تفسیر حدیثی که دستاویز مجسمه است
پرسشهای متعدّد از محضر امام هشتم(ع) درباره تنزیه خدا از هر نوع تشبیه به آدمی، حاکی از آن است که روایات تجسیم، تأثیر عظیمی بر اندیشه مردم آن زمان گذارده بود، به گونهای که بسیاری از پرسشها و گفتوگوها، مربوط به همین تشبیه و تجسیم است.
پرسشهای متعدّد از محضر امام هشتم(ع) درباره تنزیه خدا از هر نوع تشبیه به آدمی، حاکی از آن است که روایات تجسیم، تأثیر عظیمی بر اندیشه مردم آن زمان گذارده بود، به گونهای که بسیاری از پرسشها و گفتوگوها، مربوط به همین تشبیه و تجسیم است. از یک طرف عالمان اسلامی، آیات قرآنی را میخواندند که برای خدا هر نوع مثل را مؤکّداً نفی میکند و میفرماید:
«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْء»
از طرف دیگر، محدّثان آن زمان، روایاتی را از لسان رسول خدا(ص) نقل میکردند که همگی حاکی از آن بود که او به سان یک بشر است؛ ولی بزرگتر و تواناتر و داناتر. پرسشگران، در این کشمکشها سرگشته و حیران بودند و راه به جایی نمیبردند. اینک ما یکی از پرسشهایی که در این زمینه از امام هشتم شده است، به صورت روشن با ترجمه آزاد مطرح میکنیم:
حسین بن خالد: فرزند رسول خدا! محدّثان و خطیبان، از پیامبر خدا نقل میکنند که آن حضرت فرموده:
«أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِه؛
خدا حضرت آدم را به شکل خود آفریده است.»
امام هشتم(ع):
«خدا آنان را بکشد. این گروه آغاز حدیث را حذف کرده و فقط به بخشی از آن چسبیدهاند، حقیقت امر این است: رسول خدا از راهی میگذشت دید دو نفر یکدیگر را دشنام میدهند. یکی از آنها به دیگری چنین میگوید:
قَبَّحَ اللَّهُ وَجْهَكَ وَ وَجْهَ مَنْ يُشْبِهُك؛
خدا صورت تو و صورت کسی را که مانند توست را زشت گرداند.
در این هنگام پیامبر به آن فردی که چنین سخن میگفت، فرمود: «این سخن را درباره برادر دینی خود مگو. خداوند جهان، آدم [ابوالبشر] را به شکل همین فردی که تو به او دشنام میدهی، آفریده است.»1 و سخنی که گفتی، (وَ وَجْهَ مَنْ يُشْبِهُك) آدم را نیز در برمیگیرد؛ زیرا چهره او نیز مانند چهره همین مرد است.
هرگاه آغاز حدیث را حذف کنیم، مسلّماً معنی آن، این خواهد بود که خدا، آدم(ع) را به شکل خودش آفرید؛ ولی اگر آغاز حدیث را که حذف کردهاند، در نظر بگیریم، معنی حدیث این میشود که خدا حضرت آدم(ع) را بر شکل همین فردی که تو به او فحش میدهی، آفریده است. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟
پی نوشتها:
1. «توحید» صدوق، ص 152، باب 12، ح 11.
منبع: «درسهایی از مکتب اسلام»، سال 54، شماره 8، شماره مسلسل 642، آباه ماه 1393، صص 536 - 537.
نظرات شما عزیزان: