/ 3 - 2 - توكل
قرآن :
كسى كه تقوا (و پارسايى) پيشه كند، خداوند راهى براى بيرون شدن (از گرفتاريها )برايش فراهم كند و او را از راهى كه گمان نمىبرَد، روزى دهد؛ و كسى كه بر خدا توكلّ نمايد، او برايش بس است.
حديث :
113. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: هركه دوست دارد نيرومندترينِ مردم باشد، بايد به خدا توكّل كند.
114. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: هر كه به خدا توكّل كند، خداوند، هزينه او را كارسازى مىكند و از جايى كه گمان نمىبَرد، به او روزى مىرساند.
115. جبرئيلعليه السلام - در پاسخ به سؤال پيامبرصلى الله عليه وآله از او درباره تفسير توكّل بر خداوند -: دانستن اين مطلب است كه مخلوق، نه زيانى مىزند و نه سودى مىرساند، نه مىدهد و نه جلوگيرى مىكند، و نااميدى از خلق است. هرگاه بنده چنين باشد، ديگر براى احدىجز خداوند، كار نمىكند و اميد و بيمش از كسى جز خداوند نيست، و چشم طمع به هيچ كس جز خدا ندارد. اين است معناى توكّل.
116. امام علىعليه السلام : ريشه نيرومندى دل، توكّل به خداست.
117. امام جوادعليه السلام: اعتمادِ به خداوند متعال، بهاى هر چيز گرانى است و نردبانِ رسيدن به هر بلندايى.
2 / 3 - 3 - ايثار
قرآن :
و (آنها را) بر خود مقدّم مىدارند، هرچند خودشان نيازمند باشند، و كسانى كه از آزمندى نفس خود در امان مانند، آناناند كه رستگاراناند.
حديث :
118. امام على عليه السلام : بهترينِ مؤمنان، آن كسى است كه از جان و خانواده و دارايى خود، (در راه خدا) بيشتر مايه بگذارد.
119. الكافى - به نقل از على بن سويد سائى، از امام كاظمعليه السلام -: به او (امام كاظمعليه السلام) گفتم: مرا اندرز ده فرمود: «تو را به پرواى الهى سفارش مىكنم». سپس سكوت كرد. من از تنگدستىام به او شكوِه كردم و گفتم: به خدا سوگند، لباس بر تن نداشتم، به طورى كه ابو فلان، دو جامهاى را كه بر تن خود داشت، درآورد و به من پوشاند! حضرت فرمود: «روزه بگير و صدقه بده».
گفتم: از همان اندكْ كمكى كه برادرانم به من مىكنند، صدقه بدهم؟ فرمود: «آنچه را كه خداوند به تو روزى كرده است، صدقه بده، هر چند خودت بدان محتاج باشى».
2 / 3 - 4 - زهد
120. امام على عليه السلام : زهد، كميابترينِ چيزها و ارزشمندترين چيزى است كه آدمى مىشناسد. همگان آن را مىستايند؛ ولى بيشتر مردم، آن را وا مىنهند.
121. امام على عليه السلام : زهد، خوى پرهيزگاران است و سرشتِ توبهكنندگان.
122. امام على عليه السلام : دل از دنيا بر كَن، تا خداوند تو را به عيبها و زشتيهاى آن بينا كند، و غافل مباش؛ زيرا كه تو بىمراقب نيستى.
123. امام على عليه السلام : هرچه در دنيا از دست دهى، غنيمتى براى توست.
124. امام باقرعليه السلام : حلوايى از آرد و خرما خدمت امير مؤمنان على بن ابى طالبعليه السلام آورده شد. حضرت از خوردن آن خوددارى ورزيد. گفتند: آيا آن را حرام مىدانى؟
فرمود: «نه؛ امّا مىترسم نفْسم به آن علاقهمند شود و به دنبال آن بروم». سپس اين آيه را تلاوت كرد: «شما بهرههاى پاكيزه خود را در زندگى دنيايتان برديد و از آنها بهرهمند شديد».
125. امام صادق عليه السلام : همه خير در يك خانه نهاده شده و كليد آن، بىاعتنايى به دنيا قرار داده شده است.
126. بحار الأنوار - به نقل از سويد بن غفله -: بعد از آنكه با امير مؤمنان، بيعت خلافت بسته شد، خدمت ايشان رسيدم. تنها در اتاق خود بر بوريايى كوچك نشسته بود. گفتم: اى اميرمؤمنان! بيت المال در اختيار توست و من در اتاق تو اثاثى كه براى هر خانهاى لازم است، نمىبينم؟
حضرت فرمود: «اى پسر غفله! آدم خردمند براى خانهاى كه بايد تركش نمايد، اثاث فراهم نمىكند. ما را سراى امنى است كه بهترين متاع خود را به آن منتقل كردهايم وخود نيز به زودى آن جا مىرويم».
2 / 3 - 5 - همت بلند
127. امام علىعليه السلام: بهترينِ همّتها، بلندترينِ آنهاست.
128. امام على عليه السلام: هرگاه در طلب چيزى بر مىآيى، بلنْد همّت باش.
129. امام على عليه السلام : بردبارى و وقار، دو همزادند كه مولود بلندْ همّتىاند.
130. امام سجّادعليه السلام: (خدايا!) از شهادت دادن، عادلانهترينِ آن را و از عبادت، با نشاطترينِ آن را... و از همّت، عالىترينِ آن را از تو مىخواهم.
2 / 3 - 6 - مروت
131. امام على عليه السلام : مردانگى، نامى است كه همه فضايل و محاسن را در بر مىگيرد.
132. امام حسنعليه السلام - در پاسخ به سؤال درباره معناى جوانمردى: حفظ دين و عزّت نفس و نرمش و مداومت بر نيكى و احسان و گزاردن حقوق و دوستى نمودن با مردم است.
2 / 3 - 7 - شجاعت
قرآن :
(پيامبران الهى) همان كسانى هستند كه پيامهاى خدا را ابلاغ مىكنند و از هيچكس جز خدا بيم ندارند.
حديث :
133. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: بدان كه خداوند، ديده تيزبين به هنگام در رسيدن شهوتها و عقل كامل به هنگام فرود آمدن شبهات را دوست دارد. همچنين خداوند، بخشش را -گرچه به چند دانه خرما باشد و دلاورى را -گرچه به كُشتن مارى باشد دوست دارد.
134. امام على: شجاعت مرد، به قدر همّت اوست و غيرتش، به قدر تن ندادن او به ذلّت.
135. امام حسنعليه السلام - در پاسخ به اين سؤال كه شجاعت چيست؟ -: ايستادگى در برابر هماوردان و پايدارى در نبرد است.
2 / 3 - 8 - قوّت
136. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : «خداوند - تبارك و تعالى - مؤمن ضعيفى را كه هيبت و صلابت ندارد، دشمن مىدارد». (سپس) فرمود: «او (مؤمن ضعيف)، كسى است كه نهى از منكر نمىكند».
137. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: مؤمنِ نيرومند، بهتر و نزد خدا محبوبتر از مؤمن ناتوان است؛ گرچه در هر يك، خيرى است. براى به دست آوردن آنچه برايت سودمند است، سرسختانه بكوش و از خدا يارى بخواه و ناتوان مباش، و اگر دچار مشكلى شدى، مگو: «اگر چنين مىكردم، چنين و چنان مىشد»؛ بلكه بگو: «اين، تقدير خدا بود و هرچه خدا بخواهد، همان مىشود»؛ زيرا «اگر» گفتن، راه را براى كار شيطان مىگشايد.
138. امام على عليه السلام : هر كه كار كند، نيرومندتر شود و هر كه در كارْ كوتاهى ورزد، بر ضعف و سستى او (در كارها) افزوده شود.
139. امام صادقعليه السلام : همانا نيروى مؤمن، در دل اوست. مگر نه اين است كه مىبينيد بدنى ضعيف و پيكرى نحيف دارد و با اين حال، شب را به عبادت مىگذراند و روز را روزه مىگيرد؟
2 / 3 - 9 - قاطعيت
140. امام علىعليه السلام : فرمان خداى پاك را تنها كسى مىتواند اجرا كند كه سازشكار نباشد و نيرنگ نزند و آزمنديها او را نفريبد.
141. امام على عليه السلام : به جان خودم سوگند كه در جنگيدن با كسى كه در برابر حق بِايستد و در گمراهى فرو رود، هرگز مسامحه و سستى روا نمىدارم.
142. امام صادق عليه السلام : مبادا در اجراى فرمان خدا سستى كنيد كه هر كس در اجراى فرمان خداوند، سستى روا دارد، خداوند در روز رستاخيز، او را خوار گردانَد.
2 / 3 - 10 - استقامت
قرآن :
پس همان گونه كه فرمان يافتهاى، استقامت بورز، و نيز هر كس با تو روى به سوى خداوند آورده است (، استقامت ورزد).
استقامت كن، همانگونه كه فرمان يافتهاى، و از هوسهاى آنان پيروى مكن.
بىگمان، كسانى كه گفتند: پروردگار ما اللَّه است، سپس پايدارى نمودند، فرشتگان بر آنها فرود آيند (و گويند )كه مترسيد و اندوهگين نشويد، و شما را مژده باد به بهشتى كه (در دنيا) به شما وعده داده مىشد. ما دوستان و ياران شما در زندگى دنيا و آخرت هستيم و هر چه دلهايتان بخواهد، (در بهشت )براى شماست، و هرچه خواستار باشيد، در آنجا خواهيد داشت.
حديث :
143. امام علىعليه السلام: گفتم: اى پيامبر خدا! مرا سفارشى فرما. فرمود: «بگو: "پروردگار من خداست" و آن گاه (بر اين گفته)، ايستادگى كن».
من گفتم: پروردگار من خداست و توفيق، جز از خدا نخواهم، به او توكّل مىكنم و به سوى او باز مىگردم. پيامبر خدا فرمود: «علم، گوارايت باد، اى ابو الحسن، كه دانش را خوب نوشيدى و از آن، نيكو سيراب گشتى!».
144. امام علىعليه السلام: بدانيد، كه خداى - تبارك و تعالى - از بندگان بىثبات و دَمدَمى مزاج خود، نفرت دارد. پس، از حق و ولايت اهل حق (ائمه اطهارعليهم السلام) دور نشويد؛ زيرا كسى كه ديگران را به جاى ما برگزيند، هلاك مىشود.
145. امام علىعليه السلام : هر كس با استقامت همراه باشد، سلامتى از او جدا نخواهد شد.
146. امام صادقعليه السلام: مؤمن در دين، نيرومند است... نيكرفتارى در استقامت و پايدارى.
2 / 3 - 11 - تحمل سختى
147. امام على عليه السلام : برترينِ كارها، كارى است كه خود را بر انجام دادن آن به سختى وادارى.
148. امام على عليه السلام : پاداش كار، به اندازه رنج و زحمتى است كه دارد.
149. امام على عليه السلام : با رنج بسيار است كه درجات رفيع و آسايش هميشگى به دست مىآيد.
150. امام على عليه السلام: قلب دوستدار خدا، خستگى براى خدا را بسيار دوست دارد و قلب بىخبر از ياد خدا، آسايش را دوست دارد. پس اى آدميزاد! گمان مبر كه مقام والاىِ نيكى را بى سختى به دست مىآورى؛ زيرا حق، سنگين و تلخ است و باطل، سبُك، شيرين و سست.
151. امام على عليه السلام : بزرگواريها با دشوارى به دست مىآيند، و مزد و ثواب، با رنج.
2 / 3 - 12 - آرامش
قرآن :
اوست كه اطمينان و آرامش را در دلهاى مؤمنان، فرو فرستاد تا ايمانى بر ايمانشان بيفزايند، و سپاهيانِ آسمانها و زمين، از آنِ خداوند است؛ و خداوند، همواره دانا و حكيم است.
حديث :
152. امام باقرعليه السلام - در تفسير سخن خداى تعالى: «اوست كه اطمينان و آرامش را در دلهاى مؤمنان فرو فرستاد...» -: آن آرامش، ايمان است.
153. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: نيكوترين زيور مرد، آرامش همراه با ايمان است.
2 / 3 - 13 - ميانه روى
154. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : هيچگاه بندهاى بر شناخت خود از دينش نيفزود، مگر اينكه بر ميانهروى او در عملش افزوده گشت.
155. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : همانا اين دين، استوار است. پس با ملايمت در آن وارد شويد و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحميل نكنيد كه در آن صورت، به سوارِ درماندهاى مىمانيد كه نه سفرى را پيموده و نه مَركبى (با نشاط )به جا گذاشته است.
156. امام صادق عليه السلام: خداوندU، ميانهروى را دوست دارد.
ر.ك: افراطيگرى، ص 161
2 / 3 - 14 - امانت دارى
قرآن :
و (از ويژگيهاى اهل ايمان اين است كه) آنان امانتها و پيمان خود را مراعات مىكنند.
حديث:
157. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: به نماز و روزه و حج و بخشش و نالههاى شبانه زياد آنها نگاه نكنيد؛ بلكه به راستگويى و امانتدارى آنها بنگريد.
158. امام علىعليه السلام: به كسى كه تو را امين قرار داده است، خيانت مكن، هرچند او به تو خيانت كرده باشد و راز او را فاش مساز، اگرچه او راز تو را فاش ساخته باشد.
159. امام باقرعليه السلام: سه چيز است كه خداوندU، دست هيچ كس را در آنها باز نگذاشته است: برگرداندن امانت به نيكوكار و بدكار؛ وفا كردن به عهد با نيكوكار و بدكار؛ و نيكى كردن به پدر و مادر، خوب باشند يا بد.
160. امام صادقعليه السلام: ببين علىعليه السلام به سبب چه چيز، آن منزلت را نزد پيامبر خدا پيدا كرد، از همان پيروى كن. همانا علىعليه السلام با راستگويى و امانتدارى، آن مقام را نزد پيامبر خدا يافت.
161. امام صادقعليه السلام: اگر ضارب و قاتل علىعليه السلام (هم) مرا امين بشمارد و از من خيرخواهى كرده و با من مشورت كند و من امانتش را بپذيرم، آن را به او باز خواهم گرداند.
2 / 3 - 15 - تولى وتبرا
162. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: استوارترين دستاويز ايمان، دوستى در راه خدا و دشمنى در راه خداست.
163. پيامبر خداصلى الله عليه وآله - (هنگامى كه از خداوند متعال پرسيد: )پروردگارا! كداميك از بندگان نزدت محبوبترند؟» فرمود -: «كسانى كه در راه من با يكديگر دوستى مىكنند و چنان براى (شكستن )حرمتهايم خشمگين مىشوند كه پلنگ سركش، خشمگين مىشود».
164. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : بالاترين ايمان، اين است كه دوستى و دشمنىات براى خدا باشد و زبانت را در ذكر خدا به كارگيرى و آنچه براى خود دوست دارى، براى مردم نيز دوست داشته باشى و آنچه را بر خود نمىپسندى، بر مردم نيز نپسندى و به نيكى سخن گويى يا خاموش بمانى.
165. امام على عليه السلام : دين، درختى است كه ريشه آن، يقين به خداست و ميوهاش، دوستى كردن و دشمنى ورزيدن براى خدا.
166. امام صادق عليه السلام : هر كس دوستى و دشمنىاش براى دين نباشد، دين ندارد.
2 / 3 - 16 - راستگويى
قرآن :
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از خدا پروا كنيد و با راستگويان باشيد.
حديث:
167. امام علىعليه السلام: راستى، محكمترين ستون ايمان است.
168. امام صادقعليه السلام: فريب نماز و روزه مردم را نخوريد؛ زيرا آدمى، گاه چنان به نماز و روزه خو مىكند كه اگر آنها را ترك گويد، احساس ترس مىكند؛ بلكه آنان را به راستگويى و امانتدارى بيازماييد.
2 / 3 - 17 - حقگويى
169. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : هان ! مبادا ترس از مردم، مانع از آن شود كه كسى حق را بداند و نگويد. بدانيد كه برترين جهاد، سخن حقّى است كه در برابر فرمانرواى ستمگر گفته شود.
170. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: هيچ صدقهاى نزد خداوندU، محبوبتر از گفتن حق نيست.
171. امام علىعليه السلام : نزديكترينِ بندگان به خداى متعال، حقگوترينِ آنهاست، هر چند به زيانش باشد، و عمل كنندهترينِ آنهاست به حق، هر چند برخلاف ميلش باشد.
2 / 3 - 18 - رازدارى
172. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : فاشكردن راز برادرت، خيانت است. پس، از اين كارْ دورى كن.
173. امام علىعليه السلام: پيروزى با دورانديشى به دست مىآيد و دورانديشى، با رايزنى و رايزنى، با رازدارى.
174. امام علىعليه السلام: سينه خردمند، صندوقچه راز اوست.
175. امام علىعليه السلام: موفّقترين كارها، كارىاستكه با رازدارىِ كامل انجام شود.
176. امام صادقعليه السلام: راز تو جزئى از خون توست. پس نبايد كه در رگهاى غير تو جريان يابد.
177. امام صادقعليه السلام: دوستت را از راز خود، آگاه مكن، مگر بر رازى كه اگردشمن از آن آگاه شود، نتواند به تو زيانى رساند؛ زيرا دوست نيز ممكن است كه روزى دشمن شود.
178. امام جوادعليه السلام: آشكار كردن چيزى پيش از آنكه استوار گردد، موجب تباهى آن مىشود.
2 / 3 - 19 - انصاف
179. پيامبر خداصلى الله عليه وآله - در سفارش به ابن مسعود -: از جانب خود به مردم، حق بده و با انصاف باش و نسبت به آنان، خيرخواه و مهربان باش؛ زيرا اگر چنين بودى و خداوند بر مردم سرزمينى كه تو در آن بهسر مىبرى، خشم گرفت و خواست بر آنان عذاب فرو فرستد، به تو نگاه مىكند وبه خاطر توبه آن مردم، رحم مىكند. خداى متعال مىفرمايد: «و پروردگار تو (هرگز) بر آن نبوده است كه شهرهايى را كه مردمش اصلاحگرند، به ستمى هلاك كند».
180. امام علىعليه السلام: انصاف، برترينِ فضايل است.
181. امام على عليه السلام: مؤمن، بر آنكه با او دشمنى مىورزد، ستم نمىكند و در راه آنكه دوستش دارد، دست به گناه نمىزند.
182. امام على عليه السلام : بزرگترين ثواب، ثواب انصاف و دادگرى است.
183. امام علىعليه السلام: نظام و رشته دين، دو خصلت است: انصاف داشتن، و يكسانى و يكرنگى با برادران.
184. امام صادقعليه السلام: دعوت كردن برادران به رعايت انصاف، از انصاف به دور است.
2 / 3 - 20 - اظهار دوستى
185. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: اساس عقل، پساز ايمان به خداىU، دوستىبا مردم است.
186. امام علىعليه السلام: با اظهار دوستى، دوستى پديد مىآيد.
187. امام علىعليه السلام: هركه با مردم الفت بگيرد، دوستش خواهند داشت و هركه با مردم دشمنى ورزد، منفور آنان مىشود.
188. امام باقرعليه السلام: باديهنشينى از قبيله بنى تميم نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمد و به ايشان گفت: سفارشى به من كن. از جمله سفارشهاى حضرت به او اين بود: «با مردم،اظهار دوستى كن، تا دوستت بدارند».
2 / 3 - 21 - حُسن خلق
189. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : بهترينِ مؤمنان، خوشخوترينِ آنهاست.
190. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : اسلام، خوشخويى است.
191. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : خداى سبحان، مكارم اخلاق را سبب پيوند ميان خود و بندگانش قرار داده است. پس، هريك از شما را همين بس كه به خويى كه متّصل به خداست، چنگ آويزد.
192. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: خداوند متعال، زيباست و زيبايى را دوست مىدارد، خويهاى والا را دوست دارد و خصلتهاى پست را ناخوش مىدارد.
193. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : نيكخويى، خير دنيا و آخرت را از آنِ خود كرده است.
194. امام على عليه السلام: اى كميل ! به خانواده خود فرمان ده كه در روز، در پى كسب مكارم اخلاق باشند و در شب، نياز كسى را كه خفته است، بر آورند.
195. امام علىعليه السلام: اگر هم به بهشت، اميد (و باور )نمىداشتيم و از دوزخ، نمىهراسيديم و پاداش و كيفرى در ميان نمىبود، باز شايسته بود كه در طلب مكارم اخلاق برآييم؛ زيرا كه راه پيروزى را مىنمايانَد.
196. امام حسنعليه السلام: همانا نيكترين نيكويى، خوى نيكوست.
197. امام باقرعليه السلام: كاملترينِ مؤمنان، خوشخوترينِ آنهاست.
198. امام صادق عليه السلام - در پاسخ به پرسش از حدّ و معناى حُسن خُلق -: حُسن خلق اين است كه نرمخو و مهربان باشى، گفتارت را پاكيزه نمايى و بابرادرت با خوشرويى برخورد كنى.
199. الكافى - به نقل از ابن محبوب، از يكى از ياران امامصادقعليه السلام : به ايشان (امام صادقعليه السلام) گفتم: حدّ خوشخويى چيست؟
فرمود: «در رفتارت افتادگى كنى، سخنت را شيرين نمايى، و برادرت را با روى گشاده ديدار كنى».
2 / 3 - 22 - فروتنى
قرآن :
اى مؤمنان! هركس از شما از دين خود (اسلام) برگردد،(بداند كه )خداوند، به زودى گروهى را خواهد آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نيز او را دوست دارند. (اينان) با مؤمنان، مهربان و فروتناند و با كافران، سختگيرند.
حديث :
200. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: خوشا به حال كسى كه براى خداى متعالْ فروتنى كند، بىآنكه او را كاستىاى باشد، و خود را ذليل گردانَد، بىآنكه او را خوارىاى باشد!
201. امام علىعليه السلام - در توصيف فرشتگان -: خداوند، آنها را در جاى خود،امين وحى خويش گردانيد و آنان را وا داشت تا امانتهاى امر و نهى خود را به رسولان برسانند ... و دلهايشان را در پوششى از تواضع، خشوع و آرامش درآورد.
202. امام علىعليه السلام: بر تو باد فروتنى؛ زيرا كه آن، از بزرگترينِ عبادتهاست.
203. امام رضاعليه السلام - در پاسخ ابن جهم كه پرسيد: حدّ و مرز تواضع كه هرگاهبنده آن را به كار بندد، فروتن است، چيست؟ -: فروتنى درجاتى دارد: يكى از آنها اين است كه انسان، اندازه خود را بشناسد و با سلامتِ نفس، خود را در آن جايگاه قرار دهد. دوست داشته باشد با مردم همان گونه رفتار كند كه انتظار دارد با او رفتار كنند. اگر بدى ديد، آن را با خوبى جواب دهد، خشم خود را فرو خورَد و از مردم، درگذرد كه خداوند، نيكوكاران را دوست دارد.
2 / 3 - 23 - سرفرازى
204. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: «هر كه نزد توانگرى رود و از سرِ چشمداشت به آنچه اودارد، در برابرش كُرنش كند، دو سومِ دينش از بين برود».
سپس فرمود: «سراسيمه نشو! چنين نيست كه هركس از شخص خدمتگزارى به چيزى برسد و بدين سبب، او را احترام و تجليل كند، لزوماً دو سومِ دينش از بين مىرود؛ بلكه ببين كهآيا قصدش از اين كُرنش، پاداش الهى است يا مىخواهد براى به دست آوردن چيزى از دارايىاش او را فريب دهد».
205. امام علىعليه السلام: چه نيكوست فروتنى توانگران در برابر تهيدستان، به قصد رسيدن به اجر خداوند، و نيكوتر از آن، بىاعتنايى و سرفرازى درويشان است در برابر توانگران، از سرِ اعتماد به خداوند.
2 / 3 - 24 - بيم نداشتن از غير خدا
قرآن :
(پيامبران الهى) همان كسانى هستند كه پيامهاى خدا را ابلاغ مىكنند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند.
همان كسانى كه بعضى به ايشان گفتند كه مردم (مشرك مكّه) براى (نبرد با )شما گِرد آمدهاند، از آنان بترسيد؛ امّا (اين خبر) بر ايمان آنان افزود و گفتند: خدا ما را بس است و او خوبْ كارسازى است.
حديث :
206. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: خوشا بر آنكه ترس از خدا، او را از ترس از مردم، بازداشته باشد!
207. امام على عليه السلام : بدانيد كه امر به معروف و نهى از منكر، اجل كسى رانزديك نكرده و روزىِ كسى را نبُريده است.
2 / 3 - 25 - بيم نداشتن از ملامت مردم
قرآن :
اى مؤمنان! هركس از شما از دين خود (اسلام) برگردد، (بداند كه )خداوند، به زودى گروهى را خواهد آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نيز او را دوست دارند. (اينان) با مؤمنان، مهربان و فروتناند و با كافران، سختگيرند. در راه خدا جهاد مىكنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمىهراسند.
حديث :
208. امام على عليه السلام : در راه خدا از سرزنش هيچ نكوهشگرى مترسيد كه او شما را در برابر هر كس كه بخواهد به شما گزندى برساند و ستمى روا دارد، محافظت مىكند.
209. امام سجّاد عليه السلام - در پاسخ مردى كوفى كه نامهاى به ايشان نوشت و دربارهخير دنيا و آخرت جويا شد، نوشت -: به نام خداوند بخشنده مهربان! امّا بعد؛ كسى كه در راه خشنود كردن خدا از خشم مردم، پروايى نداشته باشد ، خداوند او را از كارهاى مردم، بىنياز گردانَد و خود كفايتش كند و هر كه براى جلب خشنودى مردم، خدا را به خشم آورد، خداوند او را به مردم وا گذارد. والسلام!
210. امام هادىعليه السلام: هر كه آفريدگار را فرمان برَد، از خشم و ناخشنودى آفريده، پروايى به دل راه ندهد.
211. الخصال - به نقل از ابوذر -: پيامبر خدا به من سفارش فرمود كه در راه خدا، از سرزنش هيچ سرزنشگرى نهراسم.
2 / 3 - 26 - هراس نداشتن از كمى همراهان
212. امام على عليه السلام : اى مردم! در راه راست، به دليل شمارِ اندك رهروان آن، احساس تنهايى و ترس نكنيد؛ زيرا مردم بر سفرهاى گِرد آمدهاند كه سيرى آن، كوتاه و گرسنگىاش طولانى است.
2 / 3 - 27 - احساس تقصير
213. امام علىعليه السلام: سپاسْ خدايى را كه سخنوران از ستايش وى ناتواناند و حسابگران، شمارش نعمتهايش را نتوانند و تلاشگران، از عهده اداى حقّ او برنيايند.
214. امام علىعليه السلام: سپاسْ خدايى را كه گنهكاران نيز از بخشش او بهره مىبرند و فرمانبردارانِ كوشا نيز نمىتوانند كوچكترين نعمتش را پاس بگزارند.
215. امام علىعليه السلام: هيچ كس -گرچه در به دست آوردن رضاى حق، حريصباشد و در اين راه تا جايى كه مىتواند بكوشد نمىتواند طاعتى را كه شايسته مقام خداوند سبحان است، به جاى آورد؛ ولى از حقوق واجب خداوند بر بندگانش اين است كه به اندازه توانايى خويش، در خيرخواهى و نصيحت بندگانش بكوشند و براى برقرارى حق در ميان خودشان هميارى كنند.
216. امام كاظمعليه السلام: همواره بكوش و زنهار كه خود را در پرستش خداىU بىتقصير مدانى؛ زيرا خداوند، آن گونه كه شايسته پرستش است، پرستش نمىشود.
2 / 4 - دورى از اخلاق نكوهيده
2 / 4 - 1 - بداخلاقى
217. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : بدخويى، گناهى نابخشودنى است.
218. پيامبر خداصلى الله عليه وآله - وقتى به ايشان گفته شد كه فلان زن، روزها را روزه مىگيرد و شبها را به عبادت مىگذراند؛ امّا بداخلاق است و همسايگانش را با زبان خود مىآزارد -: خيرى در آن زن نيست. او اهل دوزخ است.
2 / 4 - 2 - عصبانيت
219. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: پهلوانى، به زمين زدن حريف نيست؛ بلكه پهلوان كسى است كه در هنگام خشم، خويشتندار باشد.
220. پيامبر خداصلى الله عليه وآله - در پاسخ به مردى كه از آن حضرت، اندرزى خواست -: «خشمگين مشو». آن مرد مىگويد: من در سخن پيامبر خدا انديشه كردم. ديدم كه خشم، فراهمآورنده همه بديهاست.
221. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: دوستى خدا براى آنكه خشمگين شود و آنگاه بردبارى كند، قطعى است.
222. امام صادقعليه السلام: همانا مؤمن كسى است كه هرگاه خشمگين شود، خشمش او را از جاده حق بيرون نمىبَرد و هرگاه خشنود شود، خشنودىاش (از كسى)، او را به باطل نمىكشانَد و كسى است كه چون قدرت پيدا كند، بيشتر از آنچه حقّ اوست، نمىگيرد.
223. امام صادق عليه السلام : خشم، كليد همه بديهاست.
224. مسيح عليه السلام - در پاسخ به سؤال از ريشه خشم -: خود بزرگْبينى و گردنفرازى و حقير شمردن مردم (ريشه خشم) است.
2 / 4 - 3 - آزمندى
قرآن :
به راستى كه انسان، حريص و كمطاقت آفريده شده است. هنگامى كه به او آسيبى رسد، سخت بىتابى مىكند.
حديث :
225. امام على عليه السلام : هر كه مىخواهد ايّام عمر خود را آزاد زندگى كند، طمع را در دل خويش جاى ندهد.
226. امام علىعليه السلام: چه زيبنده است كه انسان، آنچه را شايسته نيست، نخواهد!
227. امام علىعليه السلام - در پاسخ به اين پرسش كه: آزمندى چيست؟:
به دست آوردن كم، با از دست دادن زياد است.
228. امام باقرعليه السلام: حكايت آزمند به دنيا، حكايت كِرم ابريشم است. هرچهبيشتر ابريشم بر خود مىتند، با بيرون آمدن از پيله بيشتر فاصله مىگيرد تا آنكه سرانجام، از غصّه مىميرد.
229. امام صادقعليه السلام: چه زشت است براى مؤمن كه خواستهاى خواركننده داشته باشد!
2 / 4 - 4 - تعصب
قرآن :
(به ياد آريد) هنگامى را كه كافران در دلهاى خود، خشم و تعصّب جاهليت داشتند.
حديث :
230. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : كسى كه تعصّب بورزد يا برايش تعصّب ورزيده شود، حلقه ايمان را از گردن خويش، باز كرده است.
(در نقلى ديگر از اين حديث آمده است:) حلقه اسلام را ازگردن خويش، باز كرده است.
231. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: هركس در دلش به اندازه دانه خَردلى عصبيّت باشد،خداوند در روز قيامت، او را با اعراب جاهليت برانگيزد.
232. امام علىعليه السلام: اگر ناگزير از داشتن تعصّب هستيد، پس، در راه يارىرساندن به حق و كمك به ستمديده، تعصّب نشان دهيد.
2 / 4 - 5 - تنبلى
233. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: اى على! از دو خصلت بپرهيز : بىتابى و تنبلى ؛ زيرا اگر بىتاب و كمحوصله باشى، بر حق شكيبايى نكنى و اگر سست و تنبل باشى، حقّى را نپردازى .
234. امام علىعليه السلام: آن گاه كه اشيا با يكديگر جفت شدند، تنبلى و ناتوانى با هم ازدواج كردند و از آنها فقر متولّد شد.
235. امام علىعليه السلام: از منفورترين مردان نزد خداى متعال، بندهاى است كه خداوند او را به خودش واگذاشته است، به نحوى كه از راه راست منحرف شده، بىرهنما راه مىسپُرَد. اگر به كِشته دنيايش بخوانند، كار مىكند و اگر به كِشته آخرت (عمل صالح و پاداش اخروى) فرايش خوانند، تنبلى نشان مىدهد.
236. امام علىعليه السلام: مؤمن به آنچه ماندنى است، تمايل دارد و از آنچه رفتنى است، رويگردان... از تنبلى به دور است و پيوسته سرزنده و با نشاط است.
237. امام باقرعليه السلام: من نفرت دارم از كسى كه در كار دنيايش تنبل باشد. هر كه در كار دنيايش تنبل باشد، در كار آخرتش تنبلتر است.
2 / 4 - 6 - خود بزرگ بينى
238. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: از تكبّر بپرهيزيد؛ زيرا گاهى با پوشيدن ردايى هم به انسان، غرور دست مىدهد.
239. امام على عليه السلام : از كارى كه خدا با ابليس كرد، درس بگيريد؛ چه، كار دراز مدت و كوششهاى توانفرساى او را به سبب لحظهاى تكبّر، باطل ساخت. او شش هزار سال خدا را پرستش كرده بود كه معلوم نيست آيا از سالهاى دنياست يا از سالهاى آخرت.
2 / 4 - 7 - خودپسندى
240. امام علىعليه السلام - در عهد نامهاش به مالك اشتر، هنگامى كه او را به حكومت مصر گمارد -: زنهار از خودپسندى و تكيه كردن به آنچه كه تو را به خودپسندى مىكشانَد، و از شيفتگى به ستوده شدن ؛ زيرا اينها از مناسبترين فرصتهاى شيطان است تا نيكى نيكوكاران را بر باد دهد.
241. امام علىعليه السلام: گناهى كه بر اثر آن ناراحت شوى، نزد خدا بهتر از كار نيكى است كه تو را دچار خودپسندى كند.
242. امام صادقعليه السلام: خداوندU به داوودعليه السلام فرمود: «اى داوود! مؤمنان راستين را هشدار ده كه به اعمال خود، مغرور نشوند؛ زيرا بندهاى نيست كه به پاى حسابش كشم، مگر اينكه هلاك شود».
2 / 4 - 8 - خودنمايى
قرآن :
پس خودستايى نكنيد. او به كسى كه تقوا ورزيده، داناتر است.
با مردم رياكارى مىكنند، و خدا را جز اندكى به ياد نمىآورند.
و همانند كسانى مباشيد كه از سرزمينشان با سرمستى و نمايشگرى در چشم مردم، بيرون شدند، و (مردمان را) از راه خدا بازداشتند؛ و خداوند به آنچه مىكنند، احاطه دارد و آگاه است.
حديث :
243. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: اى ابوذر! از خدا بترس و در حالى كه دلى تبهكار دارى، براى جلب احترام مردم، نزد آنان خود را خداترس وانمود مكن.
244. امام علىعليه السلام: رياكار، ظاهرش زيبا و باطنش بيمار است.
245. امام علىعليه السلام: چه زشت است كه آدمى، باطنى بيمار و ظاهرى زيبا داشته باشد!
246. امام علىعليه السلام: خداوندا! به تو پناه مىبرم از اينكه ظاهرم در نگاه مردم، نيكو باشد و باطنم كه بر تو آشكار است، زشت! خود را رياكارانه نزد مردم به چيزى بيارايم كه تو بهتر از من بدان دانايى. آن گاه، ظاهرِ نكويم را براى مردم، آشكار دارم و بدى كردارم را نزد تو آورم و بدين سان، به بندگان تو نزديك شوم و از خشنودى تو به دور مانم.
247. امام صادق عليه السلام - در پاسخ به سؤال از سخن خداى تعالى: «پس خود ستايى نكنيد» : «مانند اينكه انسان بگويد: "ديشب نماز خواندم"، "ديروز روزه گرفتم" و امثال اين سخنان».
سپس فرمود: «عدّهاى بودند كه چون صبح مىشد، مىگفتند:
"ما ديشب نماز خوانديم" و "ديروز، روزه گرفتيم". علىعليه السلام فرمود: "امّا من، شب و روز را مىخوابم و اگر بين شب و روز نيز فرصتى بيابم، در آن هم مىخوابم"».
2 / 4 - 9 - ناهماهنگى رفتار وگفتار
قرآن :
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چرا چيزى را مىگوييد كه بدان عمل نمىكنيد؟! در نزد خدا بسيار مبغوض است كه چيزى را بگوييد كه انجام نمىدهيد.
حديث :
248. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : اى پسر مسعود! از آنان مباش كه بر مردم سخت مىگيرند و بر خود، آسان. خداى تعالى مىفرمايد: «چرا چيزى را مىگوييد كه بدان عمل نمىكنيد؟!».
249. امام على عليه السلام: نفرين خدا بر كسانى كه به خوبى فرمان مىدهند و خود، آن را فرو مىگذارند، و بر كسانى كه از زشتى باز مىدارند و خود، مرتكب آن مىشوند!
250. امام صادق عليه السلام: از آنان مباش كه براى بندگان، نگران كيفر گناهانشان هستند؛ امّا خويشتن را از كيفر گناهان خويش، ايمن مىشمارند؛ زيرا خداىU بهشت خود را به نيرنگ نمىدهد و جز با فرمانبرىِ خداوند به آنچه نزد اوست، نتوان رسيد، إنشاءاللَّه!
2 / 4 - 10 - افراطىگرى
251. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : از افراط در دين بپرهيزيد؛ زيرا خداوند، آن را آسان قرار داده است. پس، از دين آنچه توانش را داريد، برگيريد (و بدان عمل كنيد)؛ چه اينكه خداوند، كار خوبْ امّا مستمر را، هرچند اندك باشد، دوست دارد.
252. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: خداوند، دوست دارد رخصتها و مباحاتش به جاى آورده شود، همان گونه كه دوست دارد واجباتش به جاى آورده شود.
253. امام على عليه السلام : نادان را نبينى، مگر افراطگر يا تفريطگر.
254. امام على عليه السلام : هر كس افراط ورزد، به حق نرسد.
* براى آشنايى بيشتر با خطر افراطيگرى مراجعه كنيد به: موسوعة الإمام عليّ بن أبي طالبعليه السلام، جلد ششم: جنگ نهروان / درآمد.
2 / 4 - 11 - سازشكارى
255. امام على عليه السلام : هرگاه با حق روبهرو شديد و دانستيد كه حقّ است، درباره آن مسامحه نكنيد كه به سختى زيان خواهيد ديد.
256. امام على عليه السلام : رحمت خدا بر شما باد! بدانيد كه شما در روزگارى به سر مىبريد كه حقگويان، اندكاند و زبان از راستگويى كُند است و پيرو حق، خوار و بىمقدار. مردمان اين زمانه به نافرمانى خو گرفتهاند و بر سازشكارى، با يكديگرْ همداستان شدهاند.
2 / 4 - 12 - مزاحمت
257. كنزالعمّال - به نقل از انس -: هرگاه پيامبرصلى الله عليه وآله شبانه براى قرائت قرآن برمىخاست، آيات را بسيار آهسته تلاوت مىكرد.
پرسيدند: اى پيامبر خدا! به قرآن خواندن، صدايت را بلند نمىكنى؟
فرمود: «خوش ندارم دوستانم و خانوادهام را بيازارم».
2 / 4 - 13 - تحقير
258. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: هيچ يك از شما نبايد احدى از بندگان خدا را خوار و بىمقدار شمُرَد؛ زيرا نمىداند كه كداميك از آنها دوست خداست.
259. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : هيچ مسلمانى را خوار مشمار؛ زيرا كوچك آنان هم نزد خداوند، بزرگ است .
260. لقمانُعليه السلام - به فرزندش -: پسركم! هيچ كس را به سبب كهنه بودن جامهاش حقير مشمار؛ زيرا كه پروردگار تو و او يكىاست.
2 / 4 - 14 - سرزنش
261. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : هركس برادر خود را براى گناهى كه از آن توبه كرده است، سرزنش كند، نميرد تا خود آن گناه را مرتكب شود.
262. امام صادق عليه السلام: هر كس مؤمنى را براى گناهى سرزنش كند، نميرد تا خودش آن گناه را مرتكب شود.
263. خضرعليه السلام - در سفارش خود به موسىعليه السلام -: اى پسر عمران! هيچكس را به واسطه گناهى سرزنش مكن و بر گناه خويش، گريه كن.
2 / 4 - 15 - عيبجويى
264. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: (چگونه است كه) هر يك از شما خاشاك را در چشم برادرش مىبيند و تنه درخت را (و يا فرمود: چيز بزرگى را) در چشم خود نمىبيند؟!
265. پيامبر خداصلى الله عليه وآله : از زن بدكاره نپرسيد چه كسى با تو فسق كرد؛ زيرا همان گونه كه به راحتى مرتكب فحشا مىشود، به راحتى هم مسلمان بىگناهى را بدنام مىكند.
266. امام على عليه السلام : هر كه عيب خود را ببيند، از پرداختن به عيب ديگران، باز ايستد.
267. امام على عليه السلام: هركه عيبهاى نهانى را بكاود، خداوند از دوستى دلها محرومش كند.
268. امام على عليه السلام: هركه بر دوستش خُردهگيرى كند، دوستىاش گسسته مىشود.
269. امام صادق عليه السلام: نهان مردم را مكاو، كه بىدوست مىمانى.
2 / 4 - 16 - سرْبار ديگران بودن
270. مكارم الأخلاق: در حضور پيامبرصلى الله عليه وآله از مردى سخن به ميان آمد و گفته شد: او آدم خوبى است. گفتند: اى پيامبر خدا! آن مرد، همسفر حجّ ما بود. هرگاه در منزلى فرود مىآمديم، پيوسته زبانش به ذكر «لا اله الا اللَّه» گويا بود تا آنكه كوچ مىكرديم و در بين راه نيز همواره ذكر خدا مىگفت تا دوباره اتراق مىكرديم.
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «پس چه كسى شترش را علوفه مىداد و غذايش را درست مىكرد؟».
گفتند: همه ما.
حضرت فرمود: «همه شما از او بهتريد».
271. مكارم الأخلاق: نقل شده كه پيامبر خدا در سفرى به ياران خود دستور داد گوسفندى ذبح كنند. يكى از آنها گفت: من ذبح مىكنم. ديگرى گفت: من پوست مىكَنم. سومى گفت: من گوشتش را خُرد مىكنم. چهارمى گفت: من آن را مىپزم.
پيامبر خدا فرمود: «من هم براى شما هيزم جمع مىكنم».
يارانش گفتند: نبايد به زحمت بيفتى، پدران و مادرانمان فدايت! مابه جاى شما كار مىكنيم.
پيامبر خدا فرمود: «مىدانم كه شما به جاى من كار مىكنيد، امّا خداوند Uخوش ندارد كه بندهاش با عدّهاى از دوستان و همسفران خود باشد و گوشهاى بنشيند و كار نكند». پس، آن حضرت برخاست و شروع به جمعآورى هيزم كرد.
272. امام على عليه السلام - ايشان عدّهاى را ديد كه با آنكه سالم و تندرستاند، در گوشه مسجد نشستهاند. فرمود: «شما كيستيد؟». گفتند: ما توكّل كنندگانيم.
حضرت فرمود: «نه، بلكه شما مفتخورانيد. اگر بهراستى توكّلكنندهايد، توكّلتان شما را به كجا رسانده است؟».
گفتند: اگر چيزى بيابيم، مىخوريم و اگر هم نيابيم، صبر مىكنيم.
فرمود: «سگهاى ما نيز همين كار را مىكنند!».
گفتند: پس چه كنيم؟
فرمود: «همان كارى كه ما مىكنيم».
گفتند: شما چه مىكنيد؟
فرمود: «اگر چيزى بيابيم، مىبخشيم و اگر نيابيم، شكر مىگوييم».
273. مسيح عليه السلام - او به مردى فرمود -: «چه كار مىكنى؟»
گفت: عبادت پيشه كردهام.
فرمود: «پس چه كسى مخارج تو را تأمين مىكند؟».
گفت: برادرم.
فرمود: «برادرت از تو عابدتر است».
نظرات شما عزیزان: