معنای آرامش چیست؟
باید توجه نمود که آرامش یکی از نعمتهای بزرگ خداوند است. بدین جهت از نعمتهایی که خداوند در قرآن بارها بیان کرده است، مسئلهی امنیّت و آرامش است. خاطر نشان میشویم که این امنیت و آرامش خود نیز دارای زوایای متعددی میباشد که از جملهی آنها میتوان به امنیّت و آرامش فیزیکی، روانی، علمی، اقتصادی، اشاره نمود. این که الآن در جامعهی ما میگویند: فلانی امنیّت شغلی ندارد. یعنی نمیداند فردا چه میشود؟ یا مثلاً مهریهها را گران میکنند؟ میگوییم: مگربناست که دخترت را بفروشی؟ این همه سکه چه خبر است؟ در جواب میگوید: میترسم یکوقت داماد، دخترم را طلاق بدهد و رها کند و برود. من امنیّت خانوادگی ندارم. مهر زیاد میگیرم، که بتوانم داماد را چهار میخ کنم. اگر خواست فرار کند، گیر باشد؛ و یا در امنیّت خانوادگی! اینکه ما ضامن میگیریم برای این است که امنیّت اقتصادی نیست. میترسیم ببرد و مال انسان را به یغما ببرد و نیست کند و بخورد. میگوییم: چه کسی ضامنت است؟ اینکه اسلام سفارش کرده راست حرف بزنید، برای اینکه اگر مردم دروغگو شدند، هیچ کس به حرف هیچ کس اعتماد ندارد. اعتماد از دست میرود. اینکه میگویند: اگر با کفّار هم عهد بستید، به عهدتان وفا کنید، به خاطر این است که حتی کفّار هم باید امنیّت داشته باشند؛ و برای این خاطر است که معمولا در خانوادهها آن صلح و صمیمیتی که ضرورت دارد حاکم باشد، هیچ گاه به وجود نمیآید. اساسا انسان هائی که در زندگی خویش آرامش ندارند در زندگی خویش دائما احساس پوچی میکنند و گمان میکنند که در این دنیا عبث و بیهوده آفریده شدهاند همانگونه که خدای تبارک و تعالی میفرماید: أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ (2) یعنی: پس آیا گمان میکنید که ما شما را بیهوده آفریدهایم، و شما به سوی ما بازگردانده نمیشوید؛ و حال این که هدف و غایت خلقت خدای تعالی ما انسانها را بدین جهت بوده که بنده شویم و از این بندگی معرفت کسب نمائیم و پیرو آن به امنیت و آرامش هم در این دنیا و هم در سرای آخرت ببریم چنانکه امام حسین (علیه السلام) فرمود: «اِنَّ اللهَ ما خَلَقَ العِباد اِلا لِیَعرِفُوهُ فَاِذا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَاِذا عَبَدُوهُ اِستَغنُوا بِعِبَادَتِهِ عَن عِبادَة مَن سِواهُ» (3) یعنی : خداوند متعال بندگانش را نیافریده است مگر برای این که او را بشناسند، آن گاه که او را شناختند، عبادتش کنند و چون خدا را عبادت کردند، با پرستش و عبادت او از پرستش غیر او بینیاز شوند. به تعبیر رساتر این که علّت نا آرامی افراد عادی آن است که به چیزی تکیه میکنند که خود تکیهگاهی ندارد. به همین جهت به عنوان ضربالمثل میگویند: «الغَریقَ یتَشبَّثُ به کلِّ حَشِیش»؛ یعنی : انسان غرق شده، به هر گیاهی تکیه میکند و دست میاندازد تا نجات پیدا کند؛ زیرا خیال میکند آن گیاه، در دریا ریشه دارد و قوی است. کسانی که در محبّت دنیا غرق شدند، دست و پا میزنند و هر لحظه، احساس خطر میکنند و به این و آن متمسّک میشوند و به زرق و برقها تکیه میکنند تا از اضطراب برهند، ولی نمیتوانند نجات پیدا کنند. (4) قرآن کریم درباره افرادی که گرفتار آتش دوزخ میشوند، میفرماید: وَرضُوا بِالحَیاةِ الدُّنیَا وَاطمَأَنّوا بِها (5)؛ یعنی : اینها به دنیا بسنده کرده، راضی و مطمئن شدند، در حالی که دنیا متاع فریب است: وَمَا الحَیاةُ الدُّنیَا إلاّ مَتاعُ الغُروُر (6) یعنی : دنیا متاع فریب است و انسان را میفریبد و اگر غریق به فریبگاه تکیه کند، قطعاً نمیآرمد. بدین جهت وقتی که به زندگی حضرت امام خمینی مراجعه میکنیم میبینیم که سرتاسر زندگی ایشان از آرامش و امنیت خاطر بسیار زیادی برخوردار بود به نحوی که ایشان به هیچ وجهی عاشق و دل شیفته دنیا نبودند که نقل میکنند یکی از عکاسان هنرمند ایرانی مقیم پاریس در سفری که برای زیارت امام به آنجا رفته بودم به من گفت، فلانی مطلبی را میخواهم برایت بگویم که دریافت خودم است. وقتی امام به فرودگاه پاریس آمدند، چنان نبود که با قرار قبلی آمده باشند و معلوم باشد که حتما برای ورود ایشان به پاریس مشکلی بوجود نخواهد آمد. خوب حساب کنید رهبری در این سن و سال و در این مقطع حیاتی مبارزه به سمت کویت رفته، صحبت رفتنش به سوریه بوده، هم اکنون نیز به سمت فرانسه آمده. میگفت من به دلیل آن فن خاص عکاسی و خبرنگارانهام رفتم و در یک نقطه حساس از فرودگاه، جایی که مسافرها از جلو آن میز عبور میکنند، ایستادم. میخواستم ببینم چهره و نگاه امام چگونه چهره و نگاهی است؛ لذا رفتم از یک زاویه بسیار جالب عکس برداشتم. که عکس را دارم. همان طور که نگاه توی دوربین میکردم درست دوربین را میزان کردم روی چشمهای امام که دوربین تمام نگاه امام را بگیرد. در آن نگاه، جز اطمینان و آرامش و قدرت و قاطعیت هیچ چیز دیده نمیشد. (7)
نظرات شما عزیزان: