شش نكته درباره پرستارى
۱. پرستارى از بيمار از مصاديق فعل معروف، و عملى مستحب است. در روايات آمده است از حقوق همسفر بر همسفر آن است كه چنانچه يكى از آنان بيمار شود، ساير همراهان تا سه روز در كنار او باشند. و ضمن مراقبت از وى، نيازهايش را تأمين نمايند.
۲. ترك نماز جماعت جز با عذر همچون پرستارى از بيمار سزاوار نيست.
۳. پرستارى هر يك از زن و مرد اجنبى از ديگرى در صورت عدم پيدايى محذور شرعى همچون لمس و نظر جايز است و در فرض وجود محذور تنها در حال ضرورت جايز است.[۱]
۴. پرستارى براى همگان مطلوب است نه قشر خاصى.
۵. دكتر و پرستار محرم نيستند، نه بر بيمار و نه بر خودشان، لذا بايد شئونات اسلامى رعايت شود. و نمى توان با عذرهايى همچون شغل و همكار بودن و قصد بد نداشتن، دل پاك داشتن، حريم ها را شكست.
۶. پرستار همچون طبيب اگر بر بيمار آسيبى برساند، در برخى از موارد ضامن است. همچون عدم آشنايى كافى، سهل انگارى، عدم رعايت قوانين و ضوابط درمان و ...
چهار نكته درباره عيد و شادى
نياز به عيد و شادى يك نياز طبيعى است كه بايد با معيارهاى زير همراه باشد:
۱. همراه با گناه نباشد. (برخى فكر مى كنند در ايام شادى هر كارى بخواهند مى توانند انجام دهند، همچون رقص، بدحجابى، موسيقى و ...)
۲. همراه با مزاحمت نباشد.
۳. نوع شادى حلال باشد
۴. افراطى نباشد و ...
سه برداشت غلط از احكام
۱. شكى نيست كه احكام الهى آسان است، ولى فرق است بين سهل بودن و سهل انگارى كه برخى از مردم به تصور اين كه دين آسان است در احكام الهى سهل انگارى مى كنند.
۲. برخى از مردم كه به ضوابط شرعى آشنايى ندارند، تصور مى كنند مذهبى ها سختگيرى مى كنند در حالى كه دليلى بر عملكرد خود ندارند.
۳. فراوانى گناه موجب حلال بودن نيست، اگر با گناه برخورد نشد، دليل حلال بودن آن نيست. برخى از مردم تصور مى كنند رسم بودن و سنت هاى اجتماعى دليل بر حلال بودن است، در حالى كه چنين نيست.
دو نكته درباره قربانى
۱. خون قربانى نجس است و به هر جا برسد بايد شسته شود. خون هايى كه در گردن حيوان مى ماند نيز بايد شسته شود و الّا غذا نجس مى شود. ولى پس از ذبح، خون هايى كه در رگ ها به مقدار متعارف مى ماند پاك است.
۲. نبايد مساجد را با خون قربانى نجس كنند زيرا نجس كردن مساجد حرام است.[۲]
چند نكته درباره گفتگو
گفتگو خط قرمزهايى دارد به چند نمونه از آنها اشاره مى شود:
۱. به گناه منتهى نشود. (مثل غيبت، تهمت، دروغ)
۲. محرك نباشد.
۳. موجب فتنه نباشد.
۴. ركيك نباشد.
احكام فورى
برخى از مسائل شرعى بايد در اولين فرصت انجام شود همچون:
۱. جواب سلام.[۳]
۲. اداى بدهى در صورتى كه طلبكار، طلب خود را مطالبه نمايد.
۳. سجده سهو بعد از نماز.[۴]
۴. اداى امانت.[۵]
۵. تطهير مسجدى كه نجس شده.[۶]
۶. خواندن نماز آيات در حوادث طبيعى همچون زلزله، ماه گرفتگى، خورشيد گرفتگى و ...[۷]
چند نكته درباره تسليت
۱. تسليت به مصيبت ديدگان اعم از بزرگ و كوچك و زن و مرد، همچنين تسليت صاحبان عزا به يكديگر پس از دفن ميّت مستحب است.[۸]
۲. ابراز همدردى با مصيبت ديدگان بر حسب شأنشان، متفاوت است، به عنوان مثال نسبت به كودك يتيم، دست كشيدن بر سر او مستحب است. البته در حصول ثواب تسليت، صرف حضور نزد صاحب عزا و ديدار با او كفايت مى كند،[۹] هر چند ابراز همدردى با گفتن كلمات تسلى بخش افضل است. لكن برپايى مجلس سوگوارى و اطعام مردم از سوى صاحب عزا، استحباب ندارد؛ هر چند جايز است. به خصوص زمانى كه بر اثر ترك آن آبروى صاحب عزا به خطر بيفتد.
۳. در استحباب تسلى دادن به مصيبت ديدگان، فرقى بين زن و مرد نيست.
۴. تسليت دادن مستحب است، خواه پيش از دفن و خواه بعد از دفن.[۱۰]
۵. فرستادن غذا براى بستگان ميت در مدتى كه به قصد عزادارى نشسته اند، مستحب است.[۱۱]
۶. غذا خوردن نزد مصيبت زدگان مكروه است.[۱۲]
۷. صاحب عزا تا سه روز مناسب است براى عزا بنشيند.[۱۳]
۸. به صبر و فراموشى واداشتن صاحبان عزا از مستحبات مؤكد است.
چهار نكته درباره احترام به مسلمان
۱. جان و مال و آبروى انسان مسلمان، محترم است.
۲. پيكر بى جان مسلمان مانند زنده او محترم است. از اين رو غسل، كفن و دفن آن واجب است. و آنچه موجب هتك او شود، حرام است.[۱۴]
۳. دفن مسلمان در جايى كه بى احترامى به او باشد، مانند جايى كه خاكروبه و كثافت مى ريزند، جايز نيست.[۱۵]
۴. تخلى روى قبر مؤمنين در صورتى كه بى احترامى به آنان باشد، حرام است.[۱۶]
انسان هايى كه داراى احترام نيستند
جان، مال و آبروى مسلمان محترم است و برخى از مردم از نظر فقهى حرمتى ندارند همچون:
۱. كافر.[۱۷]
۲. مرتد.[۱۸]
۳. متجاهر به فسق كه مى شود غيبت او را كرد.
۴. فرق ضاله (بهائيت، غلات، خوارج، ناصبى، ساب النبى و ...)[۱۹]
احترام مقطعى و هميشگى
رعايت آداب در مناسبت هاى عزاى معصومين علیهم السلام بسيار مناسب و زيباست، اما اين آداب دو گونه است: برخى مقطعى است مانند به تأخير انداختن مجالس عقد و عروسى و حالت حزن داشتن، لباس سياه بر تن كردن، آرايش نكردن و ... و برخى از احترام ها هميشگى است و نمى توان بعد از مناسبت آنها را رعايت ننمود مانند شركت در مجالس گناه، تراشيدن ريش، آرايش زنان در برابر نامحرمان، استفاده از سى دى هاى مبتذل و ...
پی نوشتها:
-----------------------------------
[۱] فرهنگ فقه، ج ۲، ص ۲۵۳.
[۲] عروة الوثقى، ج ۱، ص ۱۷۷.
[۳] توضيح المسائل مراجع، م ۱۱۳۸؛ عروة الوثقى، ج ۱، ص ۵۵۷، م ۲۵.
[۴] همان، م ۱۲۵۰.
[۵] همان، م ۲۷۰۰.
[۶] همان، م ۹۰۰.
[۷] همان، م ۱۱۳۸.
[۸] فرهنگ فقه، ج ۲، ص ۴۷۶.
[۹] تحريرالوسيله، چهار جلدى، ج ۱، ص ۱۶۸.
[۱۰] تحريرالوسيله، ج ۱، ص ۸۶؛ عروة الوثقى، ج ۱، ص ۳۲۵.
[۱۱] مرآت الكمال، ج ۳، ص ۵۴۵؛ تحريرالوسيله، ج ۱، ص ۸۶؛ عروة الوثقى، ج ۱، ص ۳۲۵.
[۱۲] عروة الوثقى، ج ۱، ص ۳۲۵.
[۱۳] تحريرالوسيله، ج ۱، ص ۱۷۱.
[۱۴] فرهنگ فقه، ج ۱، ص ۲۸۸.
[۱۵] توضيح المسائل مراجع، ج ۱، م ۶۲۱.
[۱۶] همان، م ۶۴.
[۱۷] همان، ص ۸۴، م ۱۰۶ و ۱۰۷.
[۱۸] همان، ص ۸۷، م ۱۱۰.
[۱۹] توضيح المسائل مراجع، ج ۱، ص ۸۷، م ۱۱۰.
نظرات شما عزیزان: