مهربان خدايا !
تو چتر رحمت خويش بر همه عالم گستردهای
و ردای مهرورزی خود بر دوش همه کس افکنده
اين ماييم که ردا از دوش میاندازيم
و از سايهسار چتر رحمتت میگريزيم
امروز مرا مگذار که گريزان شوم
که اگر چنين کنم، سخت افسوسخور و پشيمان شوم
کامروا کس که نصيب از تو بَرد
و درپناه، آن که پناه به تو آورَد
امروز کاميابی و عصمت را بهرهی من ساز
و مرا در شمار ياران خويشتن انداز
که توفيق و کردار پاک، روزی هر کس کی شود؟
چه ظلمتکدهای است، تهمت!
چه تاريکخانهای است بدنامی!
دل به سياهی میزند، آنگاه که در دام تهمت درغلتد
و قلب تاريک میشود، آن هنگام که به زندان بدنامی درافتد
مگر آن که تو خود با زلال خويش شستوشويش دهی
و دست مهر خويش بر دوشش نهی
بندهی مؤمن هماره در زير قطرههای نقرهای باران تو است
و آسوده در سايهساران تو
نظرات شما عزیزان: