اولین دستور العمل ، تفکر (2)
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 316
بازدید دیروز : 70777
بازدید هفته : 79542
بازدید ماه : 132820
بازدید کل : 10524575
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 3 / 8 / 1394

دوستان اجازه دهید برای شناخت بیشتر نفس انسانی قوایی که در آن وجود دارد را توضیحی اجمالی دهیم چرا که مطالبی که در آینده در مورد معرفت نفس ارائه خواهیم کرد متفرع بر شناخت قوای نفس می باشد.
نفس انسانی بطور کلی دارای قوای نباتی و قوای حیوانی و قوای انسانی است.
قوای نباتی قوایی هستند که موجب رشد و پرورش جسم انسانند و این قوا به شکلی دیگر در همه نباتات (گیاهان) وحیوانات وجود دارد.
قوای نباتی را که نباتی می گویند نه بدین جهت است که اختصاص به نفس نباتی(گیاهان) دارد چرا که همچنان که گفتیم این قوا در انسان و حیوان نیز موجود است لذا علت نامیده شدن این قوا به نباتی اختصاص آن به نفس نباتی نیست بلکه به این خاطر است که قوای نباتات(گیاهان) به این قوا منحصر می شود و گیاهان بیش از این قوا را ندارند.
اما قوای نباتی به صورت کلی به سه قسم قوای غاذیه، قوای نامیه، قوای مولده تقسیم می شوند که هر یک از این قوای غاذیه و نامیه و مولده خود دارای اقسامی می باشند که در ادامه آنها را توضیح خواهیم داد.

قوه غاذيه در انسان و حیوان قوه‌اي است كه غذا را شبيه عضو غذا گيرنده، نموده و آن را به جاي مقداري كه از عضو تحليل رفته قرار مي‌دهد و به عضو مي‌چسباند.
به عبارت دیگر قوه غاذيه قوه‌اي است كه در مادة غذا تصرف مي‌كند و به هر عضوي به فراخور نیاز و احتیاج آن غذا مي‌دهد به گونه ای كه این قوه، غذا را شبيه عضو غذاگیرنده نموده و آن را به عضو مي‌چسباند. نبود قوای غاذیه موجب عدم بقاي نبات و حيوان و انسان است چرا براي دوام بقاي شخص همواره باید قوایی باشد تا به اعضای بدن و جسم غذارسانی کند.
جناب علامه ابوالحسن شعراني در بیان این قوه می فرمایند: 
«چون عنايت الهي به بقاي نفوس تعلّق گرفته است كه محتاج به بدن است و بدن مركب از عناصر گوناگون كه مضاد يكديگرند و پيوسته هر يك ديگري را تباه مي‌سازد، خداي تعالي به نفس قوت داد كه بتواند نقصان عناصر و اجزاي بدني را جبران كند و تباهي آن را تلافي كند و آن قوه را غاذيه نامند.»(ترجمه و شرح بر كشف المراد، ص 264)
با کمی دقت معلوم مي‌شود كه قوه غاذيه در انسان و حیوان صاحب افعال سه‌گانه است؛ يكي آن كه ماده خاصی از غذا را كه بايد شبيه به عضو غذا گيرنده باشد بدست مي‌آورد، دوم اين كه آن ماده را به عضو غذا گیرنده مي‌چسباند و سوم اين كه آن ماده را شبيه عضو مي‌گرداند.
پس خلاصه اين شد كه غاذيه قوه‌ايست كه غذا را تغيير مي‌دهد و شبيه بدن خورنده غذا مي‌سازد تا جایگزین اجزاي تحليل رفته قرار گیرد.

خوب است بدانید قوه غاذیه به تنهايي قادر به افعال خود نمی باشد، بلكه غاذیه نیز براي انجام افعال خود نيازمند به چهار قوة ديگر است كه عبارتند از: قوة جاذبه، قوة ماسكه، قوه هاضمه و قوه دافعه. به تعبيري اين چهار قوة جاذبه و ماسكه و هاضمه و دافعه، به عنوان خادمان قوه غاذيه بشمار مي‌آيند.
اما برای آگاهی بیشتر از کار این چهار قوه خدمتگذارِ قوه غاذیه گوییم:
قوه جاذبه: قوه‌اي است كه غذاهاي وارد در بدن را جذب بدن مي‌كند زيرا غذا خودبه‌خود و بدون قوه ای كه آن را به سوي عضو بكشاند هرگز نمي‌تواند جذب بدن شود. پس در هر عضوي قوة جاذبه‌اي است كه غذاي خود را جذب مي‌نمايد.
قوه ماسکه: قوه ای است در هر یک از اعضا که غذای جذب شده را نگه میدارد تا پس از هضم کامل، شبیه عضو غذاگیرنده شود و اگر این قوه نباشد، از آنجا که غذای جذب شده شیئی سیال و روان است، در کنار عضو، ثابت قرار نمی گیرد ولذا نیازمند به قوه ای است که به صورت قسری و اجباری، غذا را در کنار عضو غذاگیرنده نگه دارد تا پس از هضم به همان عضو بچسبد.
قوه هاضمه: قوه ای است که غذای جذب شده و نگه داشته شده در کنار عضو را جدا جدا و رقیق و سپس غلیظ و آماده پذیرش مزاج خاص عضو مینماید. وجه احتياج غاذيه به هاضمه آن است كه غذاي جذب شده، نمیتواند به صورت عضو خاصی در آید مگر بعد از این كه استعداد عضو شدن را پیدا کند و اين استعداد حاصل نمي‌شود مگر بعد از اين كه قوام و مزاج او چنين صلاحيتي پيدا كند و مزاج و قوام هرگز چنين صلاحيتي نمي‌يابد مگر به واسطه قوه‌اي كه اجزايِ غذايِ جذب شده را پراکنده و رقیق و سپس غليظ و آماده پذیرش مزاج خاص نمايد و آن قوّه هاضمه است. به عبارت ديگر هاضمه قوه‌اي است كه آنچه را جاذبه و ماسكه جذب و مَسك نموده‌اند به قوامي استحاله مي‌كند و آن را آماده پیداکردن مزاجي شایسته عضو خاص مي‌سازد.
قوه دافعه: اما از آنجا که كه هر غذايِ جذب شده ای مركب از دو جزء مفید و غير مفید مي‌باشد، پس ضرورتا در هر عضوي فضله‌ و جزء غیرمفیدی باقي مي‌ماند كه نياز به دفع آن است، چراكه باقی ماندن فضله و جزء غیرمفید باعث عفونت و فساد بدن می باشد، اینجا است که حکمت بالغه الهی برای غاذيه خادمي ديگر به نام قوة ‌دافعه در نظر گرفته که فضله و اجزای غیر مفید غذا را از بدن دفع نماید.
نتیجه آنکه قوای غاذیه در بدن تشکیل یافته از چهار قوه جاذبه و ماسکه و هاضمه و دافعه است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی