یک ـ طی چند روز اخیر حجم عظیمی از مطالب مکتوب و مصور در زمینه علل کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس منتشر شده است. مهمتر از علتیابی و جدال بر سر آن اما شاید ارائه طریق برای آشتی دادن بخش ناامید جامعه با صندوق رای باشد.
کسانی که در انتخابات اخیر شرکت نکردهاند برادران، خواهران و اقوام دور و نزدیک ما هستند، ایرانی هستند، معنای تهدید مشترک را درک میکنند، با ما در همسایگی همین کرونا زندگی میکنند و هیچ خیمهای در اردوگاه دشمن علم نکردهاند. بخش بزرگی از همین افراد در انتخابات اخیر ریاست جمهوری و مجلس دهم شرکت داشتهاند.
در فاصله این چند سال اما وقتی آقای رئیسجمهور تازه صبح جمعه از 3 برابر شدن قیمت بنزین باخبر شد، وقتی 90 نماینده فعلی مجلس غالبا به دلیل فساد مالی رد صلاحیت شدند و وقتی دولت محترم، پراید، سکه، پوشک و همه چیز را رها کرد تا فقط دودستی به برجام بچسبد، نظرشان نسبت به صندوق رای عوض شد.
مجلس جدید باید بار سنگین این ناامیدی را از زمین بردارد، بدین منظور نمایندگان جدید باید ثابت کنند نه نماینده دولت یا جیب و جناح و خانواده خودشان؛ که نماینده ملت خواهند بود. اولویتهای مجلس برای نیل به این هدف اما چیست؟ چنانکه از سال 92 مشخص بود و آگاهان هشدار داده بودند، سیاستهای دولت آقای روحانی طی سالهای گذشته، فشار بیسابقهای را بر قشر مستضعف جامعه به عنوان صاحبان و ولینعمتان اصلی انقلاب وارد کرده است.
دولت در تمام این سالها ظاهرا بیآنکه دست خودش باشد(!) علنا سیاست ضعیفکشی و ثروتمندپروری را پیشه خود کرده است.
دو- مجلس جدید در اولین قدم باید خود را مهیای اصلاح سیاستهای فقیرساز دولت کند. دولتی که 7 سال است به بهانه سرک نکشیدن به حسابهای مردم، از قطع یارانه قشر ثروتمند طفره رفته، با سرک کشیدن به حساب و زندگی مستضعفان خواستار دریافت بسته معیشتی بنزین، هیچ مشکلی ندارد! این تناقضهای شرمآور باید تمام شود و دولت به جای ایستادن مدام کنار ثروتمندان، به حاشیهنشینها و مسکنمهریها خدمت کند یا حداقل به صورت مساوی به هر 2 گروه خدمات ارائه دهد!
سه- اجبار دولت به عملیاتی کردن مصوبات مجلس در زمینه مالیات بر عایدی سرمایه، اخذ مالیات از خانههای خالی و تکمیل این زنجیره با تصویب قوانین دیگری که پایههای مالیاتی جدید برای صاحبان ثروتهای بادآورده معین میکند، باید از فوریترین اقدامات مجلس جدید باشد. در یک کلام، تصحیح نظام مالیاتی ناعادلانه کشور باید از مهمترین دستور کارهای نمایندگان مجلس یازدهم باشد.
روشن کردن تکلیف بازار بیدر و پیکر در تمام صنوف، دیگر خواسته ملی از نمایندگان جدید است. مردم باید بدانند چرا وقتی دلار پایین میآید هم، باز قیمت پراید روزانه بالا میرود؟! یا بالاخره سقف قیمت پراید کجاست؟! سخن وزیر صنعت، معدن و تجارت در فردای گرانی یواشکی و توهینآمیز قیمت بنزین درباره کنترل حتمی بازار و قیمتها، اکنون بیشتر به شوخی شباهت دارد. شوخی بودن این سخن البته از همان ابتدا هم حتی برای عامه مردم مشخص بود، لذا تصحیح پاتک بنزینی دولت به مردم را میتوان اولین گام در مسیر کنترل تورم افسارگسیخته در بازارهای مختلف دانست.
بازاندیشی در زمینه نحوه اختصاص سهمیه بنزین، مهار دولت در مسیر افزایش احتمالی قیمت گازوئیل و سیانجی و وادار کردن آن به تامین منابع مالی مورد نیاز از محل پایههای مالیاتی جدید به جای فشار مداوم بر قشر مستضعف، باید دیگر دستورکار فوری مجلس جدید باشد.
چهار- تاکید بر گفتمان شفافیت و عملیاتی کردن آن، دیگر ضلع اصلاح اقتصاد کشور است که مجلس باید ابتدا خود با تصویب شفافیت آرا و اموال نمایندگان به آن عمل کرده و در گام دوم آن را از دولت مطالبه کند. با وجود تکلیف قانونی دولت از 2 سال قبل در زمینه شفافسازی حقوق و مزایای مدیران و کارکنان و ثبت آن در سامانه حقوق و مزایا، این سامانه هنوز هم عملیاتی نشده است. آقای روحانی اما با این کارنامه مشعشع و یک دوجین قرارداد و تصمیمات ملی غیرشفاف از جمله گرانی یواشکی بنزین، در هر تریبونی این استعداد را دارد که از لزوم شفافیت و مزایای فراوان آن سخن بگوید! مردم از این دوگانگیها و بیعملیها خسته شدهاند.
برشمردن تمام اولویتهای مجلس جدید طبعا در این وجیزه ممکن نیست و به فراخور زمان از سوی رسانهها مطالبه خواهد شد. آنچه مذکور شد را اما میتوان در زمره مهمترینها دانست؛ رسیدگی به محرومان و عملیاتی کردن شفافیت!
حسن رضایی
نظرات شما عزیزان: