شگفتیهای نهج البلاغه 11 ( گروه های مردم، کجایند زمامداران، گزینش کارگران )
گروههاى مردم
اى مردم ، در روزگارى سخت و سرکش بسر میبریم ، که نیکوکاران را بدکار مىشمارند و ستمگر بر غرور و تجاوز خویش مى افزاید وضع ،چنان است که نمى توانیم از دانش خویش بهره بریم و مجهولات خویش را باز پرسیم و از ناگواریهائى که بما میرسد بترسیم و راه چارهاى بجوئیم مردم این دوران به چهار گروه بخش شدهاند ، گروهى از ناتوانى و کندى شمشیر و تهیدستى خویش توان تبهکارى ندارند گروه دوم تجاوزگران توانائى هستند که شمشیر ستم مى کشند و بآشکارائى شر برمى انگیزند و پیاده و سواره بسیج مى کنند و آماده تبهکاریند ، آنها دین خود را براى بچنگ آوردن کالاى بى ارج دنیا از دست میدهند یا به این دل خوشند که سوارانى پیشاپیش آنها حرکت کنند و یا بر روى منبرها ، به خودنمائى پردازند و چه سوداى زیانبخشى است که انسان دین خویشتن را بدنیا بفروشد و پاداش پروردگار را در جستجوى لذت این جهانى از دست بدهد .
گروه سوم ، آنانکه در زیر نقاب آخرت جوئى ، در جستجوى دنیایند و نمىخواهند که با تلاش در دنیا بنعیم آخرت رسند آنها ( براى فریب مردم ) آهسته راه مى روند و گامهایشان را نزدیک بهم مىگذارند و دامان جامهشان را بهم مىپیچند و خود را چنان در دیدگاه مردم مىآرایند که امین همگان گردند و مردم امانتشان را به آنها سپارند آنها از عیب پوشى پروردگار براى گناهکارى خویش استفاده مى کنند و در تباهى بسر مى برند .