امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود:
ولا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصبر(نهج البلاغه، خطبه 173)
اوّل: بصیرت، هوشندی، بینایی، قدرت و فهم و تحلیل و بعد: صبر و مقاومت و ایستادگی.(پرتو ولایت (دفتر بیست و ششم)، بصیرت نافذ، تهران، معاونت فرهنگی، 1384، ص 23)
همچنین با اشاره به سیره آن حضرت علیه السلام می فرماید:
امیرالمؤمنین از اوایل نوجوانی تا هنگام مرگ، دو صفت »بصیرت« و »صبر« را با خود همراه داشت؛ بیداری و پایداری.. .. اوّل؛ بصیرت و بیداری او، یک لحظه از او جدا نشد، دوم؛ صبر و پایداری کرد و در این راه استوار و صراط مستقیم، استقامت ورزید. این استقامت ورزیدن، خسته نشدن، مغلوب خواسته ها و هواهای نفس انسانی - که انسان را به تنبلی و رهاکردن کار فرا می خواند - نشدن، نکته مهمی است.(همان، ص 38 - 39)
معنا و یا منظور اوّلی که از مفهوم صبر در این یادداشت بیان کردیم از بیانات بالا آشکار است و درباره مفهوم دوم صبر نیز از این سخن مقام معظم رهبری بهره می گیریم، آنجا که می فرماید:
چند توصیه به ملت عزیزمان: مواظب باشید، صبرتان را از دست ندهید، ما با صبر پیروز شدیم، باز هم باید با صبر پیشروی بکنیم.. .. صبر و بصیرت و وحدت تان را حفظ کنید، نگذارید به بهانه های گوناگون، آدم های کم بصیرت یا کم صبر یا خودخواه یا بی توجه به مصالح عمومی مردم، میان صفوف مستحکم شما فاصله بیندازند و شما را نسبت به یکدیگر یا نسبت به مسئولان دل چرکین و نگران کنند.(بیانات در مراسم دومین سالگرد رحلت امام خمینی، 1370/3/14)
آری، آنچه ما را از ثمرات بصیرت برخوردار می کند، صبر است. به تعبیر حافظ شیرازی:
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند
بر اثر صبر نوبت ظفر آید
× × ×
به لطف و عنایت خداوندی، این شماره از فصلنامه حصون به تبیین موضوع »بصیرت« اختصاص دارد و نویسندگان گرامی، به خوبی مفهوم و ابعاد آن را شکافته اند، لذا در سرمقاله با توجه به تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی بر همراهی صبر و بصیرت، بحث صبر را مورد توجه قرار دادیم.
یادداشت را با بیان بصیرت آفرین فرمانده معظم کل قوا و ولی امر مسلمین با تشبیه جبهه سیاسی به جبهه نظامی به پایان می بریم، آنجا که می فرماید:
بنده بارها این جبهه های سیاسی و صحنه های سیاسی را مثال می زنم به جبهه جنگ. اگر شما تو جبهه جنگ نظامی، هندسه زمین در اختیارتان نباشد، احتمال خطاهای بزرگ هست، برای همین هم هست که شناسایی می روند. یکی از کارهای مهم در عمل نظامی، شناسایی است؛ شناسایی از نزدیک، که زمین را بروند ببینند؛ دشمن کجاست، چه جوری است، مواضعش چگونه است، عوارضش چگونه است، تا بفهمند چه کار باید بکنند. اگر کسی این شناسایی را نداشته باشد، میدان را نشناسد، دشمن را گم بکند، یک وقت می بیند که دارد خمپاره اش را، توپخانه اش را آتش می کند به طرفی که اتفاقاً این طرف، طرفِ دوست است، نه طرف دشمن. نمی داند دیگر.
عرصه سیاسی عیناً همین جور است، اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقت می بینید آتش توپخانه تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتی است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان. آدم دشمن را بشناسد؛ در شناخت دشمن خطا نکنیم. لذا بصیرت لازم است، تبیین لازم است.(بیانات معظم له در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر، 1388/3/6)
نظرات شما عزیزان: