۲- هماکنون کشورهای مبتلا، یکی از دو رویکرد راهبردی زیر را انتخاب کردهاند. نقطه مشترک آنها جدیت در اجرای موثر این روشهاست:
الف- گروهی به این جمعبندی رسیدهاند که با قرنطینه شهروندان در منازل (نه فقط مبتلایان کم ریسک) و پاکسازی صنعتی شهرها و اماکن عمومی و درمان بیماران بدحال به حفظ سازمان سلامت و ریشهکنی بیماری بپردازند. چین، ایتالیا و برخی ایالتهای آمریکا و فرانسه هر یک به نحو و درجهای این رویکرد را اتخاذ کردهاند، در این رویکرد در خانه ماندن از شکل توصیه به قالب حکم و تکلیف در آمده، توسط دولت کنترل و تخطی از آن تخلف محسوب میشود.
ب- گروهی از کشورها به این جمعبندی رسیدهاند که به جای تمرکز بر کنترل شیوع، باید بر نجات گروههای پرخطر تمرکز کرد، این گروه اگرچه به درجاتی از قرنطینه و توصیه های عمومی اقدام میکنند، اما رویکرد اصلی آنها نجات پرخطرهاست، متاسفانه با نامگذاری" ایمنی عمومی" بر این رویکرد، روایتی منفعلانه از آن در کشور رایج شده است؛ حال آن که بخش مصونیت عمومی این رویکرد محل مناقشه جدی است، اما بخش فعال و مدیریتی آن تمرکز بر نجات پرخطرهاست؛ مثلا در انگلستان علاوه بر تاکید بر بحرانی بودن شرایط، حکومت اعلام کرد تمام خانوادهها، عزیزی را از دست میدهند و شرایط مانند جنگ جهانی دوم است. همچنین دولت بر توصیه های عمومی و رعایت موازینی از قرنطینه (مانند فاصله گیری اجتماعی و... و. ) تاکید دارد، اما تمرکز اقدمات بر نجات پرریسک هاست: دولت افراد بالای ۷۰ سال را به مدت ۳ ماه قرنطینه میکند، هزاران تخت درمانی از بخش خصوصی خریده است، کارخانجات خودروسازی را مکلف به ساخت دستگاه اکسیژن ساز و تنفس مصنوعی کرده است، تعداد زیادی از هتلها آماده اسکان گروههای پرخطر شدهاند و...
آلمان و سوئد هم در درجات متفاوتی، از این رویکرد تبعیت میکنند. البته چنانکه شاهدیم در صورت افزایش نمایی ابتلا، اتخاذ توامان هر دو رویکرد اجتناب ناپذیر خواهد بود زیرا ابتلای بالا میتواند سازمان سلامت را زمین گیر و بحران را فاجعه بار کند. کما اینکه در انگلیس به مرور شاهد اتخاذ استراتژی دوگانهایم.
۳- جناب آقای دکتر حسن روحانی
اگر ما رویکرد سومی در پیش گرفتهایم، بایسته است مختصات آن به طور شفاف با مردم در میان گذاشته شود و همه ارکان حاکمیت و جامعه تکلیف و تصویر خود را بدانند، بلاتکلیفی ما را به فاجعهای عمیقتر و وسیعتر از آنچه مردم ایتالیا با آن مواجهند، سوق میدهد. وقتی هنوز نرخ ابتلا در نقاط پرتراکم محروم و حاشیهای کشور چندان بالا نرفته، چگونه به مردم اجازه میدهیم آزادانه در اماکن حاضر شوند؟ آیا میدانید این عدم قاطعیت شهروندان را به این نتیجه رسانده "قصه خیلی هم جدی نیست"؟
۴- با توجه به عدم رعایت تعداد قابل توجهی از مردم و انجام سفرهای نوروزی در دو روز اخیر، آنچه کارشناسان مورد مشورت ما میگویند حاکی از لزوم بیش از پیش خانهنشینی اجباری و قانونی همه، به عنوان پیش نیاز بقای سازمان سلامت و تعیین تکلیف استراتژی مقابله و مدیریت بحران است. عدم اتخاذ مدل کلان مدیریت بحران، در کنار ناهماهنگی بین بخشی و ارسال پیامهای متناقض به مردم، آنهم در شرایط آغاز سفرهای نوروزی، به طور جدی، نگران کننده و هشدار دهنده است. تعجیل در شکل دهی به اجماعی نهایی درباره رویکرد حل مساله و تعیین متولی یکپارچه دارای اختیار با ساختار متناسب با رویکرد منتخب مدیریت بحران، و پیادهسازی و اجرای با جدیت، شدت عمل و قاطعیت، آن دارای ضرورت قطعی و فوری است.»
نظرات شما عزیزان: