مقدمه
ازدواج هستۀ اول ایجاد خانواده و آن نیز به نوبۀ خود واحدی در سنگ بنای جامعۀ انسانی است. نوع پایه گذاری و میزان اندیشه و تدبّر در آن در میزان پیشرفت یا انحطاط سقوط یا صعود جامعه تأثیر دارد. ازدواج از نظر اسلام پیمانی مقدس است،پیمانی که برقراری آن براساس مقرّرات آداب و رسوم، تشریفات و قوانین خاصی است.(1) دین اسلام به ازدواج عنایت و تأکید فوق العاده ای دارد:به طوری که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید:هیچ چیزی نزد خدا محبوبتر از ازدواج نیست.(2)رسول گرامی صلی الله علیه وآله ازدواج نکردن را اعراض از سنّت خویش یعنی خروج از اسلام می داند و خانه ای که ازدواج در آن صورت پذیرد را بهترین خانه می داند.(3)از دیدگاه اسلام ،ازدواج کمال دین و ترک ازدواج دلیل نقصان آن است اسلام ارزش عبادت شخص متزوّج را هفتاد برابر شخص مجرد می داند ومی فرماید:شخص متزوج با ازدواج خود نصف دین و ایمان خویش را از خطرها و آفتها حفظ نموده است.(4)انسان تا زمانی که ازدواج نکند دینش در خطر است زیرا غرایز جنسی و فشارهای روحی و احساس تنهایی و بیهودگی و نداشتن پناهگاه و عدم احساس مسئولیت اجتماعی و دیگر زیانهای مجرد بودن، به ریشه و اساس ایمان انسان لطمه می زند و آن را متزلزل می کند.اما در اثر ازدواج و تشکیل خانواده و قرار گرفتن در کنار همسری شایسته و محبوب و همدم ،هم غریزۀ جنسی کنترل می شود و هم آرامش روحی به وجود می آید و هم توکل انسان به خدا بیشتر می شودواز حالت پریشانی خارج می شود ،احساس امنیّت و شخصیت می کند،چشم و فکرش از جاهای دیگر کنده و به همسرش متوجه می گردد(5)در قرآن و روایت اسلامی به امر مقدس ازدواج،سفارش فراوان شده است. در آیه 32 سوره نور می خوانیم:«و اَنکِحُوا الایامی منکم و الایامی منکم و الصالحینَ من عبادِکُم و امائکِم ان یکونوا فقراء یُغنهُمُ الله مِن فَضِلِه وَ الله واسعٌ علیمٌ »«به مردان و زنان بی همسر ،همسر دهید و همچنین به غلامان و کنیزان صالح،همسر دهید.اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز می سازد،خداوند وسعت دهنده و آگاه است.»در این آیه همۀ مردم ،مورد خطاب خدا قرار گرفته اند تا با تعاون،وساطت،کمکهای مالی و فراهم نمودن اسباب کار،بی همسران را دارای همسر کنند و در امر مقدس و پر اهمیّت ازدواج که یک امر ضروری برای حفظ عفّت جامعه است بی تفاوت نباشند.(6)پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در ارتباط با عدم ازدواج به جهت ترس از فقر می فرمایند:کسی که از ترس تهیدستی ازدواج نکند نسبت به خدای عزوجل گمان بد دارد.(7) پس فقر و تهیدستی نمی تواندمانع از ازدواج گردد.(8)
ازدواج و ابعاد آن
ازدواج امر مقدسی است که دارای دو بُعد روحی و جنسی می باشد و توجه کافی به هر دو بُعد در تحکیم این امر ،اهمیت به سزایی دارد.
الف)بُعد روحی ازدواج
ازدواج روحانی به آن معنی است که دو فرد به نقطه ای برسند که حداکثر تفاهم را داشته باشند.می توان گفت که زوج جوان همچون دو خط موازی می باشند که در بی نهایت یکی می باشند پس هیچگاه نباید انتظار داشت که دو فرد دقیقاً از تمام جهات مانند یکدیگر باشند.حیات انسان بر پایۀ محبت استوار است و بشر در تمام طول عمر خود نیازمند محبت و دوستی دیگران است و هیچ انسانی قادر به زندگی طبیعی بدون این مهم نمی باشد(9)مهمترین منبع تأمین نیازهای عاطفی افراد ،خانواده می باشد.آگاهی از حساسیّتهای طرف مقابل،یکی از راههای مهم ثبات ازدواج است.همه انسانها،حساسیت های خاصی دارند که شخصیّت آنها را منحصر به فرد می کند.(10)و به طور کلی شناخت طرف مقابل و حفظ حقوق و وظایف و حفظ حرمت و احترام موجب پایداری خانواده می شود و زن و مرد می توانند بدین وسیله به آرامش روحی در ازدواج برسند.آرامش روحی باعث تربیت فرزندان صالح در خانواده های متعادل می شود و این آرامش به جامعه نیز منتقل می گردد.
ب)بعد جنسی ازدواج
انسان از غرایز گوناگون ترکیب یافته که هر یک از آن غرایز باید به طور طبیعی و صحیح اشباع شوند و به نیاز خود برسند ،قطعاً،عدم توجّه به نیاز های فطری غرایز ،موجب نارسایی یا طغیان و ناگواریهای روانی و انحراف از جادۀ مستقیم است.یکی ازنیرومند ترین غرایز،غریزه جنسی است که باید شایسته و صحیح اشباع گردد. ازدواج،یگانه طریق سالم برای اشباع و جواب دادن به غریزه جنسی است که هیچ چیزی جایگزین آن نخواهد شد.(11) به گفته دانشمندان اخلاق،انگیزۀ اصلی گناهان و انحرافات اخلاقی سه قوّه است که عبارتند از:1-قوّه شهویّه ، 2-قوّه غضبیّه ، 3-قوّه وهمیّه این سه قوّه در مرز تعدیل خود در وجود انسان برای دفع مفاسد و جلب ارزشها لازم اند،نیروی غضب برای دفاع و مبارزه با تجاوزات بیگانه،نیروی شهوت در مسیر طبیعی برای بقای نسل و لذّتّها و تفریحات سالم و نیروی وهمیّه برای کسب امور مادّی در حدّ طبیعی لازم است ،ولی طغیان و یا تعطیل آنها موجب افراط و تفریط شده و انگیزۀ انحراف و فساد خواهند شد. در مورد قوّۀ شهویّه یکی از اموری که عامل تعدیل صحیح آن در شهوت جنسی می شود ازدواج است.ازدواج ،موجب کنترل این قوّه است و آن را از تجاوز و طغیان باز می دارد.(12)غریزه جنسی مانند آب رود خانه ،مایه حیات است،اگر در جلوی آن سدّی بسته شود و دریچه ای پشت آن قرار گیرد ،در این صورت آب رودخانه مایۀ حیات دامها و گیاهان خواهد بود.در این صورت نه تنها آب سیلاب به ما ضرر نمی زند ،بلکه با باز کردن دریچۀ سد هنگام نیاز به آب ،دامها و گیاهان و انسانها به طور صحیح از آب بهره مند می شوند. ولی اگر سدّی وجود نداشته باشد آبها بدون استفاده هرز می روند.بنابراین برای حفظ اخلاق فرد و جامعه نیاز به کنترل قوّۀشهویّه استو چنین کنترلی در پرتو ازدواج سالم میسّر خواهد بود.(13)
ضرورتهای ازدواج
ازدواج باید دارای مجموعه ای از اهداف انسانی و مقدّس باشد که در سایل آن به همه نیازهای انسان جواب داده شود و مسیر زندگی به طرز صحیح طی شود.می توان فایده ها،هدفها و ضرورتهای ازدواج را اینگونه نام برد:
1-پاسخ مثبت به فطرت
انسان به حکم فطرت دارای غریزه جنسی است. طبیعت و فطرتش ایجاب میکند که رشد کند و به سوی کمال رود و نیز روزی که رشد یافت و به درجه کمال رسید ارضاء و اقناع شود.(14)در واقع ازدواج کردن به صورت مشروع،پاسخی است خداپسندانه به ندای فطرت زیرا خداوند متعال انسان را خلق فرموده و برای تداوم و بقای نسل و وصول به آرامش،غریزۀجنسی را در وجود او قرار داده است.(15)انسان همانگونه که هنگام تشنگی به آب نیازمند می شود و هنگام گرسنگی به غذا احتیاج پیدا می کند ، به هنگام تحریک غریزۀ جنسی نیز به ارضاء طبیعی آن نیا زمند می شودو ارضاء طبیعی غریزۀ جنسی تنها به وسیلۀ ازدواج کردن میسر است.لذا اسلام طبق فطرت و خواسته های انسان دستور به ازدواج و تشکیل خانواده داده است.(16)
2-عامل تکامل استعدادها و دین و ایمان
استعدادها برای بروز و تکامل خود نیازمند به محیط امن و آرامش اند،چه بسیار استعدادهای انسانی که برای همیشه در او مکتوم مانده و هرگز خود را نشان نمی دهند و چه بسیار استعدادها که به محض رخ نمودن ،توسط انگیز ها و عواملی سرکوب شده و در ورطۀ انزوا و نسیان قرار می گیرند. ازدواج آرامش و آسایشی برای جوان ایجاد می کند،استعدادهای او را به حرکت می اندازد و به او امکان می دهد که از آن نیکو بهره برداری کند.(17)محیط گرم و صمیمی و فضای پر محبت و مودت خانواده ،فرصتی برای تبادل اندیشه ها و در نتیجه رشد عقلانی،اجتماعی،فرهنگی و اخلاقی زن و شوهر و دیگر اعضای خانواده است .ازدواج موجب می شود که در رشد شخصیّت افراد تأثیر بسزایی داشته باشد.(18) اساس شخصیت اجتماعی و مذهبی هر شخص تا حدودی به ازدواج و زناشویی وی بستگی دارد و بدون ازدواج،کمتر کسی می تواند در جامعه،شخصی مطلوب و مورد توجه و اعتماد برای مردم باشد و ایمان خود را از گزند انحراف های جنسی و افکار را از اضطراب ها و عقده ها و حسادت ها محفوظ نماید.(19)
3-ایجاد امنیت و آسایش
اصولاً بلوغ یعنی شکوفایی غریزه چه برای پسر چه برای دختران همراه با بحران است،این بحران زمینه را برای عصیانها،شور و التهابها از هر سو فراهم کرده و آرامش و اطمینان او را بر هم می زند.شک نیست که هر انسانی خواستار تسکین این بحران است و می خواهد به گو نه ای به آرامش دست یابد.ولی متأسفانه عدّه ای به راه اشتباه و خطا می روند و به جای انتخاب روش معقول به سیگار ،الکل و مواد مخدر و ... پناه می برند که عوارض آن به مراتب خطرناکتر از عوارض تنهایی و بحران است.(20)ازدواج این بحران را تسکین می دهد. برای جوان محیط امن و آرامش ایجاد می کند و در سایۀ وجود عواطف خانوادگی ،روح سرکش او مهار می شودو موجباتی برای برخورداری او از نیروی فکری فراهم خواهد شد.(21)در قرآن کریم خدا می فرمایند:«از نشانه های خدا این است که از خود شما برایتان همسرانی آفرید تا در کنار آنها آرام گیرد و در میان شما دوستی و دلسوزی به وجود آورد که برای مردمی که بیندیشند،نشانه هاست».(22)این هدف نشانگر این امر است که در اسلام،عقد ازدواج تنها به منظور ارضاءمیل جنسی نیست و روابط زن و شوهر از مرحلۀکامجویی جنسی فراتر رفته و عاملی در رهایی از تنهایی واقعی و ... محسوب می گردد(23)
4-بقای نسل
اجتماع برای ادامۀ حیات خود نیازمند به وجود نسل است،نسلی که زایا بوده و مداومت حیات را تضمین کند.چنین امری از 2 راه امکان پذیر است یا از طریق فحشا که امری ناپسند می باشد و یا از طریق ازدواج که امری عقلانی،اندیشیده و با هدف است.(24)در قرآن کریم خدا می فرمایند:«پدید آورنده آسمانها و زمین،برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید و از چهارپایان جفتها، تا بر شمار شما بیفزایند.»(25)جامعۀ انسانی برای بقاء نیاز به تولید مثل دارد و به گفتۀ برخی از دانشمندان،این نیاز به صورت انگیزۀ جنسی در نهاد هر انسان به ودیعه گذارده شده و زمینه را برای گرایش به هم و آمیزش با هم و در نتیجه تولید مثل فراهم می سازد(26)به طور کلی می توان گفت ازدواج از یک نظر ،قانون تکثیر است.امری که در سایۀ اجتماع نر و ماده ، نه تنها در انسان ، بلکه در گیاهان و حیوانات هم صورت می گیرد.دوام نسل تنها در سایۀ پرورش کودکان موجود نیست بلکه ضروری است زمینه به گونه ای فراهم گردد که نسلهای بالقوه ، که در صلب پدران و مادران هستند تدریجاً ظهور یابند، تربیت شوند و وارد جامعه گردند.(27)تشویق به کثرت و فزونی نسل صالح و با ایمان از برنامه های اصولی اسلام است و اتفاقاً یکی از حکمت ها و فلسفه های ازدواج همانا بقای نسل است و حتی به نظر می رسد که لذّت جنسی خود عاملی است تا بدین وسیله انسان به تداوم نسل بپردازد و مشکلات زندگی و وجود صعوبت ها در تربیت فرزند،عملاً او را از به وجود آمدن نسل آینده باز ندارد.(28)
5- جلوگیری از فساد و حفظ پاکدامنی
اگر بپذیریم که بسیاری از مفاسد و جنایات توسط افراد عذب و یا کسانی که پیوند خانوادگی صحیحی ندارند صورت می گیرد به اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده پی می بریم.ازدواج رفتارها و اعمال انسانی و حتّی گفتار و کلام آدمی را تحت قید و بند و کنترل اندیشه در خواهد آورد و به آدمی دید تازه و نظری به ویژه خواهد داد.(29) ازدواج عاملی برای طرد فحشا و ریشه کن ساختن خود فروشی ها است.در هر جامعه ای که ازدواج به هرعلتی از رونق و اعتبار بیفتد فحشا رواج یافته و گسترش می یابد.فحشا کاری است به نظر آسان و کم هزینه،مردان و زنان را از پایبندی به قید خانه داری ،شوهرداری،تربیت فرزند آزاد می نماید.(30) امام چهارم علی بن حسین علیه السلام در مورد ازدواج و عفّت و پاکدامنی ،رفتاری قابل تحسین و در خور تکریم داشته است می نویسند:هنگامی که داماد یا شوهر خواهرش به خانۀ او می آمد، آن حضرت احترام فراوان به وی می کرد و پتو برایش می گسترد و می فرمود خوش آمدی ای آنکه هزینۀ ما را کم کردی،ناموس ما را حفظ نمودی و عورت ما را پوشاندی.(31)امام این واقعیّت را در نظر می گیرد که جوان با اقدام به ازدواج و رفتن به زیر بار مسئولیّت سنگین تشکیل خانواده خدمتی شایان می کند و در زمینۀ پاکی خود و جامعه اش قدمی مثبت بر می دارد و شهامت و شجاعت از خود نشان می دهد.شما این رفتار را با رفتار کسانی مقایسه کنید که احیاناً با اعمال نسنجیده و خصمانه و یا طلبکارانه خود،روابط مودّت آمیز زوجین را تیره و تار می کنند و تخم نفاق و اختلاف می پاشند و بذر دشمنی و خصومت می افشانند.امّا امام به این امر به دید یک نعمت و موهبت می نگرد .چه موهیتی از این با ارزشتر که جوانی با اقدام به ازدواج در صیانت عفّت دوشیزگان و دختران جامعه می کوشد و خانواده ها را از فساد و آلودگی های خلقی ورفتاری و حتّی مشکلات مالی و اقتصادی نجات می بخشد(32)
6- ایجاد دوستی و محبّت و عشق
یکی از احتیاجات اساسی روانی آدمی ، احتیاج به محبّت است و آدمی در هر مرحله و سنّی از حیات خویش دوست دارد که دیگران او را دوست بدارند و از آنان محبّت ببینند . ازدواج عامل مهّمی در بر قراری دوستی زن و شوهر و ابراز مهر و محبّت به یکدیگر است و تعادل روان بین آن دو بوسیله محبّت تأ مین می شود . اثرات محبّت و تبدیل آن به عشق و همبستگی عمیق روانی ، عاطفی، پیوند همسری را تحکیم بخشیده و فضای خانواده را به فضای گرم و صمیمی و بالنده مبّدل می نماید .(33)
7- اجرای سنّت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و عمل به دستور خداوند
ازدواج وظیفه ای است از جانب خدا به هر انسان بالغی که بار تکلیف را پذیرفته است و به سنّت الهی تن در می دهد .اگر پیوند به نام خدا ، به خاطره اجرای فرمان الهی صورت گیرد چه گذشت ها و فداکاریها که در سا یۀ آن پدید خواهد آمد .(34) رسول اکرم صلی الله علیه وآله ازدواج را سنّت خویش قرار داده و ترک آن را خروج از دایرۀ ولایت نبوی تلقّی فرموده است و در این باره می فرمایند . « اَلنِکاحُ سُنَّتی فَمَن رَغِبَ عَن سُنَتی فَلَیسَ مِنّی».(35)
8- تأمین سلامت جسم و بر قراری تعادل
ازدواج عامل مهّمی بر آرامش و سکون آدمی و سببی اساسی بر تعادل وجود است. این امر به زندگی زن و مرد جهت می بخشد و مرد و زن مضطرب را آرام میسازد و موجبات حفظ سلامت تن و روان را فراهم می نماید.خودداری از امر ازدواج می تواند زمینۀ بیماریهای جسمانی بویژه روانی را مساعد می سازد و خروج از اعتدال در وجود او را ممکن می سازد .(36)
9- یکی از عوامل خوشبختی
سعادت و شقاوت ، خوشبختی،بدبختی،ممکن است عوامل مختلف داشته باشد ، ولی به هر حال این واقعیّت انکار نا پذیر است که یکی از مهم ترین عوامل آن در محیط خانواده، وجود همسر سازگار و قانع می باشد که زمینۀ سعادت را در سطح وسیعی فراهم کرده و در خوشبختی را به روی انسان می گشاید و احیا ناً عوامل نگون بختی و سیه روزی را خنثی و بی اثر می سازد .(37)پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرموده اند :« و از خوشبختی انسان ، داشتن همسر صالح و شایسته است .»(38)امام باقر علیه السام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند : خداوند عزیز و جلیل فرموده : هر گاه بخواهیم برای یک نفر مسلمان خیر دنیا و آخرت را جمع کنم ، برایش دلی خاشع وزبانی ذاکر،تنی صابر و همسری صالح و با ایمان قرار می دهم که هر وقت بر اونظرکندشادمان شود و اگر غایب و در بیرون خانه باشد ، ناموس خود و دارایی شوهرش را حفظ نماید .(39)
10- خود کفایی و نیاز به استقلال
برای یک انسان هیچ مفهومی با ارزش تر از استقلال نیست ، استقلال ، او را از وابستگی و طفیلی زیستن آزاد می کند و در مرحله ای جدید از رشد و کمال قرار می دهد . به گونه ای که روی پای خود می ایستد و خودش با اراده ای نیرومند و فکری آزاد ، عهده دار اراده زندگی میشود . (40)ازدواج نیز مرحله ای جدید از رشد و استقلال است و انسان را از طفیلی بودن و این سو و آن سو رفتن و نا منظّمی و پریشانی بیرون آورده و به او تمرکز و نظم می بخشد.(41)
11- احساس مسئولیت
انسان تا تنهاست بیشتر در فکر خود است و حرکت او به سوی بی بند باری و هرزگی چندان سخت نیست. به عبارت دیگر اگر دین نداشته باشد چندان احساس مسئولیت نمی کند ولی اگر ازدواج کرد دیگر تنها نیست بلکه پیش وجدان خود ، مسئولیّت زن و فرزند نیز به عهده اوست از این رو حرکت او به سوی بی بند باری ، دشوار است و ازدواج همچون سدّی سر راه اوست و او را کنترل می نماید. شواهد بسیاری وجود دارد که جوانان بسیاری بعد از ازدواج سر به راه شده اند و سبکسری و بیراهه رفتن های گذشته را ترک نمودند.(42)
12- محفوظ ماندن از بیما ریهای عصبی و روانی
فشارهای غریزۀ جنسی ، اگر از راه صحیح و مشروع دفع نشود ، خرابیهای به بار می آورد و به اعصاب و روان لطمه های فراوان می زند . این فشارها از یک طرف و تنها یی و بی پنا هی و تک زیستی از طرف دیگر ، انسان را پریشان و سرگردان می کند .از طرف دیگر اگر کسی در اثر بی همسری وفشار این غریزه و پریشانی روحی و ضعف ایمان ، خدای نا خواسته دچار انحرافات جنسی و فساد و آلودگی شود مشکل بزرگ تر می شود .از نظر روان شناسی یکی از علّتهای عمده و اصلی پریشانی و عقده های روانی و اخلاقی و ضعفهای عصبی بی همسری ، فشارهای جنسی ، انحرافات جنسی می باشد و از موثر ترین و مفید ترین راههای این بیماریها ازدواج با همسری متناسب است.(43)
13- بهره مندی از دوران شیرین و با نشاط نو جوانی
بهار ازدواج دوران نو جوانی است. در این دوران شور و نشاط مخصوصی بر انسان حاکم میباشد .اگر از این دوران استفاده لازم برده نشود به روزی فصل خزان می رسد و نشاط از بین می رود و یا کم می شود و انسان دیگر نمی تواند لذّت و استفادۀ کامل از ازدواج ببرد .(44)عشق زنده و جوان و با نشاط است که به زندگی شور و صفا می بخشد وگرنه عشق مرده و پیر و پژ مرده ، شور و صفایی ندارد که به زندگی بدهد .(45)
14- نیکو شدن اخلاق و خارج شدن از خود خواهی
انسان قبل از ازدواج همه چیز را برای خودش می خواهد و پس از آن ، به فکر دیگری نیز هست به عبارت دیگر ازدواج مَنِ انسان ها را تبدیل به ما می کند .(46)محیط خانه مکتب بسیار سازنده ای است ، به طوری که منشأ بسیاری از صفات خدا پسندانه است و بسیاری از صفات منفی و ناپسند هم در اثر عدم تشکیل خانواده پیدا می شود (47)
15- بالا برنده ی اعمال انسان
ازدواج و تشکیل کانون خانواده آنچنان در وجود انسان تاثیر می گذارد و ارزش او را بالا می برد و شخصیّت او را رشد می دهد که اعمال و عبادتهایش نزد خداوند و فرشتگان از ارزش والایی برخوردار می شود به طوری که ارزش آنها چند ده برابر می گردد.(48)امام جعفر صادق علیه السلام می فرمایند:«دو رکعت نماز که انسان متأهل بخواند افضل و بالاتر است از هفتاد رکعت نماز که انسان مجرد و عذب بخواند.»(49)ازدواج انسان را از گناهان بیشتر بازداشته و عامل تقرّب در پیشگاه خداوند است. این سنت نبوی ،پاداش عبادات را آنچنان که گفتیم چند برابر می کند و خود نیز از بهترین طاعات الهی محسوب می گردد.(50)
16-تأثیر آن در تکمیل انسان
خداوند انسان را به گونه ای آفرید که بدون همسر ناقص است، انسان هر چه از نظر علم و ایمان و فضایل اخلاقی بالا رود تا همسر اختیار نکند به کمال مطلوب نمی رسد. هیچ چیز جای ازدواج و تشکیل خانواده را نمی گیرد.جنس مذکر و مؤنث به یکدیگر نیازمند هستند،هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی و هر کدام به تنهایی ناقصند و هنگامی که در کنار هم قرار گرفتند همدیگر را کامل می کنند این قانون نظام آفرینش است و بر کلّ هستی حاکم می باشد.(51)قرآن زن و مرد را لباس همدیگر همدیگر می داند و می فرماید:«زنان لباس شما مردانند و شما مردان لباس زنها هستید.»(52)همانگونه که نیاز به لباس ،یکی از نیازهای طبیعی بشر است،نیاز به همسر نیز یک نیاز طبیعی و حیاتی است و چنانکه انسانِ برهنه ،احساس کمبود و شرم می کند، انسان بدون همسر نیز چنین است و همانطور که لباس،آفت گرما و سرما را می زداید همسر نیز آسیب ها ، گزند ها، لغزش ها و اشتباهات را از انسان دور می کند.این دو جنس مکمّل و مایۀ شکوفایی نشاط و پرورش یکدیگرند.(53)
نتیجه
دین اسلام کاملترین دین ها است که برای جزء جزء زندگی انسان برنامه دارد که یکی از این برنامه ها پیمان ازدواج زن و مرد با یکدیگراست و در حقیقت پیمانی برای پشتیبانی این دو از هم در تمامی مراحل زندگی استازدواج عمل به دستور خداوندو اجرای سنّت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و یکی از عوامل خوشبختی همسران بوده واگر به شکل صحیح انجام شودعاملی است برای شکوفا شدن استعدادها و تکامل دین و ایمان وایجاد امنیت و آسایش و جلوگیری از فساد و حفظ عفت وپاکدامنی وباعث تأمین سلامت جسم و بر قراری تعادل و محفوظ ماندن از بیما ریهای عصبی و روانی است وهمچنین نیکو شدن اخلاق و ایثار در حق دیگری را به دنبال می آورد.ممکن است یک ازدواج تمامی آثار مذکور را داشته باشد وممکن است عده معدودی ازآن ها را به دنبال آورد ،به هرحال هیچگاه ازدواج صحیح بدون تاثیر نخواهد بود وتنها راه نجات فرد وجامعه از کشیده شدن به ابتذال وفساد می باشد.
پی نوشت ها :
1. علی قائمی امیری ،تشکیل خانواده در اسلام، ص18.
2. محمد بن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه،ج14،ص3.
3. حسین مظاهری،خانواده در اسلام ،ص89.
4. سید محمد حسین بهارانچی، آئین همسرداری و آداب زندگی در اسلام، ص16.
5. علی اکبر مظاهری،جوانان و انتخاب همسر، ص18.
6. محمد محمدی اشتهاردی،،ازدواج و شیوۀهمسرداری، ص3.
7. محمد بن یعقوب کلینی،اصول کافی،ترجمه:حاج سید جواد مصطفوی،ج5،ص331.
8. رحمت الّله بابایی(سواد کوهی) ،عشق و زندگی با رعایت حقوق زوجین،ص66.
9.جمعی از نویسندگان(پزشکان)،ازدواج و بهداشت خانواده ،ص11.
10.همان مأخذ،ص12.
11. محمد محمدی اشتهاردی، همان ،ص11.
12.همان ،ص19.
13. همان ، ص20.
14. علی قائمی امیری، همان ،ص32.
15. احمد صافی، خانواده متعال، ص15.
16. حسین مظاهری، همان ،ص97.
17. علی قائمی امیری، همان ،ص32.
18. احمد صافی، همان ،ص18
19. علی اکبر بابازاده،مسایل ازدواج و حقوق خانواده،ص128.
20. علی قائمی امیری، همان ،ص32.
21. همان ،ص33.
22.سوره روم،آیه21.
23. احمد صافی، همان ،ص15.
24.قائمی امیری،علی ، همان ،ص33.
25.سوره شوری،آیه11.
26. علی قائمی امیری، همان ،ص19.
27.همان ،ص53.
28. سید ابراهیم سید علوی،اینگونه ازدواج کنیم، ص29.
29. علی قائمی امیری، همان ،ص33.
30. همان ،ص21.
31. محمد بن حسن حر عاملی، همان،ج14،ص42.
32. سید ابراهیم سید علوی ، همان ، ص25.
33. احمد صافی ، همان ،ص17.
34. علی قائمی امیری ، همان ،ص55.
35. علامه مجلسی ، بحار الانوار ، ج103، ص220.
36. احمد صافی، همان ،ص17.
37 سید ابراهیم سید علوی، همان ، ص27.
38. محمد بن یعقوب کلینی ،همان،ج5، ص327.
39. همان، ص327.
40. محمد محمدی اشتهاردی ، همان ، ص25.
41. رحمت الّله بابایی ( سواد کوهی ) ، عشق و زندگی با رعایت حقوق زوجین ، ص67.
42.محمد محمدی اشتهاردی ، همان ، ص30.
43. علی اکبر مظاهری ، همان ،ص47.
44.همان
45.همان ، ص42.
46.محمد وحیدی ، احکام دختران ، ص236.
47.حسین مظاهری ، همان ، ص98.
48. علی اکبر مظاهری، همان ،ص16.
49. محمد بن حسن حر عاملی، همان،ج14،ص6.
50. علی اکبر بابازاده، همان ،ص127.
51. علی اکبر مظاهری، همان
52.سوره بقره،آیه187.
53.محمد وحیدی، همان ،ص238.
منابع ومآخذ
1.قرآن مجید
2.بابازاده،علی اکبر،مسایل ازدواج و حقوق خانواده،تهران،انتشارات بدر،چاپ4،سال1378
3.بابایی استخر سری(سواد کوهی)،رحمت الله،عشق و زندگی با رعایت حقوق زوجین،تهران ،انتشارات دارینه،چاپ دانشگاه تهران،1380.
4.حرّعاملی، محمد بن الحسن،وسایل الشیعه،تهران،انتشارات مکتب الاسلامیه،چاپخانه اسلامیّۀ تهران،1376.
5.حسینی بهارنچی،سید محمد،آئین همسرداری و آداب زندگی در اسلام،انتشارات اجر،چاپ نگارش،چاپ اول،زمستان 1383.
6.سید علوی،سید ابراهیم،اینگونه ازدواج کنیم،انتشارات بهاران و مشکوه،چاپ اول،زمستان 1371.
7.صافی،احمد،خانواده متعادل و نحوه رفتار همسران با یکدیگر،تهران،انتشارات حسام،تابستان 1374،چاپ دوم.
8.قائمی امیری،علی،تشکیل خانواده در اسلام،انتشارات امیری، چاپ9،پاییز 1375.
9.کلینی، محمد بن یعقوب ،اصول کافی،ترجمه:حاج سید جواد مصطفوی،انتشارات دفتر نشر و فرهنگ اهل بیت(ع)،چاپ تهران.
10.مجلسی، محمد باقر،بحارالانوار،تهران،انتشارات دارالکتب الاسلامیه
11. محمدی اشتهاردی،محمد،ازدواج و شیوه همسرداری،انتشارات کتاب یوسف،چاپ اول.
12.مظاهری ،علی اکبر،جوانان و انتخاب همسر،انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،قم ،چاپ چهارم،زمستان 1374.
13.مظاهری ،حسین،خانواده در اسلام،انتشارات شفق،چاپ دی1364.
14.وحیدی ،محمد،احکام دختران،انتشارات عصمت،چاپ قدس،قم.
نظرات شما عزیزان: