داستان هایی از حضرت موسی (ع)
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6375
بازدید دیروز : 1923
بازدید هفته : 20392
بازدید ماه : 50903
بازدید کل : 10442658
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 22 / 7 / 1396

 

ﻋﻠّﺖ ﺷﻜﺴﺖ ﺳﭙﺎﻩ ﻣﻮﺳﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ؟ داستان بلعم باعورا

ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠّﻪِ ﺍﻟْﺮﱠﱠﺣْﻤﻦِ ﺍﻟْﺮﱠﱠﺣﻴﻢْ

«حضرت موسی (ع) با تلاش های پیگیر خود به تدریج بر ستمگران پیروز شد و پرچم توحید و عدالت را در نقاط زمین به اهتزاز در آورد. او برای توسعه ی خداپرستی و عدالت همواره می كوشید. در آن عرصه شهر انطاكیه (كه فعلاً در تركیه است) شهر باسابقه و پرجمعیتی بود، ولی ساكنان آن همواره تحت حكومت خودكامگی ستمگران به سر می بردند و از جهات گوناگون در فشار قرار داشتند
موسی (ع) برای نجات ملت انطاكیه راهی جز سركوبی ستمگران و فتح آن شهر و حومه نمی دید، برای اجرای این امر سپاهی به فرماندهی یوشع و كالب تشكیل داد و آن سپاه را به سوی انطاكیه رهسپار كرد. عده ای از مردم نادان و از همه جا بی خبر و اغفال شده ی انطاكیه به دور دانشمند خود «بلعم باعورا» كه اسم اعظم را می دانست، جمع شدند و از او خواستند تا درباره ی موسی (ع) و سپاهش نفرین كند
بلعم در ابتدا این پیشنهاد را ردكرد، ولی بعد بر اثر هواپرستی و جاه طلبی جواب مثبت به آنها داد. سوار بر الاغ خود شد تا بر سر كوهی كه سپاه موسی (ع) از بالای آن پیدا بودند، برود و در آنجا به موسی و سپاهش نفرین كند. در راه الاغش از حركت ایستاد، هر چه كرد الاغ به پیش نرفت، حتی آن قدر با ضربات تازیانه اش آن را زد كه كشته شد. سپس آن را رها كرد و پیاده به بالای كوه رفت، ولی در آنجا هر چه فكر كرد تا اسم اعظم را به زبان آورد و نفرین كند، به یادش نیامد و خلاصه چون به نفع دشمن و به زیان حق و عدالت گام بر می داشت، شایستگی استجابت دعا از او گرفته شد و با كمال سرافكندگی برگشت
او كه تیرش به هدف نرسیده بود و به طور كلی از دین و ایمان سرخورده شده بود، دیگر همه چیز را نادیده گرفت و سخت مغلوب هوس های نفسانی خود گشت. از آنجا كه دانشمند بود، برای سركوبی سپاه موسی (ع) راه عجیبی را به مردم انطاكیه پیشنهاد كرد كه همواره استعمارگران برای شكست هر ملتی از همین راه استفاده می كنند آن راه و پیشنهاد این بود: مردم انطاكیه از راه اشاعه ی فحشا و انحراف جنسی و برداشتن پوشش و حجاب از زنان و دختران وارد عمل گردند. دختران و زنان زیبا چهره و خوش اندام را با وسایل آرایش بیارایند و آنها را همراه اجناس مورد نیاز به عنوان خرید و فروش وارد سپاه موسی (ع) كنند و سفارش كرد كه هرگاه كسی از سربازان سپاه موسی (ع) قصد سوء در مورد آن دختران و زن ها داشت، مانع او نشوند
آنها همین كار را انجام دادند، طولی نكشید كه سپاه موسی (ع) با نگاه های هوس آلود خود به پیكر نیمه عریان زنان آرایش كرده، كم كم در پرتگاه انحراف جنسی قرار گرفتند، سپس كار رسوایی به آنجا كشید كه: فرمانده یك قسمت از سپاه موسی (ع) زنی را به حضور موسی (ع) آورد و گفت: خیال می كنم نظر شما این است كه هم بستر شدن با این زن حرام است، به خدا سوگند هرگز دستور تو را اجرا نخواهم كرد. آن زن را به خیمه برد و با او آمیزش نمود
كم كم بر اثر شهوت پرستی اراده ها سست شد. بیماری های مقاربتی و طاعون زیاد گردید و لشگر موسی (ع) از هم پاشید تا آنجا كه نوشته اند: بیست هزار نفر از سپاه موسی (ع) به خاك سیاه افتادند و با وضع ننگینی سقوط كردند، روشن است كه با رخ دادن چنین وضعی شكست و بیچارگی حتمی است.» 1 
این داستان به خوبی بیانگر یكی از فلسفه های پوشش برای زنان است
تئوریسین آمریكایی گفته: «ما باید حجاب را از زنان ایرانی بگیریم.» 
مارتین ایندیك (نظریه پرداز صهیونیست آمریكایی) گفت: «ما دیگر نمی توانیم در ایران روی تحریكات دانشجویی حساب كنیم و دیگر نمی شود دانشجویان را به خیابان ها بیاوریم.» 
وی افزود: «پروژه ی فعلی ما این است كه حجاب را از زنان ایران بگیریم، زنان بی حجاب علامت مخالفت با حكومت دینی ایران خواهند شد.» 2 

 

1 . پوشش زن در اسلام، ص 48، به نقل از بحارالانوار، ج 13، ص 374
2 .
هفته نامه پرتو، 16 دی ماه 1381، شماره 162، ص 2

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: داستانها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی