به دادم میرسی یا رب.../ مناجات با خدا
مناجات با خدا
الهى راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
♦ الهى چگونه خاموش باشم كه دل در جوش و خروش است
و چگونه سخن گويم كه خرد مدهوش و بيهوش است.
♦ الهى ما همه بيچاره ايم و تنها تو چاره اى و ما همه هيچكاره ايم و تنها تو كاره اى.
♦ الهى واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و كتابم حجابم.
♦ الهى چگونه گويم نشناختمت كه شناختمت و چگونه گويم شناختمت كه نشناختمت.
♦ الهى عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بايد كرد.
♦ الهى آن خواهم كه هيچ نخواهم.
♦ الهى همه سرآسوده خواهند و حسن دل آسوده.(1)
-------------------------------------------
گره افتاده در کارم
به دادم میرسی یارب؟
به بد حالی گرفتارم
به دادم میرسی یارب؟
ببین که خانه ی قلبم
شده ویرانه ای تاریک
خدایا مضطر و زارم
به دادم میرسی یارب؟
در این مرداب معصیّت
به پایین می روم هر دم
سرا پا من گنهکارم
به دادم میرسی یارب؟
نمک خوردم نمکدان را
شکستم با دو دست خود
یقین دارم که بیمارم
به دادم میرسی یارب؟
اگرچه رو سیاهم من
ولی جایی نخواهم رفت
تویی یکدانه دلدارم
به دادم میرسی یارب؟2
---------------------------------
پی نوشت
بخشی از الهی نامه آیت الله حسن زاده آملی
وحید زحمت کش شهری
منابع:
emam8.com
saraedoosti.blogfa.com
نظرات شما عزیزان: