگوئید كه در كنار من حاضر و جمع شوند.
وقتى تمامى افراد حضور یافتند، حضرت به یكایك آنان نگاهى عمیق انداخت و سپس خطاب به جمع حاضر فرمود:
كسانى كه نسبت به نماز بى اعتنا باشند، شفاعت ما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام شامل حالشان نمى گردد.
قابل دقّت است كه حضرت نفرمود: شفاعت ما شامل افراد بى نماز نمى شود؛ بلكه فرمود: شفاعت ما شامل حال افراد بى اعتناء به نماز، نمى شود.

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان


منبع: ثواب الا عمال : ص 205، بحارالا نوار: ج 47، ص 2، ح 5.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396


 


در توان ما نیست که براى دانش امام صادق و یا هر کدام دیگر ازائمه ‏علیهم السلام حد و مرزى قرار دهیم، زیرا معتقدیم که دانش ایشان تصویرى ‏است آشکار از اتصال و ارتباط آنان با خداوند متعال و همین امر این باوررا در ضمیر ما جان مى ‏دهد که خداوند به آنها الهام مى‏ کند.

همچنین ما نمى ‏توانیم صفتى کلّى براى دانش آنان پیدا کنیم چرا که ما مى ‏دانیم مفاهیم معمولى که انسان در حیات روزمرّه خود با آنها سر و کاردارد نمى ‏تواند تمام دانش و بینش و شناخت آنها را در خود جاى دهد،زیرا امام وپیامبر و برخى از صالحان ملهم، از نیرویى برخوردارند که ‏خداوندِ توانا این نیرو را بدیشان ارزانى داشته است.

این نیرو همچون یک دستگاه گیرنده که امواج گوناگون را جذب‏ مى‏ کند عمل مى ‏نماید و اطلاعات و معلومات را از جهان و هستى ‏مى ‏گیرد، مثل چشم واعصاب گوش که زیبایى حیات و صداى زندگان راضبط مى ‏کند و بدین وسیله فرد اشیاء زیبا و فرد سخنگو را مى ‏شناسد.

باز متذکر مى ‏شوم که دانش امام صادق محدود بدانچه گفته یا بدانچه ‏در آثار مختلف علمى از او بر جاى مانده، نیست بلکه گسترده و وسیع‏تراز اینهاست. چون دانش آن ‏حضرت مستقیماً به موجودات مرتبط است‏چنان که ابر به دریا و نور به خورشید و عطر به گل.

چرا که افکاروگرایشها و دانشهاى آن‏حضرت از جانب خداى آفریننده دریا و خورشیدو شکوفا کننده گل است. پس وحى از آن خداست و در مرتبه بعد از آن ‏پیامبر و در سوّمین مرحله از آن امام. الهام نیز چنین است ابتدا از خداست و در انتها از امام.

حقیقتى که زبان امام بازگو کننده آن است، همان حقیقتى است که‏ قلبش آن را شناخته و اندیشه ‏اش آن را در برگرفته و جانش آن را لمس ‏کرده و همان است که آفریننده حقیقت آن را در جان آن‏ حضرت دمیده ‏است.

پس از تمام این موارد، یک بُعد از دانش امام صادق وجود دارد که درحقیقت معجزه آن‏ حضرت محسوب مى ‏شود چنان که معجزه پیامبرصلى الله علیه وآله ‏نیز قرآنش بود.

معجزه امام صادق ‏علیه السلام آن بود که وى تمام نیازمندیهاى ‏انسان را مى‏ دانست، این بُعد خود به تنهایى شیعه جعفریه را وامى ‏دارد تامکتب فکرى آن‏حضرت را در هر دوره‏اى دنبال کند.

در اینجا سزاوار است اعترافات برخى از زعما و اندیشمندان را در باره ‏آفاق گسترده دانش و جایگاه ارجمند علمى آن‏حضرت، که حتّى دشمنان ‏را به مدح و ستایش از ایشان وا داشته، نقل کنیم.

ابوحنیفه در باره آن‏حضرت مى ‏گوید:
"فقیه ‏تر از جعفر بن محمّد ندیدم".
و نیز گفته است:
"جعفر بن محمّد فقیه ‏ترین کسى است که دیدم".
"او )امام صادق‏ علیه السلام( در دین داراى دانشى سرشار و در حکمت ‏صاحب ادبى کامل است".
شهرستانى در باره آن‏حضرت مى ‏گوید:ابن حجر هیثمى در باره آن امام مى‏ گوید:
"مردم از جعفر بن محمّد الصادق علومى نقل کرده‏ اند و آوازه او درتمام شهرها پیچیده و پشیوایان بزرگ از او روایت نقل کرده ‏اند".

سید امیر على، نویسنده کتاب مختصر تاریخ العرب و التمدن ‏الاسلامى، در باره آن‏ حضرت مى ‏گوید:

"این اشاره را از یاد نباید برد که کسى که زعیم این جنبش بود، یکى ازنوادگان على بن ابى ‏طالب موسوم به امام جعفر، ملقّب به صادق بود.

وى ‏مردى بود با افق هاى باز فکرى و خردى بس دوراندیش. به علوم عصرخویش بسیار اهتمام مى ‏ورزید. در واقع او به عنوان نخستین پایه ‏گذارمدارس فلسفى در اسلام محسوب مى ‏شود.

در اجتماعات و جلسات علمى ‏آن‏حضرت، تنها کسانى که بعداً به عنوان بنیان‏گذاران مذاهب فقهى معرفى ‏شدند، شرکت نمى ‏کردند بلکه دانش‏ پژوهان علاقه‏ مند به فلسفه و فلاسفه ‏از نقاط دوردست نیز در این جلسات شرکت مى ‏جستند".

پروفسور هولمیادر، نویسنده انگلیسى، در این باره مى ‏نویسد:
"جابر بن حیان، شاگرد و یار جعفر صادق بود. او در پیشواى ‏ارجمندش تکیه‏ گاه و یاور و رهبر و امین و فرد موجهى را مى‏ دید که هیچ‏گاه نمى‏ توانست از او بى ‏نیاز شود.

جابر با راهنمایى استادش کوشید تا علم ‏شیمى را از خرافاتى که از اسکندریه گریبانگیر آن شده بود، پیراسته ورهاسازد و البته در این راه تا حدّ فراوانى هم کامیاب شد بدین سبب باید نام‏جابر را در کنار اسم دیگر نام ‏آوران این دانش در جهان امثال "بویله"و"لاوازیه" و... قرار داد".(۱)

دهها و بلکه هزاران اعتراف دیگر از سوى نویسندگان مسلمان‏ ومحدثان و قدما و بویژه معاصران آن امام در این باره موجود است تاآنجا که باید گفت جهان از فضل و دانش سرشار و آگاهى گسترده و فزون ‏از حد آن‏ حضرت، آکنده گشته است.

پي نوشت :
۱) این اعترافات و دهها نمونه دیگر از آنها را مى‏توانید در کتاب الامام الصادق نوشته‏استاد الدخیل، فصل امام در چشم بزرگان و دانشمندان، ص‏۱۱۱ - ۸۶ بخوانید.
نویسنده: آیت الله حاج سید محمد تقى مدرسى
مترجم: محمد صادق شریعت



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396


 




عبادت‌ ومكارم‌ اخلاق‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)


مالك‌ بن‌ انس‌ گفت‌: حضرت‌ از سه‌ حال‌ بيرون‌ نبود.يا روزه‌ بود ويا مشغول‌ عبادت‌ بود ويابذكر خدا مشغول‌ بود.او از بزرگان‌ عابد واز عظيم‌ترين‌ زاهدان‌ بود.
ابان‌ بن‌ تغلب‌گويد: خدمت‌ امام‌ درحاليكه‌ مشغول‌ نماز بود،رسيدم‌.ذكرهاي‌ ركوع‌ وسجده‌اورا شمردم‌، از شصت‌ بار بيشتربود.

«عبدالله بن‌ سنان‌ مي‌ گويد:به‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌) عرضكردم‌:پسرعموئي‌دارم‌ كه‌ هرچه‌ با او مي‌ پيوندم‌ او از من‌ مي‌ بُرد! لذا من‌ تصميم‌ گرفته‌ ام‌ كه‌اگر از من‌ بُريد منهم‌ از او ببُرم‌.بمن‌ اجازه‌ مي‌ فرمائيد كه‌ منهم‌ با او قطع‌رابطه‌ كنم‌؟ فرمود:اگر با او ارتباط‌ داشته‌ باشي‌ واو از تو ببُرد،خداي‌عزّوجل‌ شمارا باهم‌ مي‌ پيوندد.واگر تو از او ببُري‌ واو هم‌ از تو ببُرد،خدااز هر دوي‌ شما ببُرد.» بحارج‌74

«شخصي‌ به‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)گفت‌:همسايه‌اي� � دارم‌ كه‌ اهل‌ غنااست‌.وقتي‌ من‌ براي‌ قضاء حاجت‌ به‌ دستشوئي‌ مي‌روم ‌، براي‌ شنيدن‌ ازصداهاي‌ غناي‌ همسايه‌،بيشتر مي‌مانم‌!آيا اين‌ اشكال‌ دارد؟

امام‌ فرمود: نبايد بيشتر بماني‌ كه‌ خدا فرموده‌ است‌:همانا گوش‌ وچشم‌ودل‌ مورد سؤال‌ واقع‌ مي‌شوند.«اسراء36»

او گفت‌:گويا تاكنون‌ اين‌ آيه‌ را نشنيده‌ بودم‌ وانشاءالله توبه‌ مي‌كنم‌!
امام‌ فرمود:حال‌ بلند شو ونماز بخوان‌ كه‌ گناهت‌ بزرگ‌ است‌ واگر درچنين‌ حالي‌ اجلت‌ رسيده‌ بود،خيلي‌ برايت‌ بد بود»9-

علم‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌)محقق‌ حلي‌ دركتاب‌ معتبر نوشته‌ است‌ كه‌:
از امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)در زمينه‌ علوم‌ آنقدر منتشر شده‌ است‌ كه‌ عقلها به‌حيرت‌ مي‌افتد. فقط‌ يك‌ نفر راوي‌ ازحضرت ‌، سي‌ هزار روايت‌ از امام‌نقل‌ كرده‌ است‌.همچنان‌ كه‌ خود امام‌ فرمود: ابان‌ بن‌ تغلب‌ از من‌ سي‌هزار حديث‌ نقل‌ كرده‌ است‌.

معلّي‌ بن‌ خنيس‌ مي‌گويد: ديدم‌ كه‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌) با كيسه‌اي‌ بردوش‌ به‌ جائي‌ مي‌رود.اجازه‌ گرفتم‌كه‌ ايشان‌ را همراهي‌ كنم‌.

با حضرت‌ به‌ محله‌ فقراء رفتيم‌ وامام‌ بربالاي‌سرآنان‌ كه‌ همگي‌ درخواب‌ بودند ، مقداري‌ غذا مي‌گذاشت‌. من‌ پرسيدم‌كه‌ اينها شيعه‌ هستند؟امام‌ فرمود: اگر شيعه‌ بودند كه‌ ما هرچه‌ داشتيم‌حتي‌ نمكمان‌ را با آنها نصف‌ مي‌نموديم‌.«منتهي‌ الامال‌ ج‌2 ص‌244»

ابوجعفر خثعمي‌ گويد: امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)كيسه‌اي‌ پول‌ بمن‌ داد و فرمود: اين‌ را به‌ فلان‌ سيد بده‌ ولي‌ نگو چه‌ كسي‌ آن‌ را داده‌ است‌.

منهم‌ آن‌ را به‌ شخصيكه‌ امام‌ معرفي‌ كرده‌ بود دادم‌. اوگفت‌:خدا جزاي‌خير به‌ اين‌ كسيكه‌ هميشه‌ بمن‌ كمك‌ كند، بدهد ولي‌ جعفربن‌ محمدحتي‌ يك‌ درهم‌ هم‌ بمن‌ كمك‌ نمي‌كند! «منتهي‌ الامال‌ ج‌2ص‌244»

«امام‌ ششم‌(علیه السلام‌‌):عده‌اي‌ به‌ محضر پيامبر آمدند وگفتند: ما عازم‌ مسافرت‌به‌ شام‌ هستيم‌. بما سخني‌ بياموز!حضرت‌ فرمود: شب‌ هنگام‌،هركجابراي‌ استراحت‌ توقف‌ نموديد ، وقتي‌ به‌ بستر رفتيد،قبل‌ ازخواب‌،تسبيح‌ فاطمه‌(علیها السلام‌‌) وآية‌ الكرسي‌ را بخوانيد كه‌ شمارا از هر چيزي‌حفظ‌ مي‌كند.

آنها رفتند وهنگام‌ خواب‌ دستور حضرت‌ را بكار بستند.در آن‌ حوالي‌راهزناني‌ بودند كه‌ اين‌ عده‌ را زير نظر گرفته‌ ومنتظر بودند كه‌ شب‌ بشودوبه‌ اينها دستبرد بزنند.

وقتي‌ شب‌ شد يكي‌ از راهزنان‌ براي‌ آگاهي‌ ازموقعيت‌ مسافرين‌، به‌ محل‌ استراحت‌ آنان‌ آمد ولي‌ غير از ديوار بلندي‌كه‌ دور تا دور آن‌ محل‌ را فرا گرفته‌ بود،چيزي‌ نديد!

برگشت‌ واين‌ قضيه‌رابه‌ راهزنان‌ خبر داد.راهزنان‌ سخن‌ اورا قبول‌ نكرده‌ وگفتند:تو آدم‌ضعيفي‌ هستي‌ واز ترس‌ اين‌ حرف‌ را مي‌زني‌! امّا وقتي‌ خود به‌ محل‌آمدند وآن‌ ديوار بلند را ديدند،بناچار برگشتند.

فردا صبح‌ باز به‌ آن‌ محل‌ رفتند وازديوارخبري‌ نبود ومسافرين‌ آنجابودند.راهزنان‌ از مسافرين‌ پرسيدند:شما ديشب‌ كجابوديد؟

گفتند:همين‌ جا!راهزنان‌ گفتند:ديشب‌ ما آمديم‌ ولي‌ جز ديواربلندي‌ چيزي‌ نديديم‌!قصة‌ شما چيست‌؟

آنان‌ گفتند:پيامبر بما سفارش‌كرده‌ است‌ كه‌ شب‌ قبل‌ از خواب‌، تسبيح‌ فاطمه‌(علیها السلام‌‌) وآية‌ الكرسي‌ را بخوانيم‌ وماهم‌ همينكار را كرديم‌.

راهزنان‌ گفتند:شما آزاديد وبه‌ هركجاكه‌ مي‌خواهيد برويد كه‌ بخدا سوگند!ما هرگز شمارا تعقيب‌ نمي‌كنيم ‌و بدانيد كه‌ تازمانيكه‌ بدستور پيامبرتان‌ عمل‌ مي‌كنيد ، هيچ‌ راهزني‌نمي‌تواند بشما آسيب‌ برساند!»ص336

«روايت‌ شده‌ كه‌ در وقت‌ سوار شدن‌ به‌ كشتي‌ اين‌ دعا را بخوانند:
بسم‌اللّه‌ المَلِك‌ الحق‌ وماقدروا اللّه‌ حق‌ّ قدره‌ والارض‌ جميعاً قبضته‌ يوم‌القيلمة‌ والسماوات‌ مطويات‌ بيمينه‌ .سبحانه‌ وتعالي‌ عما يشركون‌.بسم‌اللّه‌ مجراها ومُرساها.ان‌ ربّي‌ لغفورٌ رحيم‌.»

«عده‌اي‌ مهمان‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)شدند.حضرت‌ از آنها خوب‌ پذيرائي‌ نمود وموقعي‌ كه‌ مي‌خواستند بروند،امام‌ براي‌ آنها توشه‌ سفر تهيه‌ديد.ولي‌ وقت‌ خارج‌ شدن‌ آنها،به‌ غلامانش‌ فرمود:موقع‌ رفتن‌ در بردن‌ِ بارهايشان‌ كمك‌ نكنيد!

آنها در هنگام‌ خداحافظي‌ به‌ امام‌ گفتند:يا بن‌رسول‌ اللّه‌!تو خوب‌ از ماپذيرائي‌ نمودي‌ واموالي‌ بما بخشيدي‌ ! ولي‌ چرابه‌ غلامانت‌ دستور دادي‌ كه‌ در بردن‌ بارها مارا كمك‌ نكنند؟
امام ‌فرمود:ما خانداني‌ هستيم‌ كه‌ به‌ رفتن‌ مهمان‌ كمك‌ نمي‌ كنيم‌.»



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396


 






اصحاب‌ و شاگردان امام :


1-زرارة‌ بن‌ اعين‌ كه‌ ابتدا مسيحي‌ بود وسپس‌ مسلمان‌ شد ودر مكتب‌امام‌ صادق(علیه السلام‌‌)از بزرگان‌ فقهاء مي‌ باشد.

2-بريد عجلي‌

3-محمدبن‌مسلم‌ كه‌ او هم‌ از بزرگان‌ فقيه‌ است‌.

4-ليث‌ بن‌ بختري‌

5-ابابصير كه‌بسيار از امام‌ باقر(علیه السلام‌‌) وامام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌) روايت‌ كرده‌ است‌.

6-صفوان‌ بن‌مهران‌

7-مؤمن‌ الطاق‌ كه‌ دشمنان‌ به‌ او شيطان‌ مي‌ گفتند.

8-هشام‌ بن‌حكم‌ كه‌ هنوز مو بر صورتش‌ نروئيده‌ بود ولي‌ در مباحثات‌ عقيدتي‌بسيار ماهر بود وامام‌ به‌ او احترام‌ ويژه‌ اي‌ مي‌ گذاشت‌.

9-هشام‌ بن‌ سالم‌

10-ابوحمزه‌ ثمالي‌ كه‌ وقتي‌ شنيد امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌) رحلت‌ كرده‌است‌،فريادي‌ كشيد وبيهوش‌ شد.

11-معاوية‌ بن‌ عمار

12-عبدالله بن‌يعفور

13-ابوجعفر احول‌

14-جابربن‌ يزيد جعفي‌ كه‌ هفتادهزار روايت‌در سينه‌ داشت‌.

15-مفضل‌ بن‌ عمرو

16-مفضل‌ بن‌ قيس‌

17-عبداللهبن‌ عجلان‌

18-ابراهيم‌ بن‌ مهزم‌

19-ابوبكر حضرمي‌

20-ابان‌ بن‌ تغلب‌

21-حمران‌ بن‌ اعين‌ و..

ضمنا ابوحنيفه‌ رئيس‌ حنفي‌ ها وشافعي‌ ومالك‌رؤساي‌ شافعي‌ ها ومالكي‌ ها در نزدآن‌ حضرت‌ درس‌ خواند ه‌ اند.




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396


 


طلوع خورشيد هدايت در مدينه

تولد اين‌ امام‌ در روز دوشنبه‌ هفدهم‌ ربيع‌ الاولي‌ سال‌ هشتاد وسه‌هجري‌ در مدينه‌ واقع‌ شد.مادرش‌ اُم‌ّ فروه‌ وپدرش‌ امام‌ باقر(علیه السلام‌) بوده‌است‌.

نام‌ مباركش‌،جعفر والقابش‌،صادق‌،صابر،فاضل‌وطاهر بوده‌ وكنيه‌ اش‌ابوعبدالله است‌.

در سن‌ سي‌ ودوسالگي‌ به‌ مقام‌ امامت‌ رسيد وسي‌ وسه‌سال‌ مقام‌ امامت‌ را به‌ عهده‌ داشت‌.

عاقبت‌ در سن‌ شصت‌ وپنج‌ سالگي‌بدست‌ منصور دوانقي‌ بشهادت‌ رسيد.مرقد شريفش‌ در قبرستان‌ بقيع‌است‌.

مذهب‌ شيعيان‌ ومذهب‌ اهل‌ بيت‌(علیهم السلام‌) به‌ نام‌ جعفري‌ مزيّن‌ شده‌ است‌زيرا آن‌ حضرت‌ از فرصتها استفاده‌ كرد وعلم‌ اهل‌ بيت‌(علیهم السلام‌‌) را كه‌ از زمان‌رحلت‌ پيامبر،مورد ظلم‌ قرار گرفته‌ بود،منتشر كرد وشاگردان‌ زيادي‌تربيت‌ نمود و در محضرش‌ چهارهزار نفر حاضر مي‌ شدند.





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396


3.gif
السلام عليک يا مولاي يا جعفر بن محمد٬ ايها الصادق
يابن رسول الله يا حجت الله علي خلقه يا سيدنا و مولانا




شهادت مرد آسمانی مدینه، بنيان گذار فقه جعفري ٬‌ رهبر مکتب تشيع ٬‌
مظهر مهر و رافت ٬‌چشمه جود و سخاوت، کوه صبر و صلابت ،
تجسم اخلاص و ايمان و بحرعمیق علوم لدنی ٬ حضرت امام
جعفر صادق عليه السلام را به محضر مولا صاحب الزمان
عج الله تعالي ظهوره و همه شيعيانو رهروان راهش
و سوگواران حضرتش تسليت عرض مي کنيم



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396

7.gif

بنال ای دل که در نای زمان فریاد را کشتند
بهین آموزگار مکتب ارشاد را کشتند

اساتید جهان باید به سوک علم بنشینند
که در دانشگه هستی بزرگ استاد را کشتند

به جرم پاسداری از حریم عترت وقرآن
رئیس مذهب والگوی عدل وداد را کشتند

بجای اشک وخوندل ببار ای آسمان زین غم
که نور دیدگان سید امجاد را کشتند

دریغ ودرد کز بیداد منصور ستمگر
به جرم یاری دین مظهر امدادا را کشتند

به جنّت مادرش زهرا پریشان کرده گیسو را
که بهر حفظ قرآن شافع میعاد را کشتند

من ژولیده میگویم زنسل ساقی کوثر
امام جانشین وپنجمین اولاد را کشتند


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396

سلام بر امامی که صدق و راستی‏اش، به «صادق» ملقب‏ش کرد!
سلام بر شکوفایی گل باغ ایمان که قیامی جهل‏ شکن، آغاز کرد؛
قیامی نه با خون و شمشیرآخته، بلکه با لباس تدریس و دانش!
بیش از چهارهزار شاگرد زبده چون
«جابربن حیان» و «جابر جعفی» پرورید

که نه فقط شیعه، بلکه همه مسلمانان را از نابودی برهاند.

سلام بر صبح صادق!
روزی که زیر آفتاب سوزان حجاز، ب
یل به دست می‏گرفتی و کشاورزی می‏کردی.

این زمین تفتیده، تا آن روز، جز گام‏های سنگین توقع، تکبر،
کشمکش و تصاحب هر آنچه در روی زمین است،
از سوی صاحبان قصرها و مسندهای خلافت
و نوایی جز عربده ‏های شیطانی خلفای جور و ستم، نشنیده بود.

سلام بر امام صادق علیه ‏السلام و مکتب نشر معارف دینی‏ اش!
سلام بر سینه پر از دانش او که مأخذ عالی‏ترین
و ناب‏ترین احادیث و اندیشه‏ های دینی و علمی است!


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 29 / 4 / 1396








ويژه نامه شهادت جانسوز صادق آل طاها
امام جعفر صادق عليه السلام






جرعه اي ازجام معرفت کلام امام

قال الصادق عليه السلام


اِنَّ القَلبَ لَیـتَجَلجَلُ فِى الجَوفِ یطلُبُ الحَقَّ فَاِذا اَصابَهُ اطمَاَنَّ وَ قَرَّ


امام صادق عليه السلام فرموده اند :


به راستى که دل در درون سینه بى قرار است و به دنبال حق مى ‏گردد

و چون به آن رسید، آرام و قرار مى ‏گیرد.


(کافى، ج 2، ص 421)

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی