برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
«145»وَ لَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ بِکُلِّ آیَهٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَکَ وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَهَ بَعْضٍ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذاً لَمِنَ الظّالِمِینَ
و(ای پیامبر!)اگر هرگونه آیه،(نشانه و دلیلی)برای(این گروه از)اهل کتاب بیاوری،از قبله ی تو پیروی نخواهند کرد،و تو نیز پیرو قبله آنان نیستی،(همانگونه که)بعضی از آنها نیز پیرو قبله دیگری نیست.وهمانا اگر از هوسهای آنان پیروی
(ای پیامبر!)همانا می بینیم که تو(در انتظار نزول وحی،چگونه)روی به آسمان می کنی،اکنون تو را به سوی قبله ای که از آن خشنود باشی،برمی گردانیم.پس روی خود را به جانب مسجدالحرام کن.و(شما ای مسلمانان)هر جا بودید،روی
اگر آنها(نیز)به مانند آنچه شما بدان ایمان آورده اید،ایمان بیاورند،همانا هدایت یافته اند،و اگر سرپیچی نمایند،پس جز این نیست که آنها(با حقّ) در ستیزند وخداوند شرّ آنان را از تو دفع می کند و او شنونده ی داناست.
پروردگارا! در میان آنان پیامبری از خودشان مبعوث کن تا آیات تو را بر آنها بخواند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد و(از مفاسد فکری،اخلاقی و عملی)پاکیزه شان نماید،همانا که تو خود توانا و حکیمی.
يابنى اسراءيل اذكروا نعمتى التى انعمت عليكم و انى فضلتكم على العالمين (122 و اتقوا يوما لاتجزى نفس عن نفس شيا و لا يقبل منها عدل و لا تنفعها شفعة و لا هم ينصرون (123
کسانی که نمی دانند،گفتند:چرا خدا با خود ما سخن نمی گوید؟یا آیه و نشانه ای بر خود ما نمی آید؟همچنین گروهی که قبل از آنان بودند مثل گفته آنان را گفتند، دلها(وافکار)شان مشابه است،ولی ما(به اندازه ی کافی)آیات ونشانه ها را برای اهل یقین(وحقیقت جویان)روشن ساخته ایم.
آیا بنا دارید از پیامبرتان سؤالات و درخواست هایی(نابجا)بکنید،آنگونه که پیش از این،موسی(از طرف بنی اسرائیل)مورد سؤال قرار گرفت،و هر کس(با این بهانه جویی ها از ایمان سرباز زند و)کفر را با ایمان مبادله کند،پس قطعاً از راه مستقیم گمراه شده است.
کافران از اهل کتاب ومشرکان، دوست ندارند که هیچ خیر ونیکی از طرف پروردگارتان بر شما نازل شود.در حالی که خداوند،رحمت خود را به هر که بخواهد اختصاص می دهد،و خداوند صاحب فضل بزرگ است.
و(به خاطر بیاورید)هنگامی که با موسی چهل شب وعده گذاردیم وشما پس از (آمدن) او(به میقات،)گوساله را(معبود خود)گرفتید،در حالی که ستمکار بودید.
نکته ها:
* نام حضرت موسی علیه السلام در سی و چهار سوره قرآن و 136 مرتبه آمده است. ماجرای میعاد حضرت موسی،در سوره های اعراف و طه نیز آمده است. [1]محلّ وعده،کوه طور و مدّت آن ابتدا سی شب معیّن شده بود و در وعده گاه،ده شب دیگر به آن اضافه شد که این مدّت برای دریافت کتاب تورات بود،ولی بنی اسرائیل علیرغم اینکه رهبری همچون هارون، برادر حضرت موسی را در میان خود داشتند،همه ی نعمت ها و الطاف الهی را فراموش کرده و به سراغ گوساله پرستی رفتند.گوساله ای از طلا که بدست مجسمه سازی هنرمند به نام سامری،در غیاب موسی ساخته شده بود.
این سوره که دویست و هشتاد و شش آیه دارد در مدینه نازل شده و بزرگترین سوره قرآن است.
علت نامگذاری آن به بقره، داستان بسیار زیبای گاو بنی اسرائیل است که در آیات 67 تا 73 بیان شده است.
محتوای سوره به علت طولانی بودن، در بردارنده مطالب گوناگون اعتقادی، فقهی، عبادی از قبیل توحید و هستی شناسی و معاد و حیات پس از مرگ، تشریع قوانین عبادی، اخلاقی و فردی و اجتماعی بسیاری است. همچنین مسائل مربوط به وحی و اعجاز کتاب آسمانی و خدمات اجتماعی از قبیل بخشش و انفاق و احسان و جنگ و جهاد با دشمنان و قانون قصاص را در خود جای داده است.
در این سوره آیه الکرسی و آیه دین که بزرگترین آیه قرآن است . ماجرای تغییر قبله، بهانه تراشی های بنی اسرائیل، آفرینش حضرت آدم و نافرمانی شیطان و فرازهایی از تاریخ تعدادی از پیامبران مانند حضرت آدم و ابراهیم و موسی علیهم السلام و داستان هاروت و ماروت و طاوت و جالوت بیان شده است.
سوره ی حمد که نام دیگرش«فاتحه الکتاب»است،هفت آیه دارد [1]وتنها سوره ای است که بر هر مسلمانی واجب است روزانه ده بار آن را در نمازهای شبانه روزی بخواند و در صورت ترک عمدی نماز او باطل است.«لاصلاه الاّ بفاتحه الکتاب[2]
بنا به روایت جابربن عبداللّه انصاری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله:این سوره بهترین سوره های قرآن است.و به نقل ابن عباس؛سوره ی حمد اساس قرآن است.در حدیث نیز آمده است:اگر هفتاد مرتبه این سوره را بر مرده خواندید و زنده شد،تعجّب نکنید[3]
از نامگذاری این سوره به«فاتحه الکتاب»توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، [4]معلوم می شود که تمام آیات قرآن در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله جمع آوری شده و به صورت کتاب در آمده است و به امر ایشان این سوره در آغاز و شروع کتاب (قرآن)قرار گرفته است.
تهیه کننده : محمد جواد هاشمی منبع : راسخون تفسیر یک آیه برجسته ( بسم الله الرحمن الرحيم ) با استفاده از تفاسیر شیعه و اهل سنّت
گزيده تفسير
الله برترين نام خدايى است كه داراى همه كمالات وجودى است و الرحمن و الرحيم از صفات اوست كه نشانه رحمت آن هستى بى پايان است ؛ با اين فرق كه رحمان بر كثرت رحمت دلالت مى كند و رحيم بر ثبات و دوام آن . پس رحمان خدايى است كه رحمت فراگيرش همه چيز و همه كس را شامل مى شود (مؤ من ، كافر، دنيا و آخرت ) و چنين رحمتى در برابر غضب نيست ، بلكه غضب نيز از مصاديق آن است و اما رحيم خدايى است كه رحمتى ويژه براى مؤ منان دارد و اين رحمت در برابر غضب اوست . خداى سبحان ، قرآن و نيز سوره را با نام خود مى گشايد و بدين گونه ، ادب شروع كار با نام خدا را به انسانها مى آموزد.
تفسیر آیه شریفه: الرحمن الرحیم مغازه دارها جنسی را بیشتر میآورند که حاجت و نیاز مشتریان به آن بیشتر باشد. واینکه خداوند نیز بخشندگی و مهربانی خود را در این سوره به تکرار یاد کرده و برای دومین بار میگوید: الرحمن الرحیم ازهمین روست، زیرا بندگان خود را خوب میشناسد که تشنه بخشندگی و مهربانیاند. از سویی خوب میداند که آنچه بشر را گم و گمراه کرده و به بندگی دیگران دعوت میکند همین دو اصل یعنی بخشندگی و مهربانی است.
و ظاهرا كلمه ((الله )) در اثر غلبه استعمال علم (اسم خاص ) خدا شده ، و گرنه قبل از نزول قرآن اين كلمه بر سر زبانها دائر بود، و عرب جاهليت نيز آن را مى شناختند، همچنان كه آيه شريفه : ((و لئن سئلتهم من خلقهم ؟ ليقولن الله )) (و اگر از ايشان بپرسى چه كسى ايشان را خلق كرده ، هر آينه خواهند گفت : الله )، و آيه : ((فقالوا هذا لله بزعمهم ، و هذا لشركائنا))، (پس درباره قربانيان خود گفتند: اين مال الله ، و اين مال شركائى كه ما براى خدا داريم )، اين شناسائى را تصديق مى كند.
بيان آيات بسم الله الرحمن الرحيم بسيار مى شود كه مردم ، عملى را كه مى كنند، و يا مى خواهند آغاز آن كنند، عمل خود را با نام عزيزى و يا بزرگى آغاز مى كنند، تا باين وسيله مبارك و پر اثر شود، و نيز آبروئى و احترامى به خود بگيرد، و يا حداقل باعث شود كه هر وقت نام آن عمل و يا ياد آن به ميان مى آيد، به ياد آن عزيز نيز بيفتند. ترجمه تفسير الميزان جلد 1 صفحه : 25