از خدا بترسید، من به شما ابلاغ كردم
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1617
بازدید دیروز : 4028
بازدید هفته : 23424
بازدید ماه : 25825
بازدید کل : 10417580
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 6 / 2 / 1401
عکس پروفایل پیشواز ماه رمضان 1399

 


ایام ماه مبارک رمضان، با نام مبارک امام علی بن ابی طالب علیه السلام گره خورده است. این امر به دو جهت اتفاق افتاده، یکی به دلیل اینکه این ماه، ماه عبادت و نیز سرور عبادت کنندگان امیر المومنین علیه السلام است و دیگر به سبب شهادت جان سوز مولا در این ماه.

مقام و منزلت امام علی بن ابی طالب علیه السلام بر کسی پوشیده نیست، سینه ای که در آن محب مولا باشد به آتش نخواهد سوخت، به شرط عدم معصیت الهی.

امیر المومنین علیه السلام برای همه ما سخنرانی نموده و گاها نامه ای نگاشته و یا جمله ای کوتاه اما با مضمونی بلند، فرموده است، چقدر با این مطالب، که با زحمت زیاد در مجموعه ای به نام، نهج البلاغه، جمع شده است، آشنا هستیم و مطالعه نمودیم.

سفارشات مولا، می تواند، چراغ راه زندگی دنیایی، و سعادت آخرت انسان، باشد. فقط گوش شنوا می خواهد و همت عمل به آن.

«حبه عرنى» و «نوف بكال»، شب را در صحن حیاط مسجد كوفه خوابیده بودند. بعد از نیمه شب دیدند، امیرالمۆمنین على علیه السلام آهسته به طرف صحن حیاط مى ‏آید، اما با حالتى غیرعادى، وحشتى فوق العاده، بر او مستولى است، قادر نیست تعادل خود را حفظ كند، دست خود را به دیوار تكیه داده و خم شده و با كمك دیوار قدم به قدم پیش مى‏آید و با خود این آیات را زمزمه مى‏كند:

«ان فى خلق السموات والارض و اختلاف اللیل والنهار لآیات لاولى الالباب. الذین یذكرون اللَّه قیاماً و قعوداً و على جنوبهم و یتفكرون فى خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانك فقنا عذاب النار. ربنا انك من تدخل النار فقد اخزیته و ما للظالمین من انصار. ربنا اننا سمعنا منادیاً ینادى للایمان ان آمنوا بربكم فامنا ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و كفّر عنّا سیئاتنا و توفّنا مع الابرار. ربنا و آتنا ما وعدتنا على رسلك ولا تخزنا یوم القیامة انك لا تخلف المیعاد»

اى نوف! آن كس كه خدا را دوست بدارد و هرچه را دوست مى‏دارد به خاطر خدا دوست بدارد، چیزى را بر دوستى خدا ترجیح نمى‏دهد، و آن كس كه هرچه را دشمن مى‏دارد به خاطر خدا دشمن بدارد، از این دشمنى جز نیكى به او نخواهد رسید. هر گاه به این درجه رسیدید، حقایق ایمان را به كمال دریافته‏اید

مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‏هاى (روشنى) براى خردمندان است. همانها كه خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه كه بر پهلو خوابیده‏اند، یاد مى‏كنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مى‏اندیشند (و مى‏گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده‏اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! پروردگارا! هر كه را تو (بخاطر اعمالش،) به آتش افكنى، او را خوار و رسوا ساخته‏اى! و براى افراد ستمگر، هیچ یاورى نیست! پروردگارا! ما صداى منادى (تو) را شنیدیم كه به ایمان دعوت مى‏كرد كه: «به پروردگار خود، ایمان بیاورید!» و ما ایمان آوردیم پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدیهاى ما را بپوشان! و ما را با نیكان (و در مسیر آنها) بمیران! پروردگارا! آنچه را به وسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودى، به ما عطا كن! و ما را در روز رستاخیز، رسوا مگردان! زیرا تو هیچ گاه از وعده خود، تخلف نمى‏كنى. (آل عمران- 190-194)

شب قدر

همین كه این آیات را به آخر رساند، از سر گرفت. مكرر این آیات را تلاوت می فرمودند،

حبه و نوف هر دو در بستر خویش آرمیده بودند و این منظره عجیب را از نظر مى‏گذراندند. حبه مانند بهت زدگان خیره خیره مى‏نگریست. اما نوف نتوانست جلو اشك چشم خود را بگیرد و مرتب گریه مى‏كرد.

تا اینكه امام على علیه السلام به نزدیك خوابگاه حبه رسید و گفت:  «خوابى یا بیدار؟». حبه پاسخ داد: بیدارم یا امیرالمۆمنین! تو كه از هیبت و خشیت خدا این چنین هستى، پس واى به حال ما بیچارگان!

امیرالمۆمنین چشمها را پایین انداخت و گریست، آنگاه فرمود: «اى حبه! همگى ما روزى در مقابل خداوند نگه داشته خواهیم شد، و هیچ عملى از اعمال ما بر او پوشیده نیست. او به من و تو از رگ گردن نزدیكتر است، هیچ چیز نمى‏تواند بین ما و خدا حائل شود.».

مى‏گفت:خدایا، اى كاش مى‏دانستم هنگامى كه از تو غفلت مى‏كنم، تو از من رو مى‏گردانى یا باز به من توجه دارى. اى كاش مى‏دانستم، در این خوابهاى طولانیم و در این كوتاهى كردنم در شكرگزارى، حالم نزد تو چگونه است

آنگاه به نوف خطاب كرد: «خوابى؟». نوف پاسخ داد: نه یا امیرالمۆمنین! بیدارم، مدتى است كه اشك مى‏ریزم. حضرت فرمودند: اى نوف! اگر امروز از خوف خدا زیاد بگریى فردا چشمت روشن خواهد شد.

اى نوف! هر قطره اشكى كه از خوف خدا از دیده‏اى بیرون آید، دریاهایى از آتش را فرو مى‏نشاند.

اى نوف! هیچ كس مقام و منزلتش بالاتر از كسى نیست كه از خوف خدا بگرید و به خاطر خدا دوست بدارد.

اى نوف! آن كس كه خدا را دوست بدارد و هرچه را دوست مى‏دارد به خاطر خدا دوست بدارد، چیزى را بر دوستى خدا ترجیح نمى‏دهد، و آن كس كه هرچه را دشمن مى‏دارد به خاطر خدا دشمن بدارد، از این دشمنى جز نیكى به او نخواهد رسید. هر گاه به این درجه رسیدید، حقایق ایمان را به كمال دریافته‏اید.

سپس لحظاتى حبه و نوف را موعظه كرد و اندرز داد؛ آخرین جمله‏اى كه گفت این بود: «از خدا بترسید، من به شما ابلاغ كردم».

آنگاه از آن دو نفر گذشت و سرگرم احوال خود شد، به مناجات پرداخت،

مى‏گفت: «خدایا، اى كاش مى‏دانستم هنگامى كه از تو غفلت مى‏كنم، تو از من رو مى‏گردانى یا باز به من توجه دارى. اى كاش مى‏دانستم، در این خوابهاى طولانیم و در این كوتاهى كردنم در شكرگزارى، حالم نزد تو چگونه است.».

حبه و نوف گفتند: «به خدا قسم دائما راه رفت و حالش همین بود تا صبح طلوع كرد.» (مستدرک الوسائل، 5/209)

 داریوش عشقی


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی