شعر؛رجز خوانی در عرصه عشق
ما مرد میدان بلا و کربلاییم
لب تشنگان وادی قالوا بلیٰ ییم
ما پیروان انقلاب سرخ نوریم
ما رهروان نهضت خون خداییم
ما از قیام کربلا الگو بگیریم
ما از حسین بن علی نیرو بگیریم
ما تاکنون عزم ستمگر را شکستیم
مانند توفان در مسیر او نشستیم
داریم پیغامی شبیه بغض توفان
دشمن به میدان آمده ، ما نیز هستیم
ما ذوالفقار حیدری در دست داریم
در عرصه ی ایثار هرچه هست داریم
ما خصم جان دشمنیم ، اینجاست ایران
بر ضد هر اهریمنیم ، اینجاست ایران
آماده در میدان ، حضوری سرخ داریم
شاخ عدو را بشکنیم ، اینجاست ایران
گر دیو استکبار عزم جنگ دارد
بر گو بیاید ، تیغ ما آهنگ دارد
ما بیم از تهدید اهریمن نداریم
باک از وجود فتنه ی دشمن نداریم
این که به هر میدان بتابد نور از ما
بر تن بجز آئینه ی جوشن نداریم
ما کربلا و عشق را آئینه داریم
حاشا که میدان را به دشمن واگذاریم
دنیا بداند ایده ی ما پایه دارد
شیعه ز عاشورای خون سرمایه دارد
از فتنه های دشمن خود در امانیم
وقتی ولایت بر سر ما سایه دارد
ما با ولایت صبح بیداریم آری
ما عزّت خود را ازو داریم آری
ای خصم عصیانگر ز خشم ما به پرهیز
از غُرّش توفانی دریا به پرهیز
ای که بود کاخ سفیدت تیره چون کفر
از رهروان سرخ عاشورا به پرهیز
عصیان مکن ، عصیان تو درهم بکوبیم
طغیان کنی ، طغیان تو درهم بکوبیم
ای که وجودی از جفا لبریز داری
اندیشه ی شیطانی و خونریز داری
لحظه شماری می کنیم ای کفر عریان
با خود بیاور آنچه روی میز داری
ای آن که از ما لشکر تو در هراس است
میزی که بر آن تکیه کردی بی اساس است
مردانگی در پیش تان جایی ندارد
بازارتان از مهر کالایی ندارد
صد فتنه خوابیده ست آری پشت برجام
برجام تان فرجام زیبایی ندارد
ما با ولیّ و با ولایت هم صداییم
ما با بصیرت فتنه ها را می زداییم
جز خط باطل در مسیر خود چه داری
جز ظلم در دستِ حقیر خود چه داری
در این بیابان کز تو می روید شقاوت
جز خار در ذهن کویر خود چه داری
نقّاشی شیطان تویی ، بی آب و رنگی
کوچکتر از آنی که با قرآن به جنگی
داعش ز دبیر تو اینجا پا گرفته
آل سعود از تو به کین مأوا گرفته
این است ، اسرائیل بهر قتل و غارت
از دست منحوس شما امضا گرفته
راه جنایت بر شما مسدود سازیم
کفر و ستم را عاقبت نابود سازیم
ooo
محمود تاری
نظرات شما عزیزان: