قرآن و عصمت رسول الله (ص)
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 48802
بازدید دیروز : 37451
بازدید هفته : 198634
بازدید ماه : 520915
بازدید کل : 10912670
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 23 / 8 / 1398

دینی كه آورنده‌ی آن، حقیقت وحی را نشناسد و نبوّت خود را با سخنان یك نفر یهودی، مانند ورقه‌ی بن نوفل بشناسد، یك ورق هم ارزش ندارد. چگونه ممكن است كسی آنقدر شخصیّت بزرگی داشته باشد و به مقام بلند «لدن» بار یابد و وحی «لدنی» را با علم شهودی بیابد. ولی در حال شك و تردید باشد؟
اقسام علم حصولی و شهودی
علوم حصولی دو قسم است: نظری و بدیهی؛ بدیهیّات نیز باید به اوّلی محض منتهی گردند كه هیچ احتمال شك و تردید در آن وجود ندارد. كشف و شهود وعلم حضوری نیز چنین است؛ بعضی از كشفها اوّلی و بالذات و «عَلى بَیِّنَه‌ی مِنْ رَبِّه»[4] است و اصلاً تردید بردار نیست و همه‌ی شهودها باید به این شهود اوّلی و بالذات برگردد. خدا چگونه می‌داند كه خداست؟ آیا او هم نیاز به استدلال دارد تا بداند خداست؟ آیا جبرئیل امین وقتی سخن خدا را می‌شنود، شك می‌كند كه كلام خداست؟
باید توجّه داشت كه فرشتگان معصوم هستند، و شهود آنها نیز معصوم از خطاست و شك بردار نیست. شهود اولیای الهی یعنی معصومین ـ سلام الله علیهم اجمعین ـ نیز چنین است و شك و تردید و ابهام در علم حضوری آنان راه ندارد. اگر ما وارد قیامت شدیم آیا شك می‌كنیم كه قیامت است تا برای ما برهان اقامه كنند بر وقوع قیامت یا اینكه در آن نشئه و مرتبه دیگری جایی برای شك و تردید نیست؟ اینكه می‌فرماید: « رَبَّنا إِنَّكَ جامِعُ النَّاسِ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ»[5] چند معنی دارد؛ یكی این كه اصل قیامت حتماً واقع می‌شود و متعلق هیچ تردیدی نمی‌باشد و معنای دیگر آن است كه آن روز، اصلاً ظرف شك در چیزی نیست بلكه روز شهود است كه هیچ باطل و شك و تردیدی در ظرف آن راه ندارد و همه چیز حق و مشهود و روشن است و جای تاریك و مبهمی یافت نمی‌شود تا برای اهل قیامت تردید آور باشد.
حضرت امیرالمؤمنین ـ سلام الله علیه ـ می‌فرماید: «ما شككت فی الحق مذ أُریتُه»[6] از آن هنگام كه حق را به من ارائه نمودند هیچ گاه شكی در آن نداشتم. زیرا دیدن حقِ محض و شنیدنِ وحی الهی آنقدر روشن است كه زمینه‌ی شكی در آن وجود ندارد و به همین سبب وقتی برخی از اصحاب امام صادق ـ سلام الله علیه ـ از آن حضرت پرسیدند كه انبیا چگونه می‌فهمند پیامبر شده‌اند؟ آن حضرت فرمودند: «لوقفوا لذلك» یعنی وحی و نبوّت را به روشنی می‌دیدند و برای آگاه شدن به حقیقت وحی موفقّ بوده ومی‌شدند.
خطا و شك و تردید در جایی است كه حق و باطل، هر دو، وجود داشته باشند وانسان درباره‌ی مورد خاص نداند كه آن شیء حقّ است یا باطل؛ ولی اگر مقام و مرحله‌أی وجود داشت كه حق محض بود و باطل در آن هرگز راه نیافت، احتمال خطا و لغزش نیز وجود ندارد و شك و تردید در حق بودن چیزی هم رخ نخواهد داد و طبیعی است كه به چنین مقام بلندی، شیطان نمی‌تواند بالا برود. مرز وجودی شیطان همان خیال و توهّم است و به حرم امن عقل محض راهی ندارد.
انسان كامل اگر به مقام قرب « عِنْدَ مَلِیكٍ مُقْتَدِرٍ»[7] رسید، شیطان در آن مرحله رجیم و رانده شده و مطرود است. در آن جایگاه بلند، دست بر سینه‌ی نامحرم شیطان خورده و اثری از او و وسوسه‌اش و یا هر لغزش و خطای دیگری نیست. رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ كه در پیشگاه خدای حكیم علیم قرآن را دریافت می‌كند و جانش به لقای وحی می‌رسد « وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِیمٍ عَلِیمٍ»[8] در نزد خدا جایی برای جهل و تردید و لغزش و خطا وجود ندار. در آن مرحله حقیقت بسیط قرآن را یكباره دریافت می‌كند و در شب قدر نیز توسط جبرئیل ـ سلام الله علیه ـ فرشته امین و معصوم وحی، آن را بدون هیچ كم و زیادی اخذ می‌كند.
2ـ عصمت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در نگهداری قرآن
مرحله دوم عصمت رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ این است كه آن حضرت هر چه را كه فهمیده و از خداوند دریافت داشت، به درستی حفظ و نگهداری می‌كند و سهو و نسیان در قلمرو حفظ او راه ندارد، چنانكه خدای سبحان درباره‌ی این شأن ایشان می‌فرماید « سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى»[9] یعنی ما قرآن را بر تو قرائت می‌كنیم و تو اهل نسیان و فراموشی نیستی. عبارت «إِلاَّ ما شاءَ اللَّه»[10] استثنا نیست تا بگوییم در مواردی كه خدا بخواهد آن حضرت ـ صلّی الله علیه و آله ـ فراموش می‌كند، بلكه برای تأكید مستثنی منه است؛ زیرا ذات اقدس اله، در مقام منّت گذاشتن و اطمینان بخشیدن به آن حضرت است كه پس از اخذ قرآن فراموش نخواهد كرد و اگر اراده‌ی خداوند استثنا شده برای افاده‌ی اطلاق قدرت و اختیار خداوند است؛ نظیر آنجا كه می‌فرماید « وَ أَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّه‌ی خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ»[11] اما اهل سعادت پس آنها نیز در بهشت ابدی تا آسمان و زمین باقی است جاودانند مگر آنچه خواست پروردگار باشد كه عطایش ابدی و نامقطوع است.
جمله‌ی «إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ»[12] كه در آیه‌ی قبل آمده و مربوط به ابدی و دائمی بودن اهل شقاوت در جهنّم است، می‌تواند استثنا از جاودانگی باشد یعنی خداوند برخی از تبهكاران را پس از عذاب موقّت از جهنّم بیرون آورده به بهشت می‌برد، و جمله‌ی «إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ»[13] در ذیل آیه می‌تواند قرینه‌أی بر صحّت این استثنا باشد كه می‌فرماید: به راستی پروردگار تو هر چه را كه بخواهد انجام می‌دهد. ولی تعبیر مزبور در آیه‌ی مورد استشهاد كه درباره‌ی جاودانگی بهشتیان است گرچه ظاهراً استشناست ولی باطناً برای تأكید مستثنی منه آمده است؛ زیرا خلاف وعده از ناحیه‌ی خداوند محال است و امكان ندارد كه خدای سبحان به مؤمنان وعده‌ی جاودانگی بهشت بدهد و آن را عملی نكند! و عبارت پایانی آیه نیز كه می‌فرماید « عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ»[14]: عطای پروردگار ابدی و غیر قابل انقطاع است، قرینه‌ای است بر اینكه بهشتیان، برای همیشه در بهشت جاویدند و این استثنا برای تأكید قدرت و مشیت است و مقصود آن است كه آنچه محقّق می‌شود به مشیّت و قدرت حقّ است، نه آنكه از محدوده‌ی قدرت او بیرون باشد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] ـ سوره‌ی یس، آیات 1 تا 4.
[2] ـ المیزان، ج 2، ص 134.
[3] ـ بحار، ج 18، ص 195.
[4] ـ سوره‌ی محّمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، آیه‌ی 14؛ دلیل روشنی از پروردگارش دارد.
[5] ـ سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی 9؛ پروردگارا! تو مردم را برای روزی كه تردیدی در آن نیست، جمع خواهی كرد.
[6] ـ نهج البلاغه، خطبه‌ی 4.
[7] ـ سوره‌ی قمر، آیه‌ی 55؛ نزد خداوند مالك مقتدر.
[8] ـ سوره‌ی نمل، آیه‌ی 6؛ به یقین این قرآن از سوی حكیم و دانایی بر تو القا می‌شود.
[9] ـ سوره‌ی اعلی، آیه‌ی 6.
[10] ـ سوره‌ی اعلی، آیه‌ی 7؛ مگر آنچه كه خدا خواست.
[11] ـ سوره‌ی هود، آیه‌ی 108.
[12] ـ سوره‌ی هود، آیه‌ی 108.
[13] ـ سوره‌ی هود، آیه‌ی 107.
[14] ـ سوره‌ی هود، آیه‌ی 108.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی