ظلم و ستم
ظلم در اصل لغت، به معني كار بيجاكردن، و تعدّي نمودن از حد وسط است. و ظلم به اين معني، جامع همه رذايل، و مرتكب شدن هر يك از قبايح شرعيه و عقليه را شامل مي شود. و اين، ظلم به معني اعمّ است.
و براي ظلم، معني ديگري نيز هست كه عبارت است از: ضرر و اذيّت رسانيدن به غير، از قبيل: كشتن و يا زدن، يا دشنام و فحش دادن، يا غيبت او را كردن، يا مال او را به غير حق تصرف كردن و گرفتن، يا غير اينها از كردار يا گفتاري كه باعث اذيّت غير باشد.
و اين، ظلم به معني اخص است.
و بيشتر آنچه در آيات و اخبار، و عرف مردم ذكر ميشود اين معني مراد است. و باعث اين ظلم، اگر عداوت و كينه باشد از نتايج قوه غضبيّه خواهد بود. و اگر موجب آن، حرص و طمع در مال باشد از جمله رذايل قوه شهويّه محسوب خواهد شد.
به هر حال، به اجماع همه طوايف عالم، و به اتفاق همه اصناف بشر، ظلم از همه معاصي بزرگتر، و عذاب آن شديد تر، و پشيماني آن بيشتر، و وبال آن بالاتر است. در جاهاي زيادي از قرآن بر ظالمين لعن شديد وارد، و در احاديث متواتره ذمّ عظيم و تهديد بر آن ثابت است. و اگر هيچ تهديدي بر آن نباشد، همين آيه مبارك براي طايفه ظالمين كافي است كه پروردگار جبّار ميفرمايد: