مطالب قرآن کریم تقریبا پیرامون این موضوعات است:
1-خلقت انسان و کائنات
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ (20) وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (21) وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْعالِمِینَ(22)
ترجمه:
20- از نشانههای او این است که شما را از خاک آفرید، سپس انسانهایی شدید و در روی زمین انتشار یافتید.
21- و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد، در این نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند.
22- و از آیات او آفرینش آسمانها و زمین و تفاوت زبانها و رنگهای شماست، در این نشانههایی است برای عالمان.
2-اثبات وجود خداوند وعقائد مربوط به آن
برای اثبات وجود خداوند براهین متعددی اقامه شده است که بعضی برای همه قابل فهمند و بعضی نیاز به تاملات دقیق فلسفی دارند یکی از براهین همه فهم و در عین حال متقن و قوی برای اثبات خداوند، برهان نظم است. این برهان از دو مقدمه تشکیل می شود:
1- در هر گوشه ای از جهان، آثار نظم و حساب و قانون و هدفمندی به چشم می خورد.
2- هر دستگاهی چنین باشد، سازنده ای عالم و عاقل دارد.
هر بیننده ای با اندک تاملی در دنیای اطراف خود پی به وجود نظم عظیم در عالم هستی می برد. کشف و اکتشافات در علوم نیز به این امر کمک می کنند. برای مثال به چند نمونه اشاره می کنیم:
1- کره زمینی که در آن زندگی می کنیم با تمام عظمتی که دارد در مقابل مرکز منظومه شمسی یعنی قرص خورشید، به اندازه ای کوچک است که اگر یک میلیون و دویست هزار کره زمین را روی هم بگذارند، تازه به اندازه قرص آفتاب می شود. از سوی دیگر منظومه شمسی ما، جزئی از یک کهکشان عظیم بنام راه شیری است. جالب است بدانیم در کهکشان ما بیش از یکصد میلیارد 000/000/000/100 ستاره وجود دارد که خورشید تنها یکی از ستاره های متوسط آن محسوب می شود. از سوی دیگر در این جهان بزرگ، آنقدر کهکشان وجود دارد که از حساب و شماره بیرون است و هر قدر تلسکوپهای نجومی عظیمتر و مجهزتر می شوند، کهکشانهای تازه ای کشف می شود. بر اساس نظریه نیوتون مبنی بر جاذبه عمومی، قانون جاذبه عمومی به ضمیمه قوه گریز از مرکز به تمام سیارات حکمفرماست و در هر یک از سیارات، این دو قوه به طور متعادل وجود دارد و... و همین نیوتون معروف است که می گوید: «درباره آفریدگار جهان و خداوند هرگز شک نکنید زیرا معقول نیست ضرورت و علت و معلول فاقد شعور، به تنهایی رهبر وجود باشد....بلکه همه این امور حتما باید از مبدأی سرچشمه گرفته باشد که دارای علم و حکمت و اراده است.»[1]
2- به گفته دانشمندان اگر قشر خارجی کره زمین ده پا ضخیم تر از آنچه هست می بود، اکسیژن یعنی ماده اصلی حیات وجود پیدا نمی کرد یا اگر عمق دریاها چند پا بیشتر از عمق فعلی بود، کلیه اکسیژن و کربن زمین جذب می شد. اگر هوای محیط زمین، اندکی از آنچه هست رقیق تر می بود اجرام سماوی و شهابها دائما به سطح زمین می رسیدند و هر گوشه آنرا مورد اصابت قرار می دادند.
کوچکترین ذره عالم، یعنی اتم، خود ساختمانی بسیار شگفت آور دارد که شرح این شگفتیها مجال جداگانه ای می طلبد.
بخاطر وجود این همه آیه و نشانه در عالم هستی است که خداوند در قرآن مجید می فرماید:(ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولی الالباب،مسلما در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و رفت شب و روز نشانه های روشنی برای صاحبان خرد و عقل است[2]
3-اشاره به اعمال خوب و بد
انسانها در طول حیات خود با توجه به باورهایی که دارند، عمل می کنند. از نظر قرآن و عقل، برخی اعمال خوب و صالح اند و برخی اعمال بد و ناصالح. رفتار و منش انسان با دیگران گاهی خوب است و گاهی بد. در نگرش قرآن کارهای خوب و بد انسان، در مرحله اول به خود او بازگشت می کند. اگر کسی حتی به دیگران بدی کند، اولین کسی که متضرر می شود، خود اوست و در حقیقت او به خود زیان رسانده است. به عبارت دیگر، خداوند در دنیا و آخرت با ما آن گونه عمل می کند که ما با دیگران برخورد کرده ایم. پذیرش این نکته مهم تربیتی می تواند آثار بسیار با عظمتی در رفتار و اعمال ما داشته باشد. در این زمینه آیات و روایات زیادی وجود دارد که ما در ذیل به برخی از آیات شریفه قرآن اشاره خواهیم نمود.
1. نتیجه خوبیها و بدیها متوجه خود انسان است: مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیهَا جاثیه/15؛ هر کس کار شایسته ای به جا آورد، برای خود به جا آورده است و کسی که کار بد کند، به زیان خود اوست.
4-قصه انبیاء الهی
در قرآن مجید به عنوان کتابی آسمانی که دچار تحریف و دستکاری نشده است، نام 27 نفر از پیامبران، ذکر گردیده است. این اسامی عبارتند از:
1.آدم 2.ابراهیم 3.ادریس 4.اسحاق 5.اسماعیل 6.الیاس 7.الیاسین 8.ایّوب 9.داوود 10.ذُوالکِفْل 11.زکریّا 12.سلیمان 13.شعیب 14.صالح 15.عُزَیْر 16.عیسی 17.موسی 18.لوط 19.نوح 20.هارون 21.هود 22.یحیی 23.الیسع 24.یعقوب 25.یوسف 26.یونس 27.محمد صلیاللهعلیهوآله 28.عمران.
البته قرآن مجید، عمران (پدر حضرت مریم) را آشکارا به عنوان پیامبر الهی معرفی ننموده، لیکن احادیث قابل توجهی در تأیید نبوّت او از امام صادق علیهالسلام وارد شده است[3]
5-بیان احکام
بنابر قول مشهور حدود پانصد آیه از آیات قرآن درباره احکام فقهی است; امّا به نظر می رسد آیات الاحکام بیش از اینها باشد.
گروهی از دانشمندان اسلامی کتابهای آیات الاحکام خود را بر اساس پانصد آیه سامان داده اند; امّا برابر آنچه بحرانی در تفسیر شریف برهان نقل کرده یک چهارم آیات قرآن را فریضه ها و احکام تشکیل می دهد.1
اگر هدف از احکام القرآن آن دسته از آیات الهی باشند که مسلمان باید بدانها اعتقاد و جامعه عمل بپوشاند آیات بیش تری در این موضوع قرار خواهد گرفت و از پانصد آیه بیش خواهد بود.
ابن عربی در کتابِ احکام القرآن خویش از این شیوه و مفهوم بهره برده و بیش از هشتصد آیه را مورد بحث و تفسیر قرارداده که از جمله آنها آیه دوم سوره بقره: (الذین یؤمنون بالغیب) است.
وی ایمان به غیب را از جمله احکام قرآنی می داند.[4] امّا آنچه از عنوان آیات الاحکام به دست می آید و معنای جاری ورایج آن است آیاتی است که احکام فرعی را در بر دارند. مفسران در کتابهای تفسیری خویش سازوار با آگاهیهای علمی و شیوه تفسیری که گزیده اند نکته و جستارهای: ادبی فلسفی عرفانی اخلاقی و تربیتی فقهی و بلاغی را به بوته بررسی می نهند.
شهید مصطفی خمینی در تفسیر خویش بحثهای گوناگونی را مطرح ساخته و بر نکته های فقهی آیات تأکید دارد.
با این که تفسیر ایشان بخش اندکی از قرآن را در برمی گیرد: سوره حمد و 46 آیه از سوره بقره اما نکته های فقهی ارزش مندی را زیر عنوان (الفقه) بیان کردیده است.
همه گزاره هایی که زیر عنوان (الفقه) در تفسیر ایشان آمده احکام برگرفته از آیه نیست بلکه بسیاری از آنها احکام پیوسته به آیه و واژه های آن از زاویه های گوناگون و در بردارنده برگونه ای حکم فقهی است; زیرا آیات الاحکام به معنای ویژه آن در آغاز سوره بقره زیاد نیست با این حال ایشان عنوانی را به برداشتهای فقهی ویژه می کند و برای نگاه فقهی به آیات در کنار دیگر نگاهها: فلسفی عرفانی و… سهمی درخور باور دارد.
افزون بر این در جای جای بحثهای فقهی و اصولی ایشان توجه به آیات قرآن کریم در بیرون آوردن حکم فقهی و بحثها نقش اساسی دارد (ربّ اجعلنا مقیم الصلوة.)
2 . (ربنا لیقیموا الصلوة.)
3. (واوصانی بالصلوة والزکوة ما دمت حیّاً.)
4 . (یا بنی اقم الصلوة وامر بالمعروف.)
5 . (قالوا یا شعیب اصلوتک تأمرک.)
6 .(وما کان صلاتهم عند البیت الا مکاءً و تصدیة.)
روزه در امتهای پیشین: در بیان تاریخ و پیشینه روزه با استفاده از آیات قرآن به بحث می پردازد از جمله خداوند از زبان حضرت مریم می فرماید:
(انّی نذرت للرحمن صوماً فلن اکلّم الیوم انسیاً.)
من نذر کردم که برای خداوند رحمن روزه بگیرم پس هرگز امروز با انسانی گفت و گو نخواهم کرد.
وی ازاین ایه استفاده می کند که روزه در روزگاران پیشین بوده و این که سکوت جزء روزه بوده یا خیر روشن نیست و با توجه به آیه صوم: (کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم)61 نتیجه می گیرد که روزه در اسلام با روزه مشروع در امتهای پیشین هماهنگی دارد و این دو آیه پیشینه روزه را به زمان حضرت مریم می برد و با توجه به آیه اخیر و روایتی که درباره حضرت آدم وارد شده و روایتی که از علی(ع) نقل می کند به این نتیجه می رسد که آدم نخستین روزه گیرنده است.
(کلوا واشربوا حتی یتبیّن لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود من الفجر ثمّ اتمّوا الصیام الی اللیل.)
بخورید و بیاشامید تا هنگامی که رشته سپیده پگاه از رشته سیاه باز نموده شود پس روزه را تا به شب به پایان برید.
از آیه استفاده می شود که نخوردن و نیاشامیدن از امور اولیه است که در روزه واجب است. آن گونه که از اقرب الموارد به دست می آید روزگار پیشین درروزه خوردن و آشامیدن را از نیمه شب تا نیمه روزترک می کردند سپسه خداوند آن را از فجر (اذان صبح) تا شب قرارداد. بنابراین ساعتهایی از آغاز آن برداشته شده و ساعتهایی به پایان آن افزوده گردیده است.
از تذکره علامه این مطلب به دست می آید که در آغاز اسلام تنها از خوردن و آشامیدن خودداری می کرده اند و آغاز خودداری پس از نماز عشا و یا هنگام خواب تا هنگام عشاء و خواب بوده است.65
این تغییر زمان روزه درهنگام جنگ خندق رخ داد.
از چیزهایی که پیش از اسلام در هنگام روزه ترک می شده آمیزش جنسی بوده است و در آغاز مسلمانان نیز برابر آن عمل می کردند تا آیه نازل شد:
(احلّ لکم لیلة الصیام الرفث الی نسائکم.)
بر شما آمیزش با همسرانتان در شب روزه حلال شده است.
نظرات شما عزیزان: