تفسیر جامع:
إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
از ابى علاء رازى روایت کرده گفت شخصى از حضرت صادق علیه السّلام سؤال نمود که مراد از وقت معلوم چیست؟ فرمود: روزى است که نفخه صور دمیده میشود و شیطان در میان نفخه اول و دوم خواهد مرد.
عیاشى از اسحق بن عمار روایت کرده گفت از حضرت صادق علیه السّلام پرسیدم روز معلوم که پایان مهلت شیطان است چه وقت میباشد؟ فرمود: شما خیال می نمائید که آن روز قیامت است که خداوند خلایق را مبعوث میفرماید خیر آن روز نیست بلکه مراد روز قیام قائم ما آل محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم است که چون قیام می نماید شیطان در مسجد کوفه حضور او میرسد و میگوید واى از امروز و آن روز، آن حضرت؛ شیطان را میگیرد و گردن میزند و آن روز وقت معلوم است.
منبع اصلی: تفسیر جامع، ج۳، ص۴۶(نرم افزار جامع التفاسیر)
تفسیر شریف لاهیجی:
إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
تا روز وقت دانسته شده که آن آخر ایام تکلیف و انقراض خلایق است در نفخه اولى و در حدیث حضرت صادق علیه السّلام وارد شده که مراد از «یوم وقت معلوم» وقت قیام قائم است و قائم آل محمد صلّى اللَّه علیه و آله آن لعین را در ارض کوفه گردن خواهد زد.
منبع اصلی: تفسیر شریف لاهیجی، ج۲، ص ۶۷۱ (نرم افزار جامع التفاسیر)
تفسیر کوثر:
إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
، قال وهب: جعلت فداک أىّ یوم هو؟ قال: یا وهب، أ تحسب انّه یوم یبعث اللَّه فیه الناس؟ إنّ اللَّه انظره إلى یوم یبعث فیه قائمنا. «۱»
وهب بن جمیع گفت: از امام صادق (ع) درباره سخن خداوند به ابلیس که تا روز وقت معیّنى به او مهلت داد، پرسیدم. وهب به او گفت: که آن روز کدام است؟
امام فرمود: اى وهب، آیا گمان مى کنى که آن روز روزى است که خداوند مردم را برمى انگیزد مى کند؟ همانا خداوند به او تا روزى که قائم ما قیام کند مهلت داد.
تفسیر «یوم الوقت المعلوم» به روز قیام مهدى (عج) در روایات متعدّدى با تعبیرهاى مختلف آمده است، از جمله این که امیر المؤمنین در آن روز در زمینى از زمینهاى فرات شیطان را مى کشد. «۲»
پی نوشت:
(۱)- تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۲۴۲، تفسیر البرهان، ج ۲، ص ۳۴۳٫
(۲)- مختصر بصائر الدرجات ص ۲۷ و نیز رجوع شود به: شیخ صدوق، کمال الدین، ص ۳۷۱ و طبرسى، اعلام الورى، ص ۲۴۱ و قندوزى، ینابیع المودّه، ص ۲۴۲
منبع اصلی:
کوثر، ج۶، ص: ۴(نرم افزار جامع التفاسیر)
تفسیر اثنا عشری:
إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ:
۱- تا روز وقت معلوم و معین که آخرین ایام تکلیف باشد، یعنى نفخه اولى که به صور اسرافیل تمام خلایق مى میرند.
۲- مراد قیامت است که تا آن روز عذاب را از او دفع فرموده.
۳- وقتى که در علم ازلى معین، لکن کسى اطلاع ندارد.
۴- تفسیر برهان «۱»- وهب بن جمیع گوید از حضرت صادق علیه السّلام سؤال نمودم از این آیه شریفه که وقت معلوم چیست؟ فرمود: گمان مى کنى روز حشر مردم باشد، خداى تعالى او را مهلت داده تا روزى که مبعوث گردد قائم مادر مسجد کوفه، ابلیس آید و مى نشیند حضور او، فرماید واى از امروز پس پیشانى او را گرفته گردنش را بزند، پس این روز مىباشد وقت معلوم.
۵- على بن ابراهیم «۲» روایت نموده وقت معلوم روزى است که رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ابلیس را در صخره بیت المقدس ذبح فرماید.
تنبیه: در علم کلام این مطلب مبرهن شده که ذات احدیت الهى حکیم على الاطلاق و تمام افعال سبحانى بر وجه حکمت مى باشد، بنابراین بقاى ابلیس البته به حکمت و مصلحت خواهد بود، گرچه علت آن ظاهر نیست.
تفسیر برهان «۳» روایت از حسین بن عطیه که شنیدم حضرت صادق علیه السّلام مى فرمود: ابلیس بندگى خدا نمود در آسمان در دو رکعت به شش هزار سال، و مهلت دادن خداى تعالى او را تا وقت معلوم، به سبب این عبادت بود.
بیان: اگرچه به سبب استکبار، کفر او بعد از آن متحقق، و آثار اخروى عبادت او را به کلى از میان برد، لکن به مفاد آیه شریفه (أَنِّی لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى) حق سبحانه عمل هیچ عاملى را ضایع نفرماید، لذا اجر عبادت ابلیس چنین مقرر شد پس از مردود شدن و مهلت یافتن.
پی نوشت:
(۱) تفسیر برهان، جلد ۲، صفحه ۳۴۳٫ […..]
(۲) تفسیر صافى، جلد سوّم، صفحه ۱۱۳ (به نقل از تفسیر قمى).
(۳) تفسیر برهان، جلد ۲، صفحه ۳۴۳٫
منبع اصلی: تفسیر اثنا عشری، ج۷، ص: ۱۰۷(نرم افزار جامع التفاسیر)
ترجمه بیان السعاده:
إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
چون شیطان خواست تا روز قیامت مهلت داشته باشد که آن روز زنده شدن با نفخه ى دوّم است.
و وقت و مهلت ابلیس تا نفخه ى اوّل بود، لذا خداى تعالى در مقام اجابت درخواست او فرمود: به تو مهلت مى دهم ولى نه تا وقتى که تو مى خواهى بلکه تا وقت معلوم که آن وقت نفخه ى اوّل است.
و در اخبار وقت معلوم به ظهور قائم (عجّل اللّه فرجه) و ذبح شیطان به دست او یا به دست رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تفسیر شده و نیز به وقت نفخه ى اوّل تفسیر شده، و همه ى اینها به یک مطلب بر مى گردد اگر چه در مقام ادا کردن مطلب به عبارتهاى مختلف ادا شود.
گردآورنده:طیبه فدوی
منبع اصلی: ترجمه بیان السعاده، ج۸، ص۵۴(نرم افزار جامع التفاسیر)
نظرات شما عزیزان: