وضع زنان قبل از اسلام (قسمت دوم)
وضع زنان قبل از اسلام (قسمت دوم) یکی از موضوعاتی که غرب در حوزه حقوق زنان مطرح کرده است، اشتغال زنان است. غرب با نادیده گرفتن تفاوتهای تکوینی و طبیعی زن و مرد، برابری حق اشتغال زنان و مردان را مطرح می کند، حال آن که دولتهای غربی، خود در عمل با مشکلات و موانع زیادی در خصوص برابری حق اشتغال زنان و مردان روبه رو هستند و تبعیض در این مورد کاملا در جوامع غربی مشهود است به رغم کوششهایی از این دست که به مناسبت تغییر نقش زنان به عمل می آید، مسائل بیشماری هنوز باقی است. بسیاری از زنان به دشواری می توانند نقش کارمند را با نقش مادر و همسر در آمیزند و هر سه نوع مسئولیت را به طرزی مناسب برعهده بگیرند. در بیشتر موارد، ضرورتهای حرفه ای حالت غالب به خود می گیرد و تعهدات مادری و همسری به دست اهمال سپرده می شود. تغییرات حاصل در نقش زنان، آشکارا در شیوه زندگی آنان بازتاب یافته است. شگفت انگیز نیست که در زمینه هایی فراسوی اشتغال و زندگی خانوادگی، بسیاری از تفاوتهای سنتی بین دو جنس رنگ و بوی خود را از دست داده است. این امر در تمام زمینه ها به چشم می خورد، از طرز لباس پوشیدن تا بهداشت روانی و جسمانی، از مصرف دخانیات و الکل تا تعدد جنایتها و حوادث رانندگی، و خودکشی ها از منظر غرب اشتغال زنان، خود موضوعیت دارد و سرشت و طبیعت تکوینی زنان نادیده گرفته می شود. از اینرو در بسیاری از مواقع به جای این که اشتغال زنان در خدمت نهاد خانواده قرار گیرد، به تعارض و تقابل با آن می پردازد و در بسیاری از موارد موجب زوال نهاد مقدس خانواده می شود. به این ترتیب، در غرب نوعی تقسیم کار «مردانه» و «زنانه» به چشم می خورد. علت چیست و چرا این همه تفاوت در کار مردان و زنان وجود دارد؟ ریشه تقسیم کار را باید تفاوت تکوینی سرشت مردان و زنان دانست. غرب باید بپذیرد که زن به ایفای نقش زنانه در خانواده و اجتماع بپردازد و مرد هم به ایفای نقش مردانه بپردازد و اگر جامعه ای به حدی برسد که در آن زن، زن نباشد و مرد، مرد نباشد، آن جامعه قطعة سقوط کرده، تباه می شود.