۩♥*♥۩ پاک از هرگونه آلودگی ۩♥*♥۩
یكی از سوابق بسیار مشخص پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله این است كه در همه آن چهل سال قبل از بعثت،
و بلکه در همه عمرش، از اول كودكی تا آخر، در محیط آلوده حجاز كه فقط و فقط محیط بت پرستی بود،
هرگز بتی را سجده نكرد . این، یكی از مشخصات ایشان است.
و اگر یك بار كوچكترین تواضعی در مقابل بتی كرده بود،
در دورهای كه با بتها مبارزه می كرد به او می گفتند :
تو خودت بودی كه یك روز آمدی اینجا مقابل لات و هبل تواضع كردی .
نه تنها بتی را سجده نكرد، بلكه در تمام دوران كودكی و جوانی، در مكه كه شهر لهو و لعب بود،
به این امور آلوده نشد.مركز عیش و نوش اعیان و اشراف همین شهر بود.
انواع لهو و لعبها، شرابخواریها، نواختنها، رقاصیها، به طوری كه می رفتند كنیزهای سپید و زیبا را از روم،
از همین شام و سوریه می خریدند و می آمدند در مكه به اصطلاح عشرتكده درست می كردند و از این عشرتكده ها
استفاده مالی می كردند كه یكی از چیزهایی كه قرآن به خاطر آن سخت به اینها میتازد، همین است.(نور: 33)
پیغمبر صلی الله علیه وآله در تمام عمرش هرگز در هیچ مجلسی از این مجالس دائر مكه شركت نكرد .
۩♥*♥۩ صداقت و امانتی زبانزد ۩♥*♥۩
دیگر سابقه درخشان پیغمبر صلی الله علیه وآله در دوران قبل از رسالت، صداقت و امانت و عقل و فطانت اوست.
همگان به صداقت و امانت آن حضرت اعتماد فراوان داشتند و در بسیاری از كارها به عقل او اتكا داشتند.
آن را با این همه معارف در باب مبدا، معاد، انسان، اخلاق، قانون، قصص، عبرتها،
مواع1 و با آن همه لطف و زیبایی و فصاحت، بر زبان بنده ای از بندگانش جاری کرد كه یتیم،
فقیر، چوپان، صحراگرد و درس ناخوانده و مكتب نادیده بود.
در بازسازى كعبه میان قبایل چهارگانه مكّه، اختلافى رخ داد و هر رئیسى مى گفت:
افتخار نصب «حجر الأسود» باید نصیب من گردد. در این لحظه مردى پیشنهاد كرد
اختیار این كار را به دست كسى بسپارید كه قبل از همه از یكى از درهاى مسجد الحرام وارد شود.
در این انتظار به سر مى بردند كه پیامبر صلی الله علیه وآله وارد شد و صداى همه به رضایت بلند شد.
گفتند: این مرد امین است و هرچه بگوید مورد قبول ما است. او دستور داد پارچه اى آوردند،
سنگ را در میان پارچه نهاد و به هریك از سران چهارگانه دستور داد
یكى از گوشه هاى پارچه را بگیرندو به پاى دیوار كعبه بیاورند.
آنگاه خود با دست خود «حجر» را بر جایش نصب كرد
و از این طریق از یك خونریزى جلوگیرى نمود(تاریخ الخمیس: 1/258)
بررسى زندگانى پیامبر صلی الله علیه وآله قبل از بعثت گواهى بر صدق و راستگویى او در ادعاى نبوّت، مى دهد.
زیرا این مرد چهل سال در میان مردم به درستى و پاكى معروف بود تا آنجا كه او را «محمّد امین» نامیدند.
یكی دیگر از سوابق پیغمبر اكرم صلی الله علیه وآله این است كه « امّی » بود،
یعنی مكتب نرفته و درس نخوانده بود كه در قرآن هم از این نكته یاد شده است.( اعراف: 156 - 157)
امّی یعنی كسی كه به حالت مادرزادی از لحاظ اطلاع بر نوشته ها و معلومات بشری باقی مانده است ،
و یا منسوب به " امت "است، یعنی كسی كه به عادت اكثریت مردم است، زیرا اكثریت توده،
امّی بودند و خط و نوشتن نمی دانستند و تنها عده كمی می دانستند.
درباره درس ناخواندگی و آشنا نبودن رسول اكرم صلی الله علیه وآله قبل از رسالت با خواندن و نوشتن،
همواره وحدت نظر میان همه مفسران بلكه میان جمیع علمای اسلام وجود داشته است.
همچنین از مجموع قراین به دست میآید كه رسول اكرم صلی الله علیه وآله در دوره رسالت نیز نه خواند و نه نوشت:
۩♥*♥۩ «و ما كنت تتلوا من قبله من كتاب و لاتخطه بیمینك اذا لارتاب المبطلون»(عنكبوت: 48)؛ ۩♥*♥۩
تو پیش از نزول قرآن هیچ نوشته ای را نمی خواندی و با دست راست خود (كه وسیله نوشتن است)
نمی نوشتی و اگر قبلا میخواندی و مینوشتی ، یاوه گویان، شك و تهمت به وجود می آوردند .
این آیه صراحت دارد كه پیغمبر صلی الله علیه وآله قبل از رسالت نه می خوانده و نه می نوشته است .
ما در یك جا نمی بینیم كه رسول خدا صلی الله علیه وآله خودش یك سطر نوشته باشد.
قطعا اگر یك سطر نوشته از پیغمبر اكرم صلی الله علیه وآله باقی میماند،
مسلمانان به عنوان تیمّن و تبرك و بزرگترین افتخار برای خود و خاندان خود آن را نگهداری می كردند،
همچنانكه درباره حضرت ائمه اطهار علیهم السلام چنین جریانها زیاد میبینیم،
كه قسمتی از خطوط آن بزرگواران سالها بلكه قرنها در خاندان خودشان یا در خاندان شیعیان محفوظ مانده است.
چگونه ممكن است كه رسول خدا صلی الله علیه وآله حداقل یك سطر نوشته باشد
و با آن عنایت عجیب مسلمین به حفظ آثار - خصوصا آثار متبركه - باقی نمانده باشد ؟ !
مى دهد. زیرا این مرد چهل سال در میان مردم به درستى و پاكى معروف بود تا آنجا كه او را «محمّد امین» نامیدند.
آن حضرت حتی در دوره مدینه نه میخوانده و نه می نوشته است.
در میان همه آنها حادثه حدیبیه به علت حساسیت خاص تاریخی از همه معروفتر است و با آنكه نقلهای تاریخی
و حدیثی اختلافاتی با یكدیگر دارند، باز هم تا حدود زیادی به روشن شدن مطلب كمك میكند .
صورت پیمان صلح را پیغمبر اكرم صلی الله علیه وآله املا میكرد و امام علی علیه السلام می نوشت.
بنابراین رسول اكرم صلی الله علیه وآله به شهادت قرآن و به حكم تاریخ قطعی كه هم از طریق شیعه است
و هم از طریق اهل سنت، لوح ضمیرش از تعلّم از بشر پاك بوده است.
او انسانی است كه جز مكتب تعلیم الهی مكتبی ندیده و جز از حق دانشی نیاموخته است.
او گلی است كه جز دست باغبان ازل دست دیگری در پرورشش دخالت نداشته است.
چنانکه امام رضا علیه السلام در مناظره خویش با ارباب ادیان خطاب به راس الجالوت فرمود:
« از جمله دلایل صدق این پیامبر این است كه شخصی بود یتیم،تهیدست، چوپان، مزدكار،
هیچ كتابی نخوانده و نزد هیچ استادی نرفته بود. كتابی آورد كه در آن حكایت پیامبران
و خبر گذشتگان و آیندگان هست »(عیون اخبار الرضا (چاپ سنگی): 94) آری، بنا بر عنایت ازلی،
برای آنكه آیت بودن قرآن كریم و وحی بودن آن كتاب عظیم آسمانی بیشتر روشن شود،
آن را با این همه معارف در باب مبدا، معاد، انسان، اخلاق، قانون، قصص،
عبرتها، مواع1 و با آن همه لطف و زیبایی و فصاحت، بر زبان بنده ای از بندگانش جاری کرد
كه یتیم، فقیر، چوپان، صحراگرد و درس ناخوانده و مكتب نادیده بود.
ابوالفضل صالح صدر
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
منابع:
پیامبر امّی، شهید آیت الله مرتضی مطهری.
سیری در سیره نبوی، شهید آیت الله مرتضی مطهری.
اصول عقاید اسلامى و نگاهى به زندگانى پیشوایان معصوم علیهم السلام، آیة اللّه جعفر سبحانى.
نظرات شما عزیزان: