آنگاه مى فرمايد: منم بقيه الله وحجت او وخليفه او بر شما، پس هيچ سلام کننده اى به او سلام نمى کند، مگر اينکه گويد: (السلام عليک يا بقيه الله فى ارضه).(16)
آن حضرت است که در بسيارى از ادعيه واخبار به همين لقب مذکور شده اند، وبيشترين محدثين آن را ذکر نموده اند وبا آنکه در اين لقب ساير ائمه عليهم السلام شريکند وهمه حجت خدايند بر خلق، ليکن چنان اختصاص به آن جناب دارد که در اخبار هر جا بدون قرينه وشاهدى ذکر شود، مراد آن حضرت است. وبعضى گفته اند: لقب آن حضرت (حجه الله) است. به معنى غلبه، يا سلطنت خداى بر خلايق، چه اين هر دو به واسطه آن حضرت به ظهور خواهد رسيد. ونقش خاتم آن جناب، (انا حجه الله) است.(17)
القاب ديگرى چون: خلف صالح، شريد (رانده شده)، غريم (طلب کار)، مؤمل (منتظر، وآرزو برآورده شده)، منتقم، ماء معين (آب ظاهر وجارى بر روى زمين)، ولى الله، صاحب الزمان وغيره است که جهت توضيحات بيشتر مى توان به کتاب منتهى الآمال وبحار الانوار وکتب مربوطه مراجعه نمود.
- پاورقي -
(9) الزام الناصب، شيخ حائرى يزدى، ج 1، ص 483
(10) اثبات الهداه، شيخ حر عاملى، ج 7، ص 110 و169.
(11) معانى الاخبار، شيخ صدوق، ص 65.
(12) سوره اسراء، آيه 35.
(13) تفسير فرات کوفى، ص 240.
(14) کمال الدين وتمام النعمه، صدوق، ص 378.
(15) سوره هود، آيه 86.
(16) منتهى الآمال، محدث قمى، ج 2، ص 286.
(17) منتهى الآمال، محدث قمى، ج 2، ص 287.
نظرات شما عزیزان: