تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3403
بازدید دیروز : 1923
بازدید هفته : 17420
بازدید ماه : 47931
بازدید کل : 10439686
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 4 / 6 / 1396

 

خنده جاهلانه ـ كه در روايات از آن به «خنده من غير عجب» تعبير شده ـ مذموم است. در برابر اين خنده، خنده متفكّرانه و معنادار پسنديده و ممدوح تلقى مى گردد. امام حسن عسكرى عليه السلام در حديثى مى فرمايد: «از علايم جهل خنده بدون تعجب است».[5] و امام كاظم عليه السلام در حديث ديگرى مى فرمايد: «خداوند از كسى كه بدون تعجب بخندد نفرت دارد».[6]
پس هر نوع خنده اى مذموم نيست، همان گونه كه هر نوع خنده اى پسنديده نيست. هر گريه اى نيز مذموم و يا پسنديده نيست؛ بلكه گريه از خوف خداوند سبحان در اسلام گريه ارزشى تلقى مى گردد.
امام باقر عليه السلام مى فرمايد: «هيچ قطره اى نزد خداوند عزّو جّل محبوب تر از قطره اشكى نيست كه در ظلمت شب از خوف خداوند ريخته شود و غير از آن منظورى نباشد».[7]
امام على عليه السلاممى فرمايد: «گريه از خشيت خداوند كليد رحمت الهى است»[8] و در حديث ديگرى «اين گريه را موجب نورانيّت قلب و مصون ماندن از بازگشت به گناه معرفى مى كند».[9]
آن «خنده» چون محصول درك و نكته سنجى تعجّب برانگيز ملايم طبع است، ارزشمند مى باشد واين «گريه» چون محصول تعالى شناخت و رشد معنوى و
روحانى آدمى است، محبوب مى باشد و نتيجه اين دو هيجان، همانا رسيدن به حق و جلب رضايت حضرت دوست، در پرتو تأمين سلامت و بيمه شدن صاحب گريه و خنده است.

ديدگاه اسلام
1.
گريه ماتم افزا و افسردگى آفرين، هرگز پسنديده نيست؛ بلكه مذموم و مورد نكوهش است. در سيره رسول خدا صلى الله عليه و آله اين گونه نقل مى كنند كه هر گاه يكى از اصحاب آن حضرت اندوهگين بود، رسول خدا با شوخى كردن او را شادمان مى نمود.[10] ائمه هدى عليهم السلام راه شادمان زيستن را به اصحاب خود نمايانده و مى فرمودند: «به رضاى خدا خشنود باش تا شاد و راحت زندگى كنى».
2.
گريه ارزشى در اسلام، گريه از خوف حضرت حق است كه خود يكى از راه هاى خودسازى و رشد است؛ نه سبب خمودى و خموشى.
گريه برخاسته از محبت به بندگان خدا و يا نفرت از دشمنان خدا نيز در همين مقوله قرار مى گيرد.
3. «
خنده» هرگز زشت و منفى نيست؛ بلكه هيجانى مانند شاد بودن بسيار مورد اهتمام شارع مقدس است. يكى از جلوه هاى شادى، «خنده» است و جلوه هاى ديگر مانند شوخى، مزاح و بذله گويى كردن نيز با رعايت شرايط خاص خود، مطلوب است. تنها برخى از انواع و اشكال خنده، مورد مذمّت قرار گرفته است.
4.
اسلام خنده را در برابر گريه (هر چند گريه ارزشى مانند گريه از خوف خداوند) و ياگريه را در برابر خنده (هر چند خنده حكيمانه و متفكّرانه) قرار نمى دهد. و هر يك را با ديگرى مقايسه نمى كند تا يكى را بر ديگرى ترجيح و
برترى دهد؛ بلكه هر يك را به عنوان واقعيت زندگى انسانى مى پذيرد و براى آنها، شرايط و ويژگى هايى را برمى شمارد.
5.
در حالت عادى روحيه حاكم بر زندگى انسان ـ بدون در نظر گرفتن موقعيت خاص ـ بايد شادى و نشاط باشد، نه غم و اندوه و گريه. لذا بايد آن را از راه هاى متداول و مشروع تحصيل كرد كه يكى از آنها تبسم و خنده است و راه هاى ديگر آن شوخى، ورزش، كار، پرهيز از گناه، مسافرت، استفاده از عطر و بوى خوش و پوشيدن لباس هاى شادى آفرين است. در مكتب اسلام شخص «مؤمن» شوخ طبع و خوش مشرب است؛ و «منافق» گرفته و اخمو است.[11]
رسول گرامى اسلام ـ كه اسوه حسنه تمام مردمان معرفى شده است ـ مى فرمايد: «من هم مانند شما بشرى هستم كه قهرا شوخى و مزاح مى كنم».[12] و يا مى فرمايد: «من شوخى مى كنم، ولى در گفتارم جز حق و راست نمى گويم».[13]
6.
خنده ارزشى در اسلام، خنده متفكرانه و حكمى است؛ يعنى، خنده اى كه در پرتو آن حكمتى اخلاقى، اجتماعى، اعتقادى، فقهى و ... مبادله مى شود. نمونه هاى متعددى از اين نوع شوخى و خنده در زندگى حضرت رسول نقل شده است كه در يكى از آنها، آن حضرت با پيران شوخى كرد، و فرمود: «اهل بهشت به صورت جوان زيبا وارد بهشت مى شوند».[14] پس از نگرانى پيران به آنها فرمود: «شما اول جوان مى شويد، سپس به بهشت مى رويد».
بنابراين خنده غيرمتفكرانه و يا خنده هايى كه با صداى قهقهه باشد و يا خنده هايى كه به گناه (غيبت، تهمت، تمسخر و استهزا، بدگويى و ...) آلوده باشد؛
مورد مذمت و نهى است؛ آن گونه كه خنده زياد نيز پسنديده نيست. ائمه هدى عليهم السلامبه اين نوع آفات هيجانى هشدار داده و انواع خنده هاى مذموم را گوشزد فرموده اند. در گفتار آنان خنده به قهقهه، زياد خنده كردن، مجلس خنده و فكاهى برگزارنمودن و همين طور خنده آميخته به دروغ، زشت شمرده شده است.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «القهقهة من الشيطان».[15]
حضرت رسول صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «كثرة الضحك يمحو الايمان».[16]
حضرت رسول صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «ويل للذى يحدّث فيكذب ليضحك به القوم، ويل له، ويل له».[17]
7.
وقتى گريه ارزشى در اسلام، تنها گريه از خوف الهى و يا برخاسته از محبت به بندگان خدا و نفرت از دشمنان آنان باشد؛ آن گاه ديگر گريه ها ـ به هر انگيزه اى كه انجام گيرد ـ مذموم هستند. گريه فقط دريك صورت ارزشمند است وآن هنگامى است كه بر اساس شناخت و ترقى معنوى از خوف الهى باشد؛ لذا گريه همراه با شيون[18]، ناله و زارى، داد و فرياد[19]، صداى اعتراض، شكوه و ... جملگى زشت و مذموم است.
با اين بيان روشن شد كه ابهام فكرى و انحراف رفتارى، از توجّه به برخى روايات و چشم فرو بستن از برخى ديگر ناشى شده است. كسانى كه تمام عناصر شادى بخش را از زندگى خود حذف مى كنند و شاد بودن را معصيت مى پندارند و وظيفه خود مى دانند كه بگريند و بگريانند؛ فقط روايات مرتبط با شادى و
خنده هاى مذموم و گريه ممدوح را مشاهده كرده اند و گروهى كه بى خود شاد و خوش اند و مسرّت بى هدف و جاهلانه را پيش گرفته اند، از مسير درست منحرف گشته و به راه غلط قدم نهاده اند.
حال كه روحيه حاكم بر حيات فردى و اجتماعى انسان شادى و نشاط است و هيجان اصلى و هميشه جارى در كالبد فرد و اجتماع انسانى ـ كه در پرتو آن فعاليت و انجام وظايف ممكن مى گردد ـ شور و نشاط است؛ پس شاد بودن سبب نمى خواهد. بايد امكانات آن را فراهم ساخت؛ ولى براى غم و اندوه و گريه كردن، بايد منتظر بود موسم آن فرا برسد و سبب آن ظهور نمايد. لذا در توصيف اهل ايمان مى فرمايند: «شوخ طبع و خوش مشرب است»[20] و يا «شادى مؤمن در چهره او است و اندوهش در قلبش خانه دارد».[21]
و از جانب ديگر اگر توصيه به گريه از خشيت الهى شده است، ظرف اين توصيه خلوت و پنهانى است؛ نه جلوت و در هنگام همنشينى با برادران دينى و اجتماع انسانى؛ لذا آمده است: «گريه در سجده نزديك ترين حالت بنده به خدا است[22] و «قطره اشكى در ظلمت شب از خوف خداوند جارى شود، محبوب ترين قطره ها است».[23]
گفتنى است اگر چه از ديدگاه اسلام هيجان حاكم بر روح و روان فرد و جامعه، شادى و نشاط است؛ ولى اين سخن بدان معنا نيست كه اسلام برپايى مجالس خنده به عنوان خنده و خنداندن را مجاز مى شمارد؛ بلكه اين گونه محافل را مجلس اهل باطل و خسارت ديدگان معرفى مى كند.[24] و باز اين سخن بدان معنا
نيست كه اسلام حتى گريه برخاسته از خوف خدا و يا گريه در غم فقدان اوليا خدا را توصيه نكند؛ زيرا اين نوع گريه به دل پاكى و صفا مى بخشد و انس و الفت با ديگران ايجاد مى كند و باعث آرامش درون و سرور معنوى مى شود.

سه. شادى از ديدگاه روان شناسى
به منظور تكميل پاسخ و نتيجه گيرى مطلوب، لازم است از زاويه روان شناسى به چند نكته اساسى و ضرورى دراين باب اشاره شود: 1. تعريف شادى، 2. راه رسيدن به شادى.

1. تعريف شادى
اگر چه موضوع شادى از غريب ترين موضوعات روان شناسى است و كمتر به آن پرداخته شده است؛ ولى با وجود اين، تعاريف متفاوتى از شادى ارائه شده است:
ـ «شادى عبارت است از احساس مثبتى كه از حس ارضاء پيروزى به دست مى آيد».
ـ «شادى عبارت است از مجموع لذت هاى منهاى درد».
ـ به عقيده ارسطو از ديدگاه علمى، نمى توان براى تمام افراد در همه سطوح، يك تعريف جامع از شادى ارائه كرد؛ لذا وى قائل است حداقل سه سطح از شادى وجود دارد:
يك. سطح نازل شادى، «لذت بردن» است.
دو. سطح متوسط شادى، با «عملكرد خوب» داشتن تعريف مى شود.
سه. سطح عالى شادى «زندگى متفكرانه» داشتن است.
براى افراد بسيار عادى، شادى به تعداد لذّات در زندگى معنا مى شود. حال
تفاوتى ندارد كه اين لذّات از فعاليت هاى پست و نكوهيده، ناشى شده باشد و يا ناشى از قربانى كردن بزرگوارانه خود باشد.
اين مفهوم شادى با زندگى انسانى، هرگز هماهنگى ندارد؛ چرا كه برخى بر اثر استفاده از مواد شادى آفرين (نه لذت نامشروع) ممكن است مدتى شاد باشند؛ ولى از سطح رضايت در زندگى كاسته شود! اينجا است كه سقراط حكيم مى گويد: بهتر است غمگين باشم تا يك خوك خوشحال؛ چه اينكه خوك از سطح لذّت بالايى برخوردار است؛ ولى نمى تواند از لحاظ ذهنى موقعيت تلاش هاى خود را بسنجد؛ فلذا قادر نيست رضايت خود را نشان دهد.
بر اين اساس بايد به تعريفى قابل اجرا براى همگان از لذت بپردازيم كه در آن «شادى» مساوى با رضايت به اضافه سطح لذت (شادى = رضايت + سطح لذت) است بنابراين اگر به سطح عالى شادى (زندگى متفكرانه) نمى توان رسيد؛ حداقل نبايد به صرف لذّت فارغ از سطح رضايت اكتفا كرد و به شادى حيوانى قانع شد.

2. راه رسيدن به شادى
زندگى دنيا در حالى كه هيچ گاه فارغ از خستگى و رنج نيست؛ ولى نمى توان آن را بر تمام زندگى تعميم داد واجازه داد مشكلات بر تمام زندگى سايه بيفكند و لذت را از انسان سلب كند.
از اين رو بايد مسيرى را جهت تأمين شادى پيش گرفت كه به اختصار مى گويند: رضايت و شادى طولانى صرفا از طريق داشتن يك زندگى اخلاقى و مذهبى، مى تواند كسب شود. پس هرگز نه شادى به معناى لذت بردن است، و نه راه آن به ولنگارى و رهايى از تمام قيد و بندهاى اخلاقى، اجتماعى، قانونى و دينى محدود مى شود.
از ديدگاه علمى چندين راه براى شاد بودن وجود دارد كه به اختصار آنها را نام
مى بريم:
الف. مبارزه با نگرانى ها.
ب. افزايش سطح تحمل و پذيرش.
ج. مسافرت
د. ورزش
ه . تبسم و خنده
و. مزاح
ز. پوشيدن لباس هاى روشن
ح. خود آرايى
ط. حضور در مجالس شاد
ى. كاستن از توقعات و انتظارات.

چهار. شكل صحيح و مطلوب غم و شادى
بر اساس آنچه گذشت نتيجه مى گيريم كه:
1.
يكى از راه هاى شادى، خنده و تبسّم است؛ ولى بايد توجه كرد كه آنچه مطلوب است، هميشه شاد بودن است؛ نه هميشه خندان بودن. شادى مداوم، پسنديده و هدف زندگى اسلامى است. اين شادى بر اساس يافته هاى علمى از مسير زندگى اخلاقى و دينى به دست مى آيد.
2.
خنده اگر شيوه درمان باشد ـ كه هست ـ براى تمام سطوح غمگينى درمان نيست. براى زدودن غم ناشى از آسيب جسم و تهديدهاى زندگى حيوانى و يا حد متوسط زندگى انسانى، درمان است. از اين رو سقراط، افلاطون و ارسطو، شادى عالى انسانى را شادى متفكرانه معرفى كرده اند. پس اگر در صدد شادى هستيم، بايد بكوشيم تا به مراتب عالى شادى برسيم و به شادى هاى نازل اكتفا نكنيم.

از اين سطح عالى از شادى در روايات به «شادى زاهدانه» تعبير شده است. آن سان كه امام على عليه السلام در وصفشان مى فرمايد: «زاهدان در دنيا اگر چه مى خندند، قلبشان مى گريد و اگر چه شاد باشند، اندوه شان شديد است».[25]

با دلى خونين لب خندان بياور همچو جام
نى گرت زخمى رسد چون چنگ آيى در خروش[26]

پس هميشه نبايد به شادى هاى نازل اكتفا كرد؛ بلكه بايد شادى زاهدانه را جست و در مسير درك شادى عالى، به اولين مزه هاى و شيرينى هاى بچه گانه آن دل خوش نبود.
3.
نه تنها هيجان حاكم بر زندگى اجتماعى؛ بلكه هيجان مطلوب و حاكم بر زندگى فردى، شادى و نشاط است. اگر شما احساسى غير از اين، از مراسم دينى و مذهبى داريد، معلول عملكرد افراط گونه افرادى است كه نام برديم؛ نه آنكه شيوه دينى و اسلامى چنين باشد. يك مورد براى گريه در اسلام سراغ داريم كه آن فقط گريه از خشيت خداوند است كه در سجده، سجاده را رنگين مى كند و يا در ظلمت شب نردبان عروج صاحبان معرفت و ترقى روحى را تا هفت آسمان مى سازد؛ نه آنكه در كوى و برزن دل افراد ناآشنا و بيگانه را بربايد.
4.
محتواى مراسم مذهبى بر سه پايه استوار است:
الف. روشنگرى نسبت به احكام، معارف دينى و حقايق علمى و وظايف اجتماعى و فردى و نيازهاى زندگى،
ب. ايجاد الفت و صميميت انسانى،
ج. عبادت و بندگى خداوند.
لذا هر عنصر غير از اين (همانند گريه و خنده و غم و شادى) از دايره عمومى
مراسم مذهبى خارج است و صرفا در موقعيت هاى خاص، به محتواى مراسم دينى اضافه مى شود. با توجه به اين نكته به بررسى «مصيبت خوانى، مرثيه سرايى، دعا و زيارت ...» مى پردازيم:
1.
بيشتر جلسات دينى و بنيان اين گونه مراسم بر مرثيه خوانى و مصيبت خوانى استوار نيست؛ بلكه اين مراسم محدود به ايام مصيبت اهل بيت عليهم السلام (مانند: ايام محرم و روز شهادت ائمه عليهم السلام) است.
بر اساس معارف دينى، مراسمى كه با محتواى مصيبت خوانى و مرثيه سرايى برگزار مى شود، بايد محدود به ايام حزن و اندوه اهل بيت عليهم السلام (سالروز شهادت) باشد. چون ائمه هدى عليهم السلام خود مى فرمايند: «شيعيان ما به حزن ما اندوهگين و در شادمانى ما شادمان هستند».[27]؛ يعنى، در ايام حزن اهل بيت عليهم السلام بايد محزون بود و گريست و مصيبت آنها را بيان كرد (نه هميشه). همان گونه كه شادى ما نيز با شادى اهل بيت عليهم السلام تراز مى شود (نه هميشه).
از اين رو اگر در غير از آن ايام، به بر پايى مراسم مصيبت و عزادارى و ياجشن اقدام كنيم، به افراط و يا تفريط مبتلا شده ايم.
2.
ماهيت اين نوع جلسات اگر چه گريه است؛ ولى غم افزا و ماتم آفرين نيست. درست است كه در اين نوع مراسم گريه مى كنيم، مصيبت مى خوانيم و مرثيه سرايى مى كنيم؛ منتها محصول آن، نشاط و هيجان مثبت و حركت در مسير اهل بيت عليهم السلام است. همان گونه كه هر خنده اى، خنده شادى نيست؛ گريه بر اهل بيت عليهم السلام نيز گريه غم وافسردگى نيست.
بنابراين اگر مى گوييم گريه از خوف و خشيت خداوند ارزشى است، از اين رواست كه اين نوع گريه غم انگيز نيست.
3.
انگيزه بر پايى جلسات مصيبت و عزاى اهل بيت، احساس تعلق و
دل بستگى است از اين رو با شيعيان با ذكر مصايب اهل بيت عليهم السلام علاقه خود را اظهار مى كنند و در پى آن آرامش مى يابند؛ نه آنكه ذكر مصايب اهل بيت عليهم السلام سبب غم و اندوه آنان شود. ايشان با اقامه عزا براى اهل بيت عليهم السلامو نسبت به افرادى كه خود را مديون آنان مى دانستند، اداى دين مى كنند. آيا اداى دين موجب راحتى جان است، يا غم افزا و حزن آفرين و گريبان گير جان؟! اين اداى دين تنها در مصيبت اهل بيت نيست؛ بلكه در شادمانى اهل بيت عليهم السلام نيزبا بر پايى محفل جشن شادى، انجام مى گيرد و روح افزا است.
4.
پرداختن به مصيبت و مرثيه اهل بيت عليهم السلام به صورت اندك در پايان مراسم، خود نوعى اداى دين و نوعى زندگى دينى و اخلاقى است و چنانچه گذشت داشتن زندگى دينى و اخلاقى خود شادى آفرين است. از جانب ديگر بر پايى مراسم جشن شادى، در شادمانى اهل بيت عليهم السلام نيز خود بخشى ديگر از مراسم دينى بوده و شادى آفرين است.
5.
انجام مرثيه و مصيبت در ضمن دعا و زيارت و تكرار بى مورد يك فراز از آن، كه موجب مى شود دعا و زيارت ديگر به شكلى كه امام معصوم خوانده اند، خوانده نشود اين نوعى افراط است. از اين رو اگر اعتراض شما به برخى مراسم دعا و زيارت باشد، بجا است و همان گونه كه گذشت محصول عدم اطلاع برگزاركنندگان اين مراسم مى باشد.
پس روح حاكم بر مراسم دينى چيزى جز چند مطلب زير نيست:
1.
عبادت و بندگى آن گونه كه خداوند و اهل بيت بيان داشته اند،
2.
روشنگرى نسبت به امور دينى و حقايق علمى و نيازها و وظايف،
3.
ايجاد الفت و صميميت،
4.
اداى دين نسبت به اهل بيت و كسب نشاط براى ادامه مسير زندگى معنوى آنان.

منابع پاسخ:

1. محمدى رى شهرى، محمد، ميزان الحكمة، مكتب الاعلام اسلامى، 1362.
2.
مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت 1403.
3.
كلينى، محمد، اصول كافى.
4.
طريقه دار، ابوالفضل، شرع و شادى، حضور، 1380، ص 43ـ13.
5.
پلاچيك روبرت، هيجانها، ترجمه محمود رمضان زاده، آستان قدس رضوى، 1371، ص 156.
6.
عزيزى، عباس، فضايل و سيره امام حسين عليه السلام، صلاة، 1381، ص 364.
7.
آبزيك مايل، روان شناسى شادى، ترجمه مهرداد فيروز بخت و خشايار بيگى، بدر، 1375، ص 82.
8.
لطفى، محمد حسن، دوره آثار افلاطون، ج 3.
9.
كن ويز، به دنبال شادكامى، ترجمه شجرى، انجمن قلم ايران، 1379، ص 67.
10.
مطهرى، مرتضى، حماسه حسينى، صدرا 1367، ص 95.
11.
الضوء و اللدن فى القرآن الكريم، نذير، حمدان دار ابن كثير، بيروت، 2002، ص38.
12.
اكبرزاده، على، رنگ و تربيت محمدى، 1374، بى جا، ص 24.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی