ب – مرجعیت خردمندانه دینى براى این امامت که امتداد رسالت الهى است باید کیان و موجودیتاجتماعى در جهان وجود داشته باشد. این کیان شیعیان مخلص وفداکارند.
از طرفى اینان نیز باید از نظامى اجتماعى و استوارى بر خوردار شوند تابتوانند در برابر رخدادها و مبارزه جوئیها توانا باشند. این نظام در رهبرىمرجعیت تبلور مىیابد. بدین معنى که شیعیان به گرد محور عالمان الهىواُمَناى وى بر حلال وحرام، جمع شوند. از این رو در دوران امامعسکرى علیه السلام شالوده نظام مرجعیت تحکیم یافت و نقش دانشمندانشیعه، بدین اعتبار که آنان وکلا ونوّاب و سفیران امام معصومعلیه السلامهستند، برجستگى ویژهاى پیدا کرد وروایتهاى فراوانى از امامعسکرىعلیه السلام در باره نقش علماى دینى در بین مردم منتشر شد که یکى ازآنها همان روایت معروفى است که امام عسکرىعلیه السلام از جدّ خویش امامصادقعلیه السلام روایت کرده است و در آن آمده: “آن که از فقیهان خویشتندار است و دین خویش را پاسدار و با هوا وهوسخود ستیزه کار و امر مولاى خویش را فرمانبردار، پس بر عوام است که از اوتقلید کنند”. از همین رو دانشمندان هدایت یافته، به نور اهل بیتعلیهم السلام امور امّترا در دوران امام عهده دار شدند و با امام در باره مسائل مشکلّى که با آنهابر خورد مىکردند، نامه مىنگاشتند و امام هم پاسخهاى به آنها مىنوشتو نامه ها را به امضاى (توقیع) خویش مهر مىکرد. این نامهها پیش علمابه تواقیع معروف شد و برخى از آنها از سوى امام عسکرىعلیه السلام شهرت خاصّى کسب کردند.
منبع:
۱حیاه الامام العسکرى، ص۲۶۳٫(تبیان)
نظرات شما عزیزان: