ـ پدر و مادر (به خصوص مادر) باید چطور لباس پوشیدن، چگونه صحبت کردن، چگونه نشستن، نحوه مراوده با دوستان و... را با بصیرت و نزاکت به دختر خود آموزش دهند. مثلاً او باید بیاموزد که باید درست و مناسب بنشیند، مناسب لباس بپوشد و از رفتارهای سبک بپرهیزد تا احترام اطرافیان (دیگران) را به خود جلب کند. البته زور و فشار، محدودیت و منع و انکار در آموزش موارد ذکر شده تأثیر منفی اگر نداشته باشد، تأثیر مثبت نخواهد داشت. در گفتگوی انجام شده با جوانان، دختر محصلی در مورد این شیوه نامناسب رفتار برخی پدر و مادرها این طور میگوید: بعضی مادرها مثلاً اگر دخترشان مانتوی کوتاهی بپوشد آن را فورا پاره میکنند و دعوا و مرافعه به راه میاندازند... در حالی که این تأثیر منفی دارد. اما من وقتی برای اولین بار مانتوی کوتاهی پوشیدم، مادرم گفت: فقط مواظب خودت باش. و این گفتار مادرم هیچ عکسالعمل منفی در من بوجود نیاورد. دختر دیگری میگوید: ممکن است یک سری سختگیری و نظارتها در مورد رفت و آمدهای جوانان لازم باشد چون آزادی بیحساب میتواند به زیان خود جوانان تمام شود. اما سختگیریهای زیاد و بیدلیل و منطق نتیجه منفی به دنبال دارد. البته مادران دیگر ممکن است راههای دیگری را برگزیننـد. منتهـا سخن این است که راههای خشونت فراوان است ولی باید به دنبال بهترین و صحیحترین راه بود.
ـ «مادران هنگام ظهور علایم بلوغ جنسی، به منظور اجتناب از برخورد غیر منتظره، باید در موقع مناسب با گفتگوهای آرام دختر را به آغاز قاعدگی آماده کنند، و توضیحاتی در باره این پدیده جسمی و طبیعی بودن و بیضرر بودن آن بدهند. و نیز ضرورت مراعات قواعد بهداشتی مربوطه را در این باره به او گوشزد نمایند.»(41)
همچنین مدارس، نشریات، بدون اینکه نیازی به گفتن نکات جزیی باشد، میتوانند آموزشهای لازم را به دختران بدهند.
نکاتی چند در آموزش و تربیت جنسی و اخلاقی پسران
ـ پسران نیز احتیاج به عفت و پاکی و نزاکت و ادب در رابطه با دختران دارند. نباید تنها از دخترها انتظار پاکی و عفت داشت. در تربیت نسل جوان باید هم در پسران و هم در دختران پاکی اخلاق و عفت را پرورش داد. فساد و انحراف و نیز سلامت و عفت در جامعه همیشه دو طرف دارد که در یک طرف آن مردان قرار دارند. بنابراین عفت را باید از هر دو جنس توقع داشت. اما در جامعه ما فشار، بیشتر بر روی دختران است. و رسم این بوده است و هنوز هم کم و بیش بر اساس مناطق مختلف جغرافیایی، شهری، روستایی و نیز نوع فرهنگ خانواده مرسوم است که زن را محدود کنیم تا پسر به بیراهه کشیده نشود و یا از ترس اینکه مبادا به حریم دختر تجاوز شود او را بستهبندی میکنیم. در حالی که اگر تربیت درست نباشد و شرایط لازم و سالم برای زندگی شخصی و اجتماعی آنها فراهم نباشد، فساد و انحراف بروز پیدا میکند.
ـ نباید به پسرها اجازه داد که کلمات و عبارات عامیانه بینزاکت که حاکی از بیشرمی و وقاحت است بر زبان آورند. آنها اگر به این عمل عادت کنند رفتارهای زشت در آنها ریشه میدواند.
ـ احترام و نزاکت به زن را باید به آنها آموخت در حالی که احترام به مرد را نیز باید به دختران آموخت.
ـ کار کردن، به گردش رفتن، کوهپیمایی، سینما و نمایشگاه رفتن پدر با پسر کمک به رشد او میکند.
ـ گفتگوی پدر با پسر نوجوان خود در باره تغییرات و اتفاقات ارگانیزم در دوره بلوغ جنسی و مراقبت از سلامت اخلاقی او. مدارس و دیگر مربیان نیز میتوانند مطالب لازم را برای آنها بگویند.
ـ پسرها باید طوری تربیت شوند که احساسات دختران را به بازی نگیرند. آنها باید بیاموزند که شوخی و تفریح با احساسات، بیاندازه رذیلانه است. پسران جوان بسیاری به منظور شوخی و سرگرمی و یا به خاطر سوءاستفاده به دختران ابراز علاقه میکنند. دختری در این باره چنین میگوید: پسرها به خاطر سوءاستفاده به دختران ابراز علاقه میکنند و دختر ساده هم فریب این حرفها را میخورد. او میافزاید: کمتر پسری پیدا میشود که با دختری دوست بشود و بخواهد با او ازدواج کند. تازه اگر برای دختر مشکلاتی پیش بیاید، میگوید: من تو را نمیشناسم. برای همین بهتر است دخترها در حفظ حریم خود سختگیر باشند. و بدون شناخت و تأمل هر کس را به حریم احساسات خود راه ندهند. دختر دیگری میگفت: این مسأله در جامعه ما به نوعی بیشتر است. چون، مثلاً در غرب اگر پسری بخواهد با دختری دوست شود، با بهانه ازدواج و قول و قرار مبادرت به این کار نمیکند.
در این صورت دختر تکلیف خودش را میداند. اما در جامعه ما معمولاً و یا بهتر است بگوییم اکثرا پسرها به بهانه قول و قرار ازدواج با دختران آشنا و دوست میشوند...
بنابراین نه تنها باید از پسران هم انتظار پاکی و عفت را داشت بلکه باید به آنها آموخت که بازی با احساسات دختران و استفاده از دروغ و تزویر در رابطه با جنس مخالف بینهایت رذیلانه است.
بخش دوم: لزوم توجه به نقش مردان در کنار نقش زنان در انضباط در اخلاق جنسی و سلامت جامعه
این بخش از مبحث عبارت از، توجه به نقش مردان در کنار نقش زنان در انضباط در اخلاق جنسی و سلامت نظام جامعه است. و همان طور که در مقدمه بیان شد، مسأله این است که آیا مردان نیز مانند زنان به عفت و پاکی و نزاکت و ادب در رابطه با جنس مخالف نیاز دارند؟ و آیا اخلاق و فضیلت تنها بر باطن زنان میبایست حکومت کند و عفت و پاکدامنی و سلامت اخلاقی تنها بر زنان فرض است. گفتیم، اهمیت این سؤال از این رو است که اندیشهای سنتی، عفت و پاکدامنی و سلامت اخلاق را در میان زنان دنبال میکند و از این رو،
اولاً: بسیاری از مزاحمتها و رفتارهای غیر اخلاقی نیمهپنهان برخی از مردان در رابطه با زنان در جامعه مورد تجاهل قرار میگیرد. مگر اینکه این رفتارهای غیر اخلاقی با خشونت شدید و احتمالاً با جنایت همراه گردد.
ثانیا: به منظور تأمین سلامت جامعه فشار زیاد بر زنان است و این زنان هستند که به طور دایم مورد خطاب قرار میگیرند در حالی که نقش مردان در سلامت نظام اجتماعی و انضباط در اخلاق جنسی تقریبا به فراموشی سپرده میشود.
پاسخ مسایل طرح شده در واقع به این امر برمیگردد که ببینیم به زعم ما، آیا عفت و پاکدامنی تنها کالایی زنانه است و به عبارتی آیا فساد و انحراف و نیز سلامت و عفت در جامعه
یک طرفه است و یا دو طرف دارد. و اگر پذیرفتیم که فساد و نیز پاکدامنی دو طرف دارد که در یک طرف آن مردان قرار دارند، در این صورت عفت و پاکدامنی را از هر دو جنس توقع داشته و در هر دو دنبال خواهیم کرد. و در این صورت، نه تنها به مردان نیز از همان دوران کودکی و نوجوانی به مانند دختران خواهیم آموخت که در رابطه با جنس مخالف نیاز به نزاکت و ادب و عفت و پاکدامنی دارند، بلکه از آنان نیز به مانند زنان در طول زندگیشان انتظار پاکی و عفت خواهیم داشت. و بدین سبب پرورش حجب و حیا و پرهیز از خشونت و بیشرمی و بیبند و باری را در هر دو جنس دنبال خواهیم کرد. رفتارهای غیر اخلاقی نیمهپنهان برخی از مردان و ایجاد مزاحمت نسبت به زنان پدیدهای است که بررسی و شناخت علل و عوامل به وجود آورنده آن و مرتفعسازی این عوامل، رعایت نزاکت و پاکدامنی و پرهیز از خشونت مردان نسبت به جنس مخالف را در پی داشته و همراه با رعایت اصول اخلاقی و پاکدامنی از سوی زنان راه به سوی تأمین سلامت اخلاقی جامعه خواهد داشت. بعلاوه شناخت و مرتفعسازی این عوامل به پیشگیری و کاهش جرایم ناشی از این مزاحمتها نیز کمک فراوان میرساند. زیرا این مجموعه عوامل همراه با شخصیت و انگیزههای فرد و شرایط زندگی او دست به دست هم داده و رفتارهای غیر اخلاقی، خشونت و مزاحمت و گاه جرم و جنایت را به وجود میآورند. رفتارهای غیر اخلاقی و مزاحمتها که هر کدام نوعی خشونت را در خود دارند، عبارتند از: خیره شدن، متلک گفتن، تعقیب در سکوت، آزار و اذیتهای بدنی به شکلهای مختلف به خصوص در محلهای شلوغ و پر جمعیت و داخل اتوبوس، تاکسی و دیگر خودروها، بوق زدن، چراغ زدن یا متوقف ساختن خودروها برای زنانی که در خیابان منتظر وسیلهای هستند.
مزاحمتها و رفتارهای غیر اخلاقی گاه به شکل انواع انحرافات جنسی و جرم و جنایت ظاهر میشود. نظر بازی انحراف خفیفتر، و هتک ناموس انحرافی شدید است که «منحرفان در اولین فرصت و موقعیت به هر زنی که دسترسی پیدا کنند تجاوز نموده و برای اجرای مقاصد پلیدشان جراحات شدیدی به قربانیان خود وارد میآورند و گاهی نیز بیجهت آنان را میکشند. در بین این گونه منحرفان تعداد متأهلینی که در زمان وقوع جرم با زن خود زندگی میکنند، زیاد است.»(42)
نظرات شما عزیزان: