1- رسوخ حرارت محبت امام حسین«ع» در دل مؤمنین
اوّلین امتیازی که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» گوشزد کردهاند و تا روز قیامت نیز باقیست، این است که علاقۀ خاصی راجع به امام حسین«سلاماللهعلیه» در دل همگان وجود دارد. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» میفرمایند: عشق و حرارتی در دل مردم و مؤمنین راجع به امام حسین«سلاماللهعلیه» هست که خاموش شدنی نیست:
«إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً»
از نظر فضیلت، همۀ چهارده معصوم مانند یکدیگر هستند. از نظر علم، قدرت، شجاعت و.... و همچنین از نظر اینکه هرکدام وظیفۀ خود را به درستی شناخته و صد در صد به آن عمل نمودند، همه مثل هم هستند، چنانکه در زیارت جامعۀ کبیره میخوانیم: «خَلَقَکُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ حَتَّی مَنَّ عَلَیْنَا بِکُمْ فَجَعَلَکُمْ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ»
همۀ شما مثل هم هستید و همگی نورهایی در عرش خداوند بودید و خداوند متعال بر ما منّت گذاشت و آن انوار مقدّس را به عالم ناسوت و در ابدان مطهّر شما قرار داد. ابدانی که قرآن کریم دربارهاش میفرماید: «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ».
امّا محبّت و عشق و علاقۀ مردم به امام حسین«سلاماللهعلیه»، امتیازی برای ایشان به شمار میرود. حرارت محبّت امام حسین«سلاماللهعلیه» در دلها به اندازهای است که راجع به امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه»، و امام حسن مجتبی«سلاماللهعلیه» یا حتّی شخص پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نیست. نام مبارک امام حسین«سلاماللهعلیه»، دلهای مردم، خصوصاً شیعیان را دگرگون میکند. به همین علّت، در میان مردم، علاقۀ خاصی نسبت به زیارت ابی عبدالله الحسین«سلاماللهعلیه»، وجود دارد.
نقل شده است: متوکّل عباسی، که امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» در نهجالبلاغه پیشگویی میکنند و از او به عنوان شقیترین افراد در بنیالعباس نام میبرند، دستور داد هرکه میخواهد به زیارت امام حسین«سلاماللهعلیه» برود، باید دست راستش را بدهد. با این وجود، شیعه فوج فوج برای زیارت میآمدند و در مقابل جلاد دست خود را دراز میکردند تا قطع کند و آنگاه به زیارت میرفتند. یک کسی آمد و دست چپش را جلو آورد. جلاد گفت: باید دست راستت را بدهی. آن شخص پاسخ داد: دست راستم را سال گذشته در راه امام حسین«سلاماللهعلیه» دادم و الان میخواهم دست چپم را بدهم تا به زیارت بروم!
2- تربت امام حسین«ع»، شفای دردها
امتیاز دوّمی که امام حسین «سلاماللهعلیه» دارند، تربت ایشان است. این امتیاز نیز خاصّ آن امام بزرگوار است، چنانکه هیچ کس حق ندارد از روی قبور مطهّر ائمّۀ بقیع، خاک بردارد. حتّی کسی اجازه ندارد خاک قبر منوّر امیرالمؤمنین «سلاماللهعلیه» را بردارد یا بخورد، اما برداشتن و یا خوردن کمی از تربت امام حسین«سلاماللهعلیه»، به عنوان شفا و استشفاء، خوب است و در روایات مختلفی وارد شده است که معصومین«سلاماللهعلیهم» فرمودند: «وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِه»
این مطلب، از امتیازات خاصّ امام حسین«سلاماللهعلیه» است که در خاک کربلا، چهار فرسخ در چهار فرسخ، تربت و مایۀ شفا قرار داده شده است. علاوه بر اینکه در روایت وارد شده که تربت امام حسین«سلاماللهعلیه» موجب شفاست، به تجربه نیز اثبات شده است که تربت اباعبدالله الحسین«سلاماللهعلیه»، دردهای بی درمان را شفا میدهد. بزرگی میگفت: یک زالو در گلوی کسی رفته بود و نزدیک بود خفه شود، من مقداری تربت در حلق او ریختم، ناگهان آن زالو بیرون آمد.
حضرت آیت الله خوئی فرموده بودند: چشمهای من درد گرفت و نزدیک بود نابینا شوم. همۀ دکترها نیز از درمان آن عاجز بودند. سببش هم این بود که یک مجلس عزای زنانه در خانه داشتیم و چون مزاحم درس و مطالعۀ من بود، آن را تعطیل کردم. همسرم گفته بود که خواب دیده کسی به او گفته است: دوای درد چشم شوهر تو، تربت امام حسین«سلاماللهعلیه» است. پس از برخواستن از خواب، مقداری تربت در آب ریخته و ایشان را بیدار کرده بود و مقداری از آن آب را به پشت چشم آیت الله خوئی مالیده بود و چشمان ایشان خوب شد. نظیر این واقعه زیاد رخ داده است.
استاد بزرگوار ما حضرت آیت الله العظمی بروجردی میفرمودند: چشمهای من در جوانی خیلی کم سو بود. در ماه محرّم وقتی دستۀ عزاداری به خانۀ ما آمد، برخی از افراد گِل به سر مالیده بودند. سینهزنها دور حیات حرکت میکردند تا اینکه به من رسیدند. من مقداری از گِل سر یکی از آنها را گرفتم و به پشت چشمم مالیدم و از آن پس، به عینک احتیاج نداشتم. من حضرت آیت الله العظمی بروجردی را میدیدم که پیرمرد نودسالهای بودند و عینک نمیزدند و چشمهایشان مانند چشم جوانان بود.
یکی از بزرگان میگفت: من ضعف بینایی داشتم. برای اربعین به کربلا میرفتم. در بین راه عربها با پای برهنه به کربلا میآمدند و من مقداری از گِل درز انگشت عربی را به عنوان شفا به پشت چشمم مالیدم و بعد از آن احتیاج به عینک نداشتم. من آن پیرمرد و آن آقای بزرگوار را میدیدم که در سنّ نودسالگی در تاریکی مسجد بالاسر، بدون عینک قرآن میخواند!
این وقایع از اختصاصات امام حسین«سلاماللهعلیه» است. خاک تربتش شفا میدهد، خاک کربلا شفاست، ولو اینکه گِل لای درز پای یک زائر باشد.
3- مطلوبیت همیشگی عزارادی امام حسین«ع»
ویژگی خاصّ دیگری که در مورد امام حسین«سلاماللهعلیه» منحصر بفرد است، سفارش مؤکّد و فراوان به عزاداری و زیارت ایشان است. عزاداری و گریه کردن در روز شهادت و عزای اهل بیت«سلاماللهعلیهم»، لازم و شایسته است. عزاداری در سالروز رحلت پیغمبر اکرم و شهادت امیرالمؤمنین و شهادت حضرت زهرا«سلاماللهعلیم»، بسیار بهجا و نیکوست. امّا برای هیچکدام از معصومین«سلاماللهعلیهم» به اندازۀ عزاداری برای امام حسین«سلاماللهعلیه» سفارش نشده است.
در زمان امام صادق«سلاماللهعلیه» نمیگذاشتند کسی عزاداری کند، ولی امام صادق«سلاماللهعلیه» مقیّد بودند که اگر یک مداحی پیدا کنند، جلسۀ عزا برپا نمایند. در همان محل پرده میکشیدند و زنها این طرف و مردها آن طرف قرار میگرفتند و مداح شروع به روضه خوانی میکرد و امام صادق«سلاماللهعلیه»، بلند بلند گریه میکردند. اگر مداح میخواست عزاداری را تمام کند، امام«سلاماللهعلیه» از او میخواستند که مقداری بیشتر بخواند.
همۀ ائمۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» به امثال این عزاداریها مقیّد بودند. نه تنها اهل بیت«سلاماللهعلیهم» برای امام حسین«سلاماللهعلیه» عزاداری میکردند، بلکه خداوند متعال و جبرئیل برای حضرت آدم و حضرت موسی«سلاماللهعلیهما» مصیبت امام حسین«سلاماللهعلیه» را خواندهاند و آن دو پیامبر و بسیاری از انبیای دیگر برای امام حسین«سلاماللهعلیه»، گریه کردهاند.
ثواب عزاداری امام حسین«سلاماللهعلیه» نیز شگفتآور است. راوی میگوید: خدمت امام صادق«سلاماللهعلیه» رفتم. حضرت فرمودند: جلسۀ عزا و ذکر مصائب ما را برپا میکنید؟ گفتم: بله. امام فرمودند: این کار احیای امر ولایت است و به این جلسات اهمیّت دهید. سپس تأکید کردند: هرکسی، در نزد او از ما یاد شود و به قدر بال مگسی گریه کند و اشک از چشمانش خارج شود، بهشت برای او واجب میشود.
نظیر این روایت، فراوان است. البته به قول امام صادق«سلاماللهعلیه»، این جلسات «احیای امر ولایت» است. امام حسین«سلاماللهعلیه» اسلام را زنده کردند و اسارت خانوادۀ ایشان، آن را سرتاسری کرد و ابقاء خون امام حسین«سلاماللهعلیه»، به وسیلۀ عزاداریهاست. عزاداری برای همۀ ائمّۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» ثواب دارد و باید برقرار باشد؛ امّا راجع به عزاداری امام حسین«سلاماللهعلیه»، باید اهمیّت فوقالعادهای بدهیم؛ همانگونه که ائمۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» نیز در ماه محرّم و مخصوصاً در دهۀ اوّل آن تبسّم نداشتند، سیاهپوش بودند و عزاداری میکردند، ما نیز باید در مواقع مختلف، جلسات عزاداری و روضهخوانی برپا نماییم.
4- فداکاری خاصّ امام حسین«ع»
یکی از امتیازات بزرگ امام حسین«سلاماللهعلیه» که مهمتر از همۀ امتیازاتی است که تا کنون برشمردیم، گذشت، ایثار و فداکاری امام حسین«سلاماللهعلیه» راجع به دین است. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم»، هشتاد و چهار جنگ سخت و طاقتفرسا را پشت سر گذاشتند. امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه»، سی سال عمر مبارک خویش را با مظلومیّت تمام سپری کردند، مخصوصاً در پنج سال حکومت، بسیار مورد آزار و اذیت واقع شدند. سایر ائمّۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» نیز برای دین، زحمات فراوانی کشیدند و جانفشانی و فداکاری کردند؛ امّا آن امامی که همه چیزش را برای دین فدا کرد و حاضر شد برای بقای اسلام، عیال و خانوادهاش را به اسارت ببرند و حتّی طفل شیرخوارش را نثار احیای سنّت جدّش کرد، امام حسین«سلاماللهعلیه» بود. فداکاری خاص در موقعیّتی ویژه، تا جایی که موجب شهادت یاران و برادران و فرزند شیرخوار و نیز اسارت حضرت زینب«سلاماللهعلیها» و امام سجّاد«سلاماللهعلیه» شود، از اختصاصات و امتیازات ویژۀ امام حسین«سلاماللهعلیه» است.
البته همانطور که قبلاً نیز بارها متذکر شدهایم، این بدان معنی نیست که اگر امام دیگری در جایگاه امام حسین«سلاماللهعلیه» قرار میگرفت، چنین فداکاری نمیکرد؛ آن بزرگواران «نور واحد» هستند و در فضائل و صفات نیکوی اخلاقی تفاوتی با هم ندارند. چنانکه اگر هرکدام در جایگاه دیگری قرار میگرفتند، همان وظیفهای را انجام میدادند که آن امام بزرگوار انجام داده است. پیامبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» فرمودند: ألْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ إِنَّهُمَا إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا
بنابراین آنچه موجب برخورداری امام حسین«سلاماللهعلیه» از این ویژگی شده است، موقعیّت زمانی دوران حیات آن حضرت میباشد که منجر به انجام وظیفه توسط ایشان در کربلا شد. امّا به هر حال سایر معصومین«سلاماللهعلیهم» زمینۀ چنین انجام وظیفهای در دوران زندگانی خود نداشتند و از این جهت میتوان گفت: این میزان ایثار و فداکاری از کسی غیر از امام حسین«سلاماللهعلیه» در طول تاریخ و در عالم هستی دیده نشده است.
5- حیات اسلام مدیون خون امام حسین«ع»
امتیاز مهمّ دیگری که امام حسین«سلاماللهعلیه» دارند، این است که اگر امام حسین«سلاماللهعلیه» و واقعۀ کربلا نبود، الان تشیّع و بلکه اسلام وجود نداشت. وقتی مروان، امام حسین«سلاماللهعلیه» را به بیعت با یزید دعوت کرد، امام فرمودند: «وَ عَلَی الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ».
با روی کار آمدن یزید، اسلام در مخاطرۀ عجیبی واقع شد و چیزی از سنّت نبوی و تشیّع باقی نماند. قیام امام حسین«سلاماللهعلیه»، اسلام را زنده کرد. اسارت عیال و خانواده، خون آن حضرت و پیام ایشان را سرتاسری کرد. سپس، عزاداریهای ائمّۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» و سفارش به برگزاری جلسات عزا به وسیلۀ شیعیان، اسلام را بیمه کرد و تشیّع را زنده نمود.
همۀ اهل بیت«سلاماللهعلیهم» برای احیای اسلام تلاش کردند و همۀ آنها در راه اسلام شهید شدند. همۀ آنها راجع به حفظ اسلام، به اندازهای که ممکن بود، صددرصد وظیفه را شناختند و به آن عمل کردند. امّا در زمان امام حسین«سلاماللهعلیه»، با شهادت ایشان، اسلامی که در شُرُف مرگ بود، نجات یافت و امام توانستند ظلم را نابود کنند و معنای عدالت را به مردم بفهمانند. به عبارت دیگر، خون امام حسین«سلاماللهعلیه» توانست اسلام عزیز را زنده کند.
6- محبّت ویژۀ پیامبر اکرم«ص» به امام حسین«ع»
پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» محبّت و علاقۀ شدیدی به امام حسین«سلاماللهعلیه» داشتند. در روایات میخوانیم: وقتی پیغمبراکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» بر فراز منبر بودند و امام حسین«سلاماللهعلیه» که یک کودک سه یا چهار ساله بودند وارد میشدند، پیامبر«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» از منبر پایین میآمدند، ایشان را در بغل میگرفتند و روی منبر مینشستند و از او حسابی تعریف میکردند. حتّی اگر امام حسین«سلاماللهعلیه» هنگام خطبه خواندن پیامبر به زمین میخوردند، حضرت سریع پایین میآمدند، ایشان را بغل میکردند و مجدّداً به خطبۀ خود ادامه میدادند. گاهی امام حسین«سلاماللهعلیه» را نوازش میکردند، روی شانههای خود سوار میکردند یا روی زانوهای خود مینشاندند و میفرمودند: «أَنْتَ الْإِمَامُ ابْنُ الْإِمَامِ أَخُو الْإِمَامِ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِکَ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ»
یا حسین! تو امامی،پدرت امام است و برادرت امام است و نُه نفر از ابناء و فرزندان تو امام هستند و نهمین آنها کسی است که قیام میکند و به دست او، عدالت اسلامی سرتاسر جهان را میگیرد. بارها این جمله را در مورد امام حسین«سلاماللهعلیه» میفرمودند. گاهی از اوقات نیز روضه میخواندند و گلوی امام حسین«سلاماللهعلیه» را میبوسیدند و به مردم میفرمودند: این فرزندم را برای دین، در کربلا کشته میشود.
7- ضرورت تأسّی به امام حسین«ع»
امام صادق«سلاماللهعلیه» در شعری که منسوب به ایشان است، میفرمایند:
«تَعْصِی الْإِلَهَ وَ أَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ هَذَا مُحَالٌ فِی الْفِعَالِ بَدِیعٌ
لَوْ کَانَ حُبُّکَ صَادِقاً لَأَطَعْتَهُ إِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ یُحِبُّ مُطِیع»
حضرت میفرمایند: گناه میکنی و اظهار محبت میکنی؟! اگر کسی به راستی محبّت به کسی دارد، باید مطیع او باشد. این مطلب را امام صادق«سلاماللهعلیه» راجع به خداوند فرموده است، ولی راجع به اهل بیت«سلاماللهعلیهم» نیز قضیه به همین صورت است.
بارها به همگان، مخصوصاً به جوانها گفتهام و اکنون تکرار میکنم که شیعیان الحمدالله تاسرحدّ عشق، اهل بیت«سلاماللهعلیهم» را دوست دارند و این عالی است و باید شکرگزار این نعمت خود باشند، اما متأسفانه در اطاعت و متابعت از امام حسین«سلاماللهعلیه» و اهل بیت«سلاماللهعلیهم» کمبود و کاستی فراوانی وجود دارد.
امام حسین«سلاماللهعلیه» در ظهر روز عاشورا نماز جماعت خواندهاند، ما هم برای تأسّی به ایشان باید به نماز اوّل وقت و جماعت اهمیّت دهیم. کسی نمیتواند مدّعی شود من حسینیم، امّا راجع به نماز بیتفاوت باشد.
در روز عاشورا وقتی به ایشان گفتند ظهر شده و وقت نماز است، امام حسین«سلاماللهعلیه» تبسّم کردند و به آن فرد فرمودند: خداوند تو را از نمازگزاران حساب کند. امام حسین«سلاماللهعلیه» نماز عجیبی در جبهه و در وسط میدان که تیر مثل باران میبارید، خواندند. معنای این حرکت امام«سلاماللهعلیه» این است که ما نیز باید نمازخوان باشیم و به نماز در همۀ حالات اهمیّت بدهیم. همۀ زائران امام حسین«سلاماللهعلیه» و کسانی که زیارت حضرت را میخوانند، در زیارت ایشان میگویند: «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ»
شهادت میدهیم که شما نماز خواندید، نماز را زنده کردید، اهل خدمت به خلق خدا بودید و امر به معروف و نهی از منکر کردید.امام حسین«سلاماللهعلیه» همه چیز، حتّی فرزند شیرخوارۀ خود را برای احیای دین و حفظ آن فدا کردند، ما نیز باید با ایثار و گذشت و فداکاری راجع به دین، در تقویت و زندهنگه داشتن آن گام برداریم. باید راجع به سایر مسلمانها، به هر اندازه که میتوانیم کمک و مساعدت کنیم. در عمل باید همگی مطیع امام حسین«سلاماللهعلیه» باشیم و امر به معروف و نهی از منکر کنیم. مسلمانان و مخصوصاً شیعیان باید با هم آشتی باشند و با صلح و صفا و صمیمیّت زندگی کنند. باید قهر و بیاعتنایی، غیبت، تهمت، شایعه پراکنی و ... در بین آنان وجود نداشته باشد.
امام حسین«سلاماللهعلیه» با وجود مشکلات و خطرات فراوان به کربلا آمدند تا عفّت و عصمت را زنده کنند، ما نیز باید فضائل مهمّ حیا، عفّت و غیرت را در خانه و اجتماع و مخصوصاً برای زن و فرزندان خود زنده کنیم. همه باید به حجاب و عفاف و مخصوصاً به چادر اهمیّت بدهند. فساد اخلاقی، بی حجابی، بیعفتی و بیغیرتی باید در جامعۀ ارادتمند به امام حسین«سلاماللهعلیه»نباشد. معنا ندارد کسی خود را مرید امام حسین«سلاماللهعلیه» بداند و به ایشان اظهار ارادت کند، امّا زن و فرزندان او بدحجاب و یا بی حجاب باشند!
زنان و دخترانی که تا سرحدّ عشق، حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» را دوست دارند، امّا چادر سر کردن را سخت میدانند، حتّی آن را بیارزش و خرافه قلمداد میکنند، چگونه میتوانند ادّعا کنند که محبّت حقیقی حضرت فاطمه«سلاماللهعلیها» هستند؟ کار به جایی رسیده که گاهی دخترها از ازدواج با یک مرد باغیرت که زن چادری میخواهد منصرف میشوند، مبادا چادری شوند! یعنی بین ازدواج و بیچادری، بیچادری را انتخاب میکنند.
8-ارکان ایمان و تشیّع
مکرّرا در روایات با تعابیر مختلف فرمودهاند که شیعۀ ما کسی است که به ولایت عقیده داشته باشد، شعار ولایت سر دهد و در زندگی از ولایت متابعت داشته باشد. همۀ اهل بیت«سلاماللهعلیهم» فرمودهاند: ایمان سه رکن دارد: عقیده، گفتار و کردار. «الْإِیمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَان»
حتّی در روایات فرمودهاند: اگر عمل نباشد، کفر عملی است. کسی که نماز نخواند و زکات ندهد و کسی که گناه در زندگیش فراوان باشد، ائمّۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم»، از او سلب ایمان میکنند و حتّی قرآن کریم نیز او را کافر میداند!
لذا به شکرانۀ نعمت ولایت و محبّت امام حسین«سلاماللهعلیه» و توفیق برگزاری جلسات جشن ولادت و عزاداری شهادت اهل بیت«سلاماللهعلیهم» باید در عمل کوشا باشیم. باید بهگونهای رفتار کنیم که امام حسین«سلاماللهعلیه» و سایر ائمّۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» از اعمال ما راضی باشند.
منبع: hawzah.net
نظرات شما عزیزان: