/ 1 - 3 - آشنايى با حديث
6. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: هر كس از امّت من كه چهل حديثْ از حفظ داشته باشد، خداوند در روز رستاخيز، او را دينشناسى عالم برانگيزد.
7. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: هركس دو حديث سودمند بياموزد يا آنها را به ديگرى آموزش دهد كه از آن دو حديث، بهرهمند شود، اين كار بهتر از شصت سال عبادت است.
8. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: با يكديگر مذاكره(ى علمى) و ملاقات كنيد و حديث بگوييد؛ زيرا حديث، دلها را صيقل مىدهد. همانا دلها همچون شمشير، زنگار مىگيرند و صيقل دهنده آنها حديث است.
9. امام باقرعليه السلام: همانا حديث ما، دلها را زنده مىكند.
10. امام صادقعليه السلام: جايگاه مردمْ نزد ما را از اندازه رواياتى كه از ما نقل مىكنند، بشناسيد.
2 / 1 - 4 - دين شناسى
قرآن :
و مؤمنان را نسزد كه همگى رهسپار (ميدان جهاد) شوند. پس چرا از هر جمعيتى از آنان، گروهى كوچ نمىكنند تا دينپژوهى كنند و مردم خود را آنگاه كه به سوى آنها بازگشتند، هشدار دهند، باشد كه پروا پيشه كنند.
بگو: اين، راه من است كه من و هر كس كه پيرو من است، با بصيرت و بينايى به سوى خدا دعوت مىكنيم؛ و خدا منزّه است و من از مشركان نيستم.
حديث :
11. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: هر چيزى را تكيهگاهى است و تكيهگاه اين دين، فهم دقيق است.
12. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: مَثَل عابدى كه دينشناس نيست، همچون مَثَل كسى است كه شب، (بنايى) مىسازد و روز، ويران مىكند.
13. امام صادقعليه السلام: (اگر)حديثى را بفهمى، بهتر است از آنكه هزار حديث، (نفهميده )نقل كنى.
2 / 1 - 5 - همه سونگرى به دين
14. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: تنها آن كس مىتواند براى (يارى) دين خداوندقيام كند كه از همه سو به آن، احاطه داشته باشد.
15. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: دين خداىU را هرگز يارى نمىرساند، مگر كسى كه از همه سو آن را احاطه كند.
16. امام على عليه السلام: نگهبانان دين خدا، هماناناند كه دين را بر پا داشتند و يارىاش كردند و از همه سو، آن را در ميان گرفتند و آن را براى بندگان خدا، نگهداشتند و آن را پاس داشتند و رعايت كردند.
2 / 1 - 6 - هشيارى دينى
17. امام علىعليه السلام: بيدارى در دين، نعمتى است بر آنكه روزىاش شده است.
18. امام علىعليه السلام: اى بندگانِ خدا! شما را به تقواى الهى سفارش مىكنم؛ زيرا اين كار، حقّ خداست بر شما، و موجب حقّ شما بر خدا مىشود.
و به شما سفارش مىكنم كه در راه تقوا، از خدا كمك بخواهيد و به وسيله آن، براى گزاردن حقّ خدا يارى طلبيد؛ زيرا پرهيزگارى، امروزْ پناهگاه و سِپَر است و در فردا، راهى به سوىِ بهشت است. راهِ آن، روشن است و رونده در اين راه، بهرهور و امانتدار آن (يعنى خداى بزرگ)، حافظ و نگهدار. تقوا، همواره خود را بر مردم گذشته و حال، نشان داده است؛ زيرا آنان در فرداى قيامت، به آن نياز دارند؛ فردايى كه خداوند بزرگ، آنچه را پديد آورده است، باز مىگردانَد و آنچه را بخشيده است، باز مىگيرد و از آنچه عطا فرموده است، سؤال مىكند.
پس چه بس اندكاند كسانى كه تقوا را پذيرفتهاند و به شايستگى، آن را به كار بستهاند! آنان از نظر تعداد، كماند و شايستگى توصيف خداى بزرگ را دارند، در آنجا كه مىگويد: «وبندگان بسيارْ شكرگزارِ من، كماند».
پس گوشهاى خود را به تقوا فرا داريد، و به جِد بدان روى آريد، و از هر چه خلاف تقوا بُوَد، دل بكَنيد و تقوا را دلخواه خود شماريد. خود را با پرهيزگارى بيدار داريد و روزِ خود را با آن به سر آريد.
19. امام علىعليه السلام: و همواره خداوند را - كه نعمتها و بخششهايش بىشمار است - در دورانى از روزگار، پس از روزگارى ديگر و در زمانى ميان آمدن دو پيامبر، بندگانى است كه از راه انديشه، با آنان در راز است و از طريق خِرد، با آنان دمساز.
و آنان، چراغ هدايت را به نور بيدارى برافروختند كه در گوشها و چشمها و دلها فروزان ساختند. ايّام اللَّه را به ياد مردم مىآورند و آنان را از عظمت و بزرگوارى او مىترسانند. اينان، همچون نشانههاى بيابانها هستند. كسى كه راه ميانه را در پيش گيرد، او را مىستايند و به نجات و رستگارىاش بشارت مىدهند؛ و كسى را كه به راست و چپ متمايل شود، از راهى كه در پيش گرفته است، نكوهش مىكنند و او را از هلاكت، برحذر مىدارند؛ و آنان، چراغهايى در دلِ تاريكىها و راهنمايانى در ميان شبههها هستند.
2 / 1 - 7 - انديشه در مسائل دينى
20. امام علىعليه السلام: هر كه ديده انديشه خود را پيوسته بيدار نگه دارد، به اوج خواست خويش دست مىيابد.
21. امام صادقعليه السلام: بيشترين عبادت ابوذر - رحمت خدا بر او باد - دو چيز بود: انديشيدن و پند گرفتن.
22. امام رضاعليه السلام: عبادت، بسيارى نماز و روزه نيست؛ بلكه عبادت، انديشيدن در كار خداىU است.
23. تنبيه الخواطر: از مادر ابوذر، درباره عبادت او سؤال شد. گفت: تمام روز را از مردم كناره مىگرفت و به انديشيدن مىپرداخت.
2 / 1 - 8 - شبهه شناسى
24. امام علىعليه السلام: شبهه به اين دليل شبهه ناميده شده كه شبيه حقّ است؛ امّا دوستان خدا در هنگام شبهه، روشنايىِ راهشان يقين است و راهنمايشان، راه راست؛ ولى دشمنان خدا بهگاه شبهه، دعوتشان گمراهى است و راهنمايشان كورى.
25. امام علىعليه السلام: از شبهه حذر كنيد؛ زيرا كه شبهه، براى فتنه و گمراهسازى است.
2 / 1 - 9 - شناخت اساس دين
26. امام علىعليه السلام - درباره ارزش اسلام -: وانگهى، اين اسلام، آيين خداست كه آن را براى خود برگزيد و بر ديده خويش پروريد و بهترين آفريدگانش را ويژه (ابلاغ )آن گرداند و ستونهايش را بر دوستى خود، استوار كرد.
27. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: هيچ بندهاى ايمان نمىآورَد، مگر آنكه من برايش دوستداشتنىتر از خودش باشم و خاندانم، برايش ارجمندتر از خاندانش باشند و خانوادهام، برايش دوست داشتنىتر از خانوادهاش باشند و هستىام، برايش دوستداشتنىتر از هستى خودش باشد.
28. پيامبر خداصلى الله عليه وآله: هرچيزى را بنيادى است و بنياد اسلام، دوستى ما اهل بيت است.
29. الأمالي - به نقل از عبدالرزاق بن قيس رحبى -: همراه على بن ابى طالبعليه السلام، بر درِ دار الحكومه نشسته بوديم كه تابش خورشيد، امام را به پناه بردن به داخل دار الحكومه، ناگزير ساخت. حضرت برخاست تا داخل شود كه مردى از قبيله هَمْدان، چنگ در پيراهن ايشان زد و گفت: اى امير مؤمنان! برايم حديثى جامع باز گو تاخداوند، بدان سودم دهد.
حضرت فرمود: «آيا اين سود، در احاديثِ بسيار نيست؟». گفت: چرا؛ ولى مىخواهم حديثى جامع، برايم بازگويى.
حضرت فرمود: «دوستم، پيامبر خدا، برايم اين حديث را گفت كه من و پيروانم، سيراب و سيراب شده، با چهرههايى سپيد، بر حوض (كوثر )وارد خواهيم شد. دشمنان ما نيز تشنهلب و تشنهكام و با چهرههايى سياه، بر حوض، وارد خواهند شد. اين حديث را با كوتاهىاش به جاى حديثى بلند، برگير. تو همراه كسى هستى كه دوستش مىدارى و بهرهات، همان است كه به دست آوردهاى. اينك اى برادر هَمْدانى! رهايم كن».
سپس داخل دار الحكومه شد.
نظرات شما عزیزان: