گفتم : چهل روز .
فرمود:لكن مرابطه ما مرابطه ایست كه همیشه روزگار است، و هر كس مرابطه نماید در راه ما ــ یعنى براى یارى ما اسبى را مهیّا نماید ــ براى او به اندازه دو برابر وزن آن ثواب و پاداش است، مادامى كه آن را نگاه داشته، و هر كس براى یارى ما سلاحى را ــ یعنى اسباب جنگى را ــ مهیّا كرده و نگاه دارد؛ براى او ثوابى به اندازه وزن آن است، مادامى كه نزد او هست .
و نیز در «بحارالانوار» از «غیبت نعمانى» روایت شده كه امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
هر یك از شما براى ظهور قائم(علیهالسلام) ابزار جنگی مهیّا كنید، اگر چه یك تیر باشد، امید است همین كه این نیّت را داشته باشد، حقّ تعالى او را از اصحاب و یاوران او قرار دهد.
بعضى از این امور مباح در بعضى از مقامات فضل و شرافت پیدا مىكنند، و اجر و ثواب بر آن مترتّب مىشود، بدون آن كه در آن قصد عبادت كند، مثل خواب عالم كه عبادت است، و این از جهت شرافت علم او است، و مثل خوابیدن شخص روزهدار كه از جهت شرافت روزه است، و مثل خوابیدن در ماه مبارك رمضان كه از جهت شرافت آن ماه شریف است، و امثال آنها .
افعال انسان در مقام رتبه ثواب و اجر
بنابر آنچه در معناى مرابطه ذكر و نیز از حدیث امام محمّدباقر(علیهالسلام) و احادیث دیگر استفاده مىشود، ظاهر مىگردد كه تقوا و برخی امور دیگه مرابطه محسوب مىشوند؛ به این بیان كه: افعال صادره از انسان در مقام ترتّب اجر و ثواب بر آنها، بر چهار قسم است :
1- افعالى است كه ذاتا جنبه عبادى ندارند، یعنى در جمله عبادات متعارف و معیّن در شرع محسوب نمىشوند، پس اجر و ثوابى هم بر آنها مترتّب نمىشود، مگر در حالتى كه در آنها قصد عبادت بشود، و به یك عنوان از عناوین عبادت او را در آورند.
و این قسم مثل كلیّه اُمور مباح ــ مانند خوردن و آشامیدن و خواب و رفت و آمد و معاشرت و امثال آنها ــ هر گاه در مقام مقدّمه امر مستحبى یا واجبى واقع شوند در آنها قصد عبادت كند؛ اجر و ثواب بر آن مترتّب شده؛ و از عبادات محسوب مىشود، مثل آن كه چیزى را بخورد یا بیاشامد، یا مباحى را انجام دهد از جهت خواهش یا شادی مؤمنى؛ كه در این حال استحباب پیدا مىنماید، و فضل و اجرهاى بزرگ و مهم بر آن مترتب مىشود، یا آنكه مقدارى كه به حدّ ضرورت است از خوردنی و نوشیدنی و خواب یا معاملات را از جهت رفع ضرورت از جهت مقدمه عمل به فرائض و تكالیف الهی بجاى آورد، پس در این حال عنوان وجوب پیدا مىكند.
بعضى از این امور مباح در بعضى از مقامات فضل و شرافت پیدا مىكنند، و اجر و ثواب بر آن مترتّب مىشود، بدون آن كه در آن قصد عبادت كند، مثل خواب عالم كه عبادت است، و این از جهت شرافت علم او است، و مثل خوابیدن شخص روزهدار كه از جهت شرافت روزه است، و مثل خوابیدن در ماه مبارك رمضان كه از جهت شرافت آن ماه شریف است، و امثال آنها .
قسم دوّم: افعالى است كه صورت عبادت دارد، ولكن اگر در آنها قصد عبادت نكند عبادت نمىشود و اجر و ثوابى بر آن مترتّب نمىشود، و این قسم مثل همه عبادات ــ مانند روزه و نماز ــ مىباشد كه هر گاه قصد قربت در آن نشود از عبادت بودن خارج مىشوند، اگر چه ظاهرا عبادت است بر حسب آنچه در تفصیل نیّت در كتب فقهى بیان شده است .
قسم سوّم : افعالى است كه خصوصیّتى دارد كه ذاتا محبوب الهى است، ولو آنكه قصد قربت در آن نشود، و با قصد قربت افضل و اكمل خواهد شد، مثل احسان كردن كه آن ذاتا امرى محبوب و مطلوب است حال از هر كس که صادر شود ـ ولو از كافر باشد ـ جزاى خیرى مترتّب بر آن مىشود چه در دنیا و چه در آخرت، ولو به تخفیف عذاب باشد .
اما هر یك از امور مزبور كه فى نفسه از جمله عبادات باشد، كه جنبه عبادى آن به غیر عنوان نصرت باشد، به حسب مصداق خارجى آن، چون تقوا و همه فرائض الهى، یا از جمله عباداتى باشد كه عنوان نصرت هم قهراً بر آن مترتّب مىشود ولو بدون قصد آن ــ مثل هدایت جاهلین و امر به معروف و نهى از منكر ــ پس در این نوع هر گاه بنده بالخصوص قصد نصرت و یارى نماید، این موجب كمال درجه اجر و ثواب او به چندین برابر مىشود.
پس در این قسم هر گاه بنده مؤمن اقدام كند، و قصد قربت هم در آن بنماید؛ موجب كمال اجر و ثواب آن مىشود، و وسیله ارتفاع مقام او در درجات عالی بهشت مىشود .
قسم چهارم: افعالى است كه در عنوان و مصداق خارجى یك عمل است، ولكن به حسب نیّت و قصد اگر انسان مصداق اعمال متعدد قرار دهد؛ پس اجر و ثواب كامل هر یك را دریابد . مثل آن كه شخصى مؤمن باشد، سیّد باشد، عالم باشد، مضطرّ هم باشد، پس احسان به او در عنوان و مصداق خارجى یك عمل است، ولكن عنوان احسان به مؤمن، و احسان به ذریّه رسول خدا(صلى الله علیه و آله)، و احسان به عالم، و احسان به مضطرّ، و احسان به مظلوم، و اگر رحمیّت هم باشد؛ احسان به رحم است، و هر چه از این عنوانها باشد؛ هر كدام عمل و عبادتى مستقل است كه هر گاه انسان به هر یك در هر مورد خاصّى اقدام كند؛ اجر كامل دارد، ولكن ممكن است در چنین موردى همه آن عناوین را قصد كند، و اجر هر یك را كاملا دریابد .
بنابراین این اعمال در جهت یاری حضرت ولى عصر(علیهالسلام) است. یعنی هر گاه عملی ذاتا از اُمور مباح باشد؛ به واسطه همان كه قصد نماید در آن حصول نصرت ولى عصر(علیهالسلام) را در مقامى كه امید حصول آن باشد، عمل او نصرت آن حضرت مىشود، و عنوان مرابطه پیدا مىكند، و بوسیله آن داخل در انصار ایشان و مرابطین در امر ایشان مىشود، و فضیلت نصرت و مرابطه با ایشان را در مىیابد، خصوصاً در حالى كه در خارج هم اثر نصرت بر آن مترتّب شود .
اما هر یك از امور مزبور كه فى نفسه از جمله عبادات باشد، كه جنبه عبادى آن به غیر عنوان نصرت باشد، به حسب مصداق خارجى آن، چون تقوا و همه فرائض الهى، یا از جمله عباداتى باشد كه عنوان نصرت هم قهراً بر آن مترتّب مىشود ولو بدون قصد آن ــ مثل هدایت جاهلین و امر به معروف و نهى از منكر ــ پس در این نوع هر گاه بنده بالخصوص قصد نصرت و یارى نماید، این موجب كمال درجه اجر و ثواب او به چندین برابر مىشود، علاوه بر آن كه اجر و ثواب كامل آن عناوین دیگر هم كه خود آن اعمال دارند؛ در مىیابد، پس بواسطه همین قصد نصرت، همه آن امور عنوان مرابطه پیدا مىنمایند، و اجر كامل آن بر هر یك از آنها مترتب مىشود .
برگرفته از شیوههاى یارى قائم آل محمد(علیهمالسلام)، مرحوم آیت الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانى.
تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان، ویرایش هدهدی
نظرات شما عزیزان: