نفقه و فلسفه آن
از نظر اسلام، تأمین هزینه خانواده، از جمله مخارج همسر بر عهده مرد است. مرد وظیفه دارد کلیه مخارج همسرش را تأمین کند، گرچه خود زن ثروتمندتر از شوهر باشد. وجوب نفقه، یکی از احکام قطعی اسلام است.
آن حق زوجه است. اگر مرد آنرا نپردازد، به صورت دین بر ذمهاش باقی میماند و عندالمطالبه باید آنرا بپردازد و چنانچه از پرداخت نفقه امتناع کند، حاکم شرعی اسلام میتواند زن را طلاق دهد.
امام محمد باقر علیه السلام فرمود:
هر که زن دارد، ولی لباس و غذای او را تأمین نمیکند، امام وظیفه دارد در میان آنان جدایی افکند.[1]
اسحاق بن عمار میگوید:
به امام صادق علیه السلام عرض کردم: زن چه حقی بر شوهر دارد؟ فرمود: غذا و لباسش را تأمین کند و لغزشهایش را ببخشد.[2]
نفقات عبارت است از کلیه نیازهای خانواده، با رعایت امکانات و عرف زمان، مکان و شئون خانواده که در اینجا برمیشمریم:
1. غذا، میوه و دیگر نیازها به مقدار نیاز متعارف؛
2. لباس زمستانی و تابستانی طبق نیاز و شئون خانواده؛
3. فرش و بستر؛
4. اسباب و لوازم پختن غذا و خوردن و آشامیدن؛
5. وسایل گرمکننده و سردکننده؛
6. مسکن ملکی یا استیجاری که طبق شئون خانواده باشد و آسایش آنان را تأمین کند؛
7. هزینههای بهداشت و درمان؛
8. وسایل نظافت و آرایش؛
و دیگر نیازهای زندگی.
اشکال
از موضوع نفقه انتقاد شده و گفتهاند: در تشریع این حکم، زن تحقیر و یک مستخدم جیرهخوار محسوب شده که در برابر زحمات شبانهروزی و انجام دادن کارهای دشوار خانهداری، غذایی را میخورد و لباسی را میپوشد.
پاسخ
در پاسخ باید گفت: اشکال مذکور از عناد گوینده و بیاطلاعیاش نشأت گرفته است، زیرا از دیدگاه اسلام کارهای منزل بر عهده زن نیست، حتی درباره نگهداری، پرستاری و شیردادن بچهها نیز وظیفهای بر عهدهاش گذاشته نشده است. او میتواند هیچ کاری را انجام ندهد و مطالبه مستخدم کند و در برابر انجام دادن کارهای منزل، پرستاری و شیردادن بچه اجرت بطلبد. در عین حال، نفقهاش بر عهده مرد نهاده شده است.
با توجه به این مطلب، چگونه میتوان گفت: زن تحقیر شده و به عنوان مستخدمِ جیرهخوار محسوب شده است؟
گفتنی است گرچه کار کردن در خانه و اداره امور منزل وظیفه شرعی بانوان نیست ولی برای انس و الفت خانوادگی و از لحاظ اخلاقی یک ضرورت به شمار میرود، که در احادیث به عنوان «حسن التبعل» یاد شده است. یک خانم کدبانو که به بقا و گرمی کانون خانواده علاقهمند است در پرستاری از فرزندان و اداره هر چه بهتر امور منزل در حد توان میکوشد ولی با میل و رغبت نه با زور و جبر. چنانکه همسران پیامبر و دخترش فاطمه زهرا و همسران ائمه اطهار و بزرگان دین چنین بودند.
سؤال
با اینکه زن و مرد در ارضای غریزه جنسی و تولید و پرورش فرزند به یکدیگر نیاز دارند، چرا کلیه هزینههای خانواده حتی مخارج شخصی زن بر عهده مرد نهاده شده است؟ چرا فقط مرد کار کند و زن بخورد، بپوشد و بخوابد و حتی کارهای خانه را انجام ندهد؟ آیا به مرد ستم نشده است؟ چرا اقتصاد زن وابسته به شوهر باشد تا ناچار باشد از او اطاعت کند و زورگوییها و تضییقاتش را تحمل نماید؟ آیا بهتر نیست که زن و مرد با هم کار کنند و هزینههای زندگی را به اتفاق بپردازند؟
پاسخ
در پاسخ به این سؤال به چند نکته مهم اشاره میشود:
1. طبیعت، مسئولیتهای سنگینی را بر عهده زن نهاده که ناچار به انجام دادن آنها است، مانند بارداری، زایمان، شیردادن نوزاد، پرستاری و مراقبت و تربیت فرزند و انجام دادن این مسئولیتهای دشوار نیاز به فراغت دارد که با کار کردن در خارج منزل، چندان سازگار نیست.
2. زن هر ماه یک مرتبه، چند روز عادت میشود و در این ایام نیاز به استراحت دارد.
3. کارهای خانهداری و بچهداری، از نظر شرعی و قانونی بر عهده زن نیست، اما اخلاقاً و طبق آداب و رسوم نمیتواند از انجام دادن آنها شانه خالی کند، زیرا از لوازم زندگی خانوادگی محسوب میشود و در زیبایی منزل و دلگرمی مرد تأثیر بهسزایی دارد.
4. زن موجودی ظریف، لطیف و زیبا است و مهمترین وسیله جاذبیت و محبوبیت او برای شوهر، همین لطافت و زیبایی او است. در صورتی که اشتغال به کارهایِ دشوار و خستهکننده خارجِ منزل، بر لطافت و زیبایی زن لطمه وارد میسازد و از جاذبیت و محبوبیت او برای شوهر میکاهد که نه به سود او است و نه شوهرش. اگر قرار باشد زنان همانند مردان برای تأمین هزینههای زندگی کار کنند، در انتخاب شغل با رقابت مردان روبهرو شده و گاهی مجبور میشوند، شغلهای دشوار را نیز بپذیرند، از قبیل کارگری در معادن و کارخانههای ذوب آهن، فولاد، ماشینسازی، پتروشیمی، سیمان، صنایع نفت، کارگری راه و ساختمان، راه آهن، رانندگی وسایل نقلیه سنگین و کارهای خستهکننده شبانه.
چنانچه زنان و مردان در لزوم کار کردن و تأمین هزینه زندگی مساوی باشند، طبعاً با چنین مشکلاتی مواجه میشوند.
از آنچه گذشت، استفاده میشود که زنان نمیتوانند همانند مردان ملزم به کار کردن و تأمین هزینه زندگی باشند. از اینرو، اسلام تأمین هزینه زندگی را به عهده شوهر گذاشته، تا زن با فراغت و آرامشخاطر، مسئولیتهایی را که طبیعت بر عهدهاش نهاده انجام دهد، در نگهداری و پرورش فرزندان بکوشد، شادابی و زیبایی خود را حفظ کند، جایگاه خود را در دل مرد نگهدارد و خانه را محل انس و آرامش قرار دهد.
در چنین صورتی، مرد با آرامشخاطر و علاقه به زن و فرزند و دلگرمی به زندگی، بیشتر تلاش و جدیت میکند و هزینه خانواده را تأمین میکند و در طبق اخلاص نهاده و با رضایتخاطر تقدیم همسرش مینماید.
بنابراین، اسلام با واقعنگری و رعایت مصالح واقعی زن و مرد و فرزندان و برای استحکام بنیاد زناشویی، تأمین نفقه خانواده را بر عهده مرد نهاده و بیدلیل از یک طرف جانبداری و بر دیگری تحمیل نکرده است.
صلاح زن و مرد در این است که نفقه بر عهده مرد باشد و زن، در امور مالی وابسته به مرد باشد. مرد چون خواستار زن و علاقهمند به وی است باید برایش خرج کند و از این جهت نه تنها ناراحت نیست، بلکه کاملًا رضایت دارد و احساس شخصیت میکند. وابستگی مالی زن نیز به زیان او نیست و او را به صورت مستخدم جیرهخوار در نمیآورد، بلکه به استحکام بنیاد ازدواج کمک میکند. اصولًا در زندگی خانوادگی درآمد مرد به خانواده تعلق دارد و در تأمین نیازها به مصرف میرسد و استقلال مالی زن یا وابستگی، مطرح نیست.
در خاتمه، این نکته را یادآور میشوم که هدف اسلام از تشریع وجوب نفقه بر مرد این نبوده که زن، بیکار، خانهنشین و مصرفکننده باشد و در خارج از منزل کار و مسئولیتی را بر عهده نگیرد. بلکه اسلام خواسته زن مجبور به کار کردن و تأمین هزینههای زندگی نباشد، ولی میتواند با رعایت استعداد و سلیقه و امکانات خود و تفاهم با شوهر شغل مناسبی را برگزیند و ادای وظیفه نماید واز این راه درآمدی را به دست آورد. البته درآمد او به شخص خودش تعلق دارد و مجبور نیست در زندگی صرف کند. زن خوب، درآمد خود را در طبق اخلاص مینهد و همانند شوهر آنرا تقدیم خانواده میکند، تا در اداره و بهبود زندگی مشترک سهیم باشد و بر صفا و محبت خانوادگی بیفزاید.[3]
[1]. همان، ص 509: أبوبصير، قال: سمعت أباجعفر عليه السلام يقول:« من كانت عنده امرأة فلم يكسها ما يواري عورتها، و يطعمها ما يقيم صلبها كان حقّاً على الإمام أن يفرّق بينهما»
[2]. همان، ص 510: إسحاق بن عمّار، قال: قلت لأبى عبداللَّه عليه السلام: ما حق المرأة على زوجها الذي إذا فعله كان محسناً؟
قال:« يشبعها، و يكسوها، و إن جهلت غفر لها»
[3] امينى، ابراهيم، آشنايى با وظايف و حقوق زن، 1جلد، بوستان كتاب (انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم) - قم، چاپ: چهارم، 1390.