چرا دیه زن و مرد برابر نیست؟
دیه، نمایانگر بها و ارزش انسان نیست، چون ارزش انسان بسیار بالا است و قابل مبادله مالى نبوده و با معیار هاى مالى نمى توان سنجید.
دیه مربوط به جبران خسارت جانى با توجه به بُعد اقتصادى آن است. توضیح این که: انسانها ابعادى دارند، از جمله:
1- بُعد انسانى و الهى: همه (چه زن و چه مرد) از روح ملکوتى الهیّه بهرهمندند و از این جهت بین زن و مرد هیچ تفاوتى نیست. زن به همان درجه و مرتبه از کمال انسانى مى تواند دست یابد که مردان مى توانند دست یابند . هیچ یک از قوانین و احکام اسلامى در این جهت بین زن و مرد تفاوتى قرار نداده است.
2- بعد علمى و دانشطلبى: خداوند در هر دو ابزار شناخت قرار داده است و هر دو مىتوانند به معارف عالى دست پیدا کنند. در این بعد نیز بین زن و مرد تفاوتى نیست.
3- بعد جسمانى و مادى: در این بعد بین زن و مرد تفاوت هست. این تفاوت باعث مىشود که هر یک از دو جنس (مذکر و مونث) به مقتضاى شرایط وجودى خویش مسئوولیت هایى را پذیرا باشند. اسلام با توجه به همین امر مسئوولیتهاى اقتصادى خانواده را بر دوش مرد خانواده قرار داده و بر آنها تکلیف نموده است نه بر زنان و زنان نیز هیچ گاه نمى گویند که چرا این مسئولیت بر ما تکلیف نشده است.
واقعیت این است که مردان در اقتصاد خانواده (با توجه به مسئولیت هاى تعیین شده در اسلام بر آن ها )بیشتر نقش دارند، از این رو با فوت آنان ضربه اقتصادى بیشترى به خانواده وارد مىگردد.
زنان با شرایط فیزیکى شان باردار مىشوند و بچه شیر مىدهند. اینها کارهاى خوب و با ارزشى است اما این چیزها اقتصاد خانواده را تأمین نمىکند.
بنابر این زن و مرد از جهت توان جسمى متفاوتند که این فرق موجب تفاوت در نقش آن دو در امور اقتصادى مىشودو بر طبق آن مسئولیت هائى بر عهده آنها گذاشته و تکلیف مى شوند.پس تفاوتها بر اساس تناسب است، نه نقص و کمال.
نتیجه:
همان گونه که قرار دادن مسؤولیتهاى اقتصادى همانند: نفقه، مهریه و دیه عاقله که در اسلام بر دوش مردان قرار داده شده است، طبعاً از دست رفتن مرد خانواده، ضربه اقتصادى به افراد خانواده (زن و فرزندان) وارد مىشود.
شریعت اسلام براى جبران این ضربه و کاهش آن، مسئله دو برابر بودن دیه مردان را مطرح کرده است.
اگر با دقت در این حکم شرعى نگاه کنیم، متوجه مىشویم که در این جا، اسلام مراعات حال زنان خانواده را نموده است؛ زیرا دو برابر بودن دیه مرد به این معنا است که مبلغ دو برابرى نصیب دیگر افراد خانواده (زن و فرزندان) شود. در طرف دیگر نصف بودن دیه زن به این معنا خواهد بود که در صورت قصاص باید نصف دیه پرداخت شود تا زن و فرزندان مرد (که مورد قصاص قرار خواهد گرفت) از این درآمد بتوانند زندگى کنند؛ بنابراین از هر طرف نگاه کنیم، در این مسئله مراعات حال زن و فرزندان خانواده شده است، و اصولاً در برخى موارد مرد و زنى که دیه آنها طرح مىشود، وجود ندارند تا از آن بهرهمند شوند؛ بنابراین مسئله دیه در قانون اسلامى، هماهنگ با شرایط مردان و زنان و مسئولیتهاى آنها در خانواده تنظیم شده و کاملاً حکیمانه است.
برگرفته شده از menbar1.blog.ir
چرا دیه زن و مرد برابر نیست؟
دیه، نمایانگر بها و ارزش انسان نیست، چون ارزش انسان بسیار بالا است و قابل مبادله مالى نبوده و با معیار هاى مالى نمى توان سنجید.
دیه مربوط به جبران خسارت جانى با توجه به بُعد اقتصادى آن است. توضیح این که: انسانها ابعادى دارند، از جمله:
1- بُعد انسانى و الهى: همه (چه زن و چه مرد) از روح ملکوتى الهیّه بهرهمندند و از این جهت بین زن و مرد هیچ تفاوتى نیست. زن به همان درجه و مرتبه از کمال انسانى مى تواند دست یابد که مردان مى توانند دست یابند . هیچ یک از قوانین و احکام اسلامى در این جهت بین زن و مرد تفاوتى قرار نداده است.
2- بعد علمى و دانشطلبى: خداوند در هر دو ابزار شناخت قرار داده است و هر دو مىتوانند به معارف عالى دست پیدا کنند. در این بعد نیز بین زن و مرد تفاوتى نیست.
3- بعد جسمانى و مادى: در این بعد بین زن و مرد تفاوت هست. این تفاوت باعث مىشود که هر یک از دو جنس (مذکر و مونث) به مقتضاى شرایط وجودى خویش مسئوولیت هایى را پذیرا باشند. اسلام با توجه به همین امر مسئوولیتهاى اقتصادى خانواده را بر دوش مرد خانواده قرار داده و بر آنها تکلیف نموده است نه بر زنان و زنان نیز هیچ گاه نمى گویند که چرا این مسئولیت بر ما تکلیف نشده است.
واقعیت این است که مردان در اقتصاد خانواده (با توجه به مسئولیت هاى تعیین شده در اسلام بر آن ها )بیشتر نقش دارند، از این رو با فوت آنان ضربه اقتصادى بیشترى به خانواده وارد مىگردد.
زنان با شرایط فیزیکى شان باردار مىشوند و بچه شیر مىدهند. اینها کارهاى خوب و با ارزشى است اما این چیزها اقتصاد خانواده را تأمین نمىکند.
بنابر این زن و مرد از جهت توان جسمى متفاوتند که این فرق موجب تفاوت در نقش آن دو در امور اقتصادى مىشودو بر طبق آن مسئولیت هائى بر عهده آنها گذاشته و تکلیف مى شوند.پس تفاوتها بر اساس تناسب است، نه نقص و کمال.
نتیجه:
همان گونه که قرار دادن مسؤولیتهاى اقتصادى همانند: نفقه، مهریه و دیه عاقله که در اسلام بر دوش مردان قرار داده شده است، طبعاً از دست رفتن مرد خانواده، ضربه اقتصادى به افراد خانواده (زن و فرزندان) وارد مىشود.
شریعت اسلام براى جبران این ضربه و کاهش آن، مسئله دو برابر بودن دیه مردان را مطرح کرده است.
اگر با دقت در این حکم شرعى نگاه کنیم، متوجه مىشویم که در این جا، اسلام مراعات حال زنان خانواده را نموده است؛ زیرا دو برابر بودن دیه مرد به این معنا است که مبلغ دو برابرى نصیب دیگر افراد خانواده (زن و فرزندان) شود. در طرف دیگر نصف بودن دیه زن به این معنا خواهد بود که در صورت قصاص باید نصف دیه پرداخت شود تا زن و فرزندان مرد (که مورد قصاص قرار خواهد گرفت) از این درآمد بتوانند زندگى کنند؛ بنابراین از هر طرف نگاه کنیم، در این مسئله مراعات حال زن و فرزندان خانواده شده است، و اصولاً در برخى موارد مرد و زنى که دیه آنها طرح مىشود، وجود ندارند تا از آن بهرهمند شوند؛ بنابراین مسئله دیه در قانون اسلامى، هماهنگ با شرایط مردان و زنان و مسئولیتهاى آنها در خانواده تنظیم شده و کاملاً حکیمانه است.
برگرفته شده از menbar1.blog.ir
نظرات شما عزیزان: