برای ادامه جنگ معلوم بود و قبل از این هم ثابت شده بود که عراق به تنهایی قادر به حمله به ما و تداوم جنگ نبود. ما را در یک وضعیت بد اقتصادی قرار داده بودند تا آمریکا قادر به حمله شود. در آن زمان ذخایر ارزی اقتصاد ما کمتر از دو میلیارد دلار بود. در زمان شروع جنگ، برادران دولت، خدمت امام رفته بودند و گفته بودند که این ارقام فاجعه است. امام فرمودند: «به خدا توکل کنید.» در شروع جنگ ما از نظر اقتصادی در بدترین وضع بودیم. از نظر نظامی همان گونه بود که خدمت شما گفتیم و از نظر سیاسی هم به واسطه تبلیغات صهیونیستی و آمریکایی و کمونیستی در دنیا کنار زده شده بودیم و وجههای نداشتیم. در بین ملتها بر ضد انقلاب اسلامی و ایران تبلیغ شده بود؛ لذا همه چیز آماده بود تا عراق بتواند این جنگ را به شدت ادامه دهد. ولی به حول و قوه الهی از آنجا که دست خدا در کار است و به خاطر اخلاص و اعتقاد به آخرت و دنیای غیب و اینکه تمامی جریانات این جهان و هستی در ید قدرت خداست و خدا قادر است نصرت دهد، پیروزی دهد، شکست دهد، رستگاری دهد یا ذلّت بدهد، خواری دهد و همه چیز به دست خداست و یدالله فوق ایدیهم، همه این توطئهها یکی پس از دیگری شکست خورد. «وجعلنا من بین ایدیهم سداً و من خلفهم سداً فاغشیناهم فهم لا یبصرون.» اعجاز الهی در این حرکت دیده میشود. چرا عراق در آبادان ماند و چرا عراق کار را تمام نکرد؟ شما به این نتیجه خواهید رسید که خداوند بر مظلومیت شیعه که در طول تاریخ اسلام محرومیت کشیده دلش خواهد سوخت. به این نتیجه خواهید رسید که خداوند دلش بر آن خونهای پاکی که ریخته شده سوخت و جلوی دشمن را سد کرد و حال آینده سازان باید بنشینند در تاریخ بنویسند. عراق در برابر خود سدی دید و ماند. محمدصادق خسروی علیا
نظرات شما عزیزان: