نقش نشاط در زندگي جوان (2)
نشاط در متون دینی:دينداري و شادي
بعضي تصور ميكنند نميتوان هم ديندار بود و هم شادمان، از اينرو ناگزير بايد يكي را انتخاب كرد. استاد مطهري ميگويد: بعضي از مقدس مآبان و مدعيان تبليغ دين، به نام دين با همه چيز به جنگ برميخيزند؛ شعارشان اين است: اگر ميخواهي دين داشته باشي، به همه چيز پشت پا بزن، دنبال مال و ثروت نرو، حيثيت و مقام را ترك كن، زن و فرزند را رها كن، از علم بگريز كه حجاب اكبر و مايه گمراهي است، شاد مباش و شادي نكن، از خلق بگريز و به انزوا پناه ببر و امثال اينها. وي اين نظر را خلاف منطق اسلام ميداند و ميگويد: يكي از مختصات دين اسلام اين است كه همه تمايلات فطري انسان را در نظر گرفته و هيچكدام را از قلم نينداخته است، و معناي فطري بودن قوانين اسلامي، هماهنگي آن قوانين و عدم ضديّت آنها با فطريات بشر است.برداشت نادرست از آيه «فليضحكو قليلاً و ليبكوا كثيراً جزاء بما كانوا يكسبون؛ آنها بايد كمتر بخندند و بسيار بگريند؛ اين جزاي كارهايي است كه انجام ميدهند»توبه82، باعث شده كه عدهاي تصور كنند اسلام با خنده و مظاهر شادي، مخالف و طرفدار گريه و اندوه است؛ در حالي كه آيه فوق در مورد شادي خاصي است كه منافقان به منظور تضعيف اراده مسلمانان از خود نشان ميدادند؛ كساني كه از شركت در جنگ تبوك سرپيچي كردند و با عذرهاي واهي در خانههاي خود نشستند و ديگران را هم دلسرد و منصرف مينمودند و ميگفتند: در اين گرماي سوزان تابستان به سوي ميدان نبرد حركت نكنيد. آنان از اين عمل خود، خوشحال بودند و قهقهه سر ميدادند و بسيار ميخنديدند. قرآن مجيد به منافقان اخطار ميكند كه بايد كم بخندند و بسار بگريند؛ گريه براي آينده تاريكي كه در پيش دارند. از اينرو در آخر آيه ميفرمايد: اين جزاي اعمالي است كه آنها انجام ميدادند. نتيجه اينكه آيه فوق، در صدد نفي شادي به صورت مطلق نيست.آيه ديگري كه ممكن است شاهدي براي مذمت شادي تلقي شود، درباره داستان قارون است كه از زبان قومش ميفرمايد: «اذ قال له قومه لا تفرح ان الله لا يحب الفرحين؛ به خاطر بياور هنگامي كه قوم قارون به او گفتند: اين همه شادي مغرورانه مكن كه خداوند شاديكنندگان را دوست ندارد»قصص76، در حاليكه اين آيه نيز، شادي خاصي را مذمت كرده و آن، شادي مستانه و مغرورانه است كه با گناه، غفلت و فساد همراه است.( جوان شادی و نشاط.سایت تبیان)