حقوق مشترک میان زن و مرد چیست؟
پاسخ: اسلام بین زن و مرد از حیث انسان بودن هیچ تفاوتی قائل نیست و این اصل را به حدی مسلم میداند که در آیات و روایات هیچ جایی لازم نمیبیند بر این موضوع صراحتاً تأکید کند. بنابراین هر جا که در قرآن یا در احادیث، مطالبی خطاب به انسان دیده میشود شامل زن و مرد هر دو است.
در همان زمانها این مسئله حتی برای جوامع متمدن هم مطرح بود که آیا زن اصولًا انسان است یا نه؛ یا نیمه انسان است، اما برای اسلام اصلًا این مسئله مطرح نیست و این یک موضوع جانبی است.
حدود یک قرن است که موضوع حقوق بشر در سطح جهان مطرح است.
البته اسلام از ابتدا در این قسمت بحث کرده و حقوقی را تعیین و امضا فرموده است. من مطلبی را که در این باره یعنی حقوق زن عرض میکنم همان حقوقی است که بعضاً به عنوان حقوق بشر مطرح میشود، و بین زن و مرد مشترک است و در اینجا به مهمترین آنها اشاره میکنم:
1. حق حیات و زندگی
انسان به عنوان یک موجود زنده این حق را دارد که حیاتش را ادامه دهد و کسی حق ندارد که بدون مجوز قانونی و شرعی این حق را از او سلب کند.
2. حق آزادی
هر انسانی، چه زن و چه مرد آزاد آفریده شده است و این آزادی در نهادش گذاشته شده است. کسی هم حق ندارد این آزادی را از او سلب کند مگر اینکه مزاحم آزادی دیگران یا مزاحم مصلحت خودش و جامعه شود.
3. حق استفاده از منابع طبیعی
انسان در جهانی زندگی میکند که نیازهای خاصی دارد: آب، هوا، غذا، لباس و نیازهای دیگر. باید بتواند از غذا و آب و هوا و امثال اینها استفاده کند منابعی مثل معادن، جنگلها و دریاها متعلق به مردم است و انسان طبعاً حق دارد از آنها استفاده کند. کسی هم حق ندارد مانع او بشود. مگر اینکه استفاده از این حق، مزاحم حقوق دیگران شود. در مورد حق سکونت نیز همین طور است، از آنجا که انسان نیازمند مسکن است، طبعاً برای تهیه مسکن مجاز است که در محدوده کشور یا شهرش یا هر جای دیگر برای خودش موطن و مسکنی انتخاب کند. البته طبیعی است که همه این موارد باید دارای نظام و ضوابط خاصی باشد که ضرورت زندگی اجتماعی و لازمه تأمین مصالح عمومی است.
در همه این موارد بحث در این است که انسان به طبع انسانی خود و به عنوان اصول اولیه، دارای چنین حقوقی است و طبیعتاً اگر بنا باشد که استفاده از این حقوق موجب تجاوز و تعدی به حقوق دیگران و جامعه باشد، قطعاً محدود میشود؛ مثلًا اگر کسی متعرض حیات دیگران شده باشد یا امنیت جامعه را در معرض خطر قرار داده باشد، نمیتوان گفت که باز هم حق حیاتش محترم و محفوظ است، بلکه در واقع خودش این حق را از خودش سلب کرده است و قوانین مدنی که رتبهاش بعد از حقوق انسانی و حقوق اساسی است، تکلیف او را روشن خواهد کرد.
4. حق بهداشت و درمان
زن و مرد به عنوان انسان حق دارند برای صیانت از حیات و سلامتی خود، از محیط سالم و بهداشتی بهرهمند باشند و آنچه را که برای درمان و رفع بیماری نیازمندند در اختیار داشته باشند و این حق طبیعی هر انسانی است که هیچ کس نباید مانع آن بشود.
5. حق اشتغال
لازمه تأمین نیازهای زندگی، کار کردن است، لذا زن و مرد حق دارند که برای رفع نیازهای خود به کار بپردازند و نتیجه کار هر کسی هم متعلق به خودش است. بنابراین هر کسی که برای دیگری کار میکند باید مزد عادلانهای دریافت کند. مزد عادلانه یعنی مزدی که به اندازه کار است، با قطعنظر از اینکه نیروی کار، زن است یا مرد، سیاه است یا سفید. چرا که
هر کسی در قبال کاری که انجام میدهد حق دریافت مزد دارد. نمیتوان به کسی گفت که چون تو زن هستی باید به ازای کار مساوی، حقوق کمتری دریافت کنی. اسلام کاملًا با این امر مخالف است. از نظر اسلام اگر زن در خانه یا در هر جای دیگر کار کند همان حقوقی به او تعلق میگیرد که به مرد تعلق میگیرد. از این جهت به نظر من در جهان ما، به زنها ظلم میشود، زیرا غالباً از نیاز زنها استفاده میشود، آنها را به کار میگیرند و به جای مزد عادلانه حقوقی کمتر از مردها به آنها اختصاص میدهند. در غرب هم متأسفانه این مطلب کاملًا رواج دارد و از زن به عنوان کارگر و کارمند ارزان استفاده میکنند. منظور از حقوق عادلانه حقوق مساوی نیست. هر کس باید به اندازه ارزش کارش مزد بگیرد. یک کارگر زن ممکن است به اندازه کارگر مرد، یا بیشتر هم کار کند. باید به همین نسبت هم حقوق بگیرد؛ یعنی زن بودن نباید یک معیار باشد، خودِ کار و شرایط و بازده آن، ملاک است.