موانع پیشرفت انقلاب اسلامی
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ
مقدمه
هنگامی که از موانع تحقق اهداف انقلاب سخن میگوییم، باید توجه داشته باشیم که اولاً مقصود تنها برخی از اهداف انقلاب است؛ و ثانیاً در همان مواردی که اهداف انقلاب به طور کامل برآورده نشده، به تحقق نسبی آنها توجه شود و نباید حکم کلی در مورد آنها صادر کرد.
یکی از اشتباهات در داوری نسبت به تحقق یک هدف یا هر موضوع دیگر، این است که نگاه به آن، به صورت سیاه یا سفید، و همه یا هیچ باشد؛ یعنی اعتقاد بر این باشد که آن موضوع یا هدف مذکور، یا به طور کامل به سرانجام رسیده، یا اصلاً تحقق نیافته است، حتی اگر به بخش اعظم آن دست یافته باشیم؛ یا گاهی که اهداف دارای مراحلی است و برخی از مراحل تحقق یافته، اما چون به مرحلۀ آخر نرسیده، داوری در مورد آن به گونهای باشد که گویا هیچ توفیقی در آن حاصل نشده است؛ مثلاً عدالت اجتماعی و رفع تبعیضها و کوتاه شدن دست خیانتکاران از بیتالمال مسلمانان یکی از اهداف انقلاب اسلامی بوده است و بیتردید این هدف تا حد و اندازۀ خاصی تحقق یافته است؛ اما افراد بسیاری بدون توجه به دستاوردهای بسیاری در این زمینه، به آن به طور کامل پاسخ منفی میدهند؛ یعنی گویا انقلاب در تحقق چنین هدفی هیچ توفیقی نداشته یا به هیچ مرحلهای از این مراحل نرسیده است؛ زیرا نگاه آنان به این مسأله نگاه حداکثری است و چون این چشمانداز (کامل و ۱۰۰%) تحقق نیافته، پس آن را به طور کامل انکار میکنند. چنین داوریی اشتباه بزرگی است. با چنین داوریای دربارۀ تحقق اهداف، حتی حکومت امام علی(ع) نیز حکومت عادلانه نخواهد بود، یا آن حضرت را در تحقق حکومت عادلانه نباید موفق بدانیم؛ زیرا در زمان حکومت حضرت آن گونه که امام میخواست، به دلایل بسیار، عدالت و اهداف فرهنگی، اقتصادی و... به طور کامل تحقق نیافت و مدینۀ فاضلۀ مورد نظر آن حضرت محقق نشد. برخی از فرمانداران حضرت به مردم ظلم و به بیتالمال خیانت میکردند و تنها زمانی که حضرت از این امر آگاه میشدند، آنها را عزل میکردند؛ مانند شکایتی که سودۀ همدانی از فرماندار شهر نزد امیرالمؤمنین برد،[۱] یا فرماندارانی که خائن بودند و پس از مدتی به معاویه پیوستند،[۲] و نیز برخی از ظلمها و خیانتهایی که به آن حضرت گزارش نمیشد. آن حضرت همچنین در ابتدای حکومت وعده داده بودند که تمام اموالی که به ناحق از بیتالمال مسلمانان به تاراج رفته بود، به بیتالمال برگرداند،[۳] اما عملاً به دلیل کارشکنیها موفق به انجام این هدف نشدند؛ یا آن حضرت تلاش داشتند برخی از کجرویها و تحریفهای صورتگرفته در دین را اصلاح کنند، اما به دلیل عدم پذیرش مردمان از انجام آنها منصرف شدند.[۴] همچنین برخی از اهدافی که امام به دلیل سستی یاران، موفق به انجام آنها نشدند.[۵] با این همه بیتردید حکومت آن حضرت(ع) حکومت عادلانه و الگوی موفق در تحقق اهداف اسلام بوده است؛ زیرا به طور نسبی و در شرایط خاص خود توانست اهداف اسلام را محقق سازد.
رهبر معظم انقلاب میفرماید:
پس از تشکیل حکومت حقّۀ نبی اکرم(ص) و حتی سالها بعد از آن بزرگوار، هنوز در جامعه افراد ضعیف و فقیر دیده میشدند؛ امیرالمؤمنین(ع) را مشاهده میکنیم که به خانۀ ایتام و فقرا میرفتند؛ کسانی که بچههاشان شب شام نداشتند و مادر با آب گرمی که روی چراغ گذاشته بود، آنها را سرگرم میکرد! این حوادث مربوط به چه سالهایی است؟ چقدر از انقلاب پیامبر گذشته بود؟ نزدیک به چهل سال از هجرت پیامبر گذشته بود و این حوادث اتفاق افتاده بود.[۶]
ایشان همچنین در مورد تحقق نسبی اهداف انقلاب فرمودهاند:
علیرغم آنچه دشمنان ما میخواستند و امروز تبلیغ میکنند، ما پیشرفت کردهایم. معنای این پیشرفتها این نیست که ما به هدفهای خود رسیدهایم. من بارها گفتهام، الآن هم میگویم، بنده به عنوان یک طلبۀ انقلابىِ معتقد به اسلام و انقلاب، اعتقادم این است که در بسیاری از اهدافِ خود هنوز در نیمۀ راه هستیم. ما عدالت اجتماعی و بنیانکنىِ فقر و آبادسازی همهجانبۀ کشور را میخواستیم؛ اما هنوز به آن مقاصد نرسیدهایم.[۷]
ایشان با بیان این سخن، در عین حال تأکید دارد که برخی از مسیرهای سخت انقلاب و اهداف آن را پشت سر گذاشته و از آنها عبور کردهایم[۸] و به اهداف میانی انقلاب دست یافتهایم؛ اگرچه به هدف یا اهداف نهایی انقلاب نرسیدهایم.[۹]
با توجه به این نکته، مقصود از بررسی موانع تحقق اهداف انقلاب، آن است که چه موانعی موجب شده اهداف انقلاب به نتیجۀ مطلوب نرسد و به طور کامل تحقق نیابد؛ این موانع در دو بخش موانع درونی و موانع بیرونی تنظیم شده است.
۱ـ موانع درونی
الف) زمانبر بودن تحقق اهداف انقلاب
برخی از اهداف انقلاب که اهداف بنیادین، ریشهای و عمیق هستند، برای تحقق خود به زمان طولانی نیاز دارند؛ زیرا انقلاب به معنای تغییر ریشهای و عمیق ساختار گذشته و کاشتن نهال جدید و تازه است و باید مدتی بگذرد تا این نهال رشد کند و به ثمر رسد. تفاوت انقلاب با اصلاحات دیگر در ساختار یک نظام، این است که اصلاحات دیگر با ظاهر و روبنا سروکار دارند؛ اما انقلاب تغییر ساختار و زیربنا را هدف قرار میدهد؛ همانگونه که رهبر انقلاب فرمودند:
انقلاب فقط شورش کردن، به خیابان ریختن و جنجال کردن نیست. انقلاب یعنی تغییر بنیادینِ همۀ نهادهای اصلی زندگی جامعه؛ تغییر بنیادینِ آنچه غلط و کج و نابجاست، به آنچه صحیح و مستقیم و بجاست...؛ این امری است که بهتدریج و در طول زمان با تلاش و مجاهدت دائمی انجام میگیرد؛ مشروط بر اینکه روح و خواست و ضرورت انقلاب در مردم باقی بماند.[۱۰]
ایشان همچنین در مورد فرایند تدریجی و گسترده بودن اهداف انقلاب فرموده است:
عزیزان من! انقلاب یک امر دفعی نیست؛ یک امر تدریجی است. یک مرحلۀ انقلاب که تغییر نظام سیاسی است، دفعی است؛ اما در طول زمان، انقلاب باید تحقّق پیدا کند. این تحقّق چگونه است؟ این تحقّق به آن است که آن بخشهایی که عقب مانده و تحوّل پیدا نکرده است، تحوّل پیدا کند؛ و روز به روز راههای جدید، کارهای جدید، فکرهای جدید و روشهای جدید، در چارچوب و بر پایۀ آن ارزشها در جامعه به وجود بیاید و پیش برود، تا آن ملت بتواند با نشاط و با قدرت به سمت هدفِ خودش حرکت کند. آیندۀ بسیار روشنی پیش روی ماست که به سمت آن در حرکتیم؛ آیندهای که ملت ایران خواهد توانست به برکت اسلام و نظام اسلامی، هم عدالت اجتماعی و رفاه مادّی داشته باشد، و هم به استقلال کامل دست یابد. از روز اول پیروزی انقلاب، ما به سمت این آینده حرکت کردهایم.[۱۱]
در واقع اهداف انقلاب دارای گسترهای است که از اهداف ابتدایی، آغاز و به اهداف متوسط و سپس نهایی، ختم میشود؛ و چنانچه از زمانبر بودن تحقق اهداف سخن میگوییم، مقصود رسیدن به اهداف نهایی انقلاب است. رهبر انقلاب با اشاره به زمانبر بودن تحقق اهداف نهایی میفرماید:
فرایند تحقّق هدفهای اسلامی، یک فرایند طولانی و البته دشوار است. به طور نسبی انسان به آن اهداف نزدیک میشود؛ اما تحقّق آنها، بسیار طولانی است. قدم اوّل که پُرهیجانتر و پُرسروصداتر از همه است، ایجاد انقلاب اسلامی است. کار آسانی نبود؛ لیکن این آسانترین است. قدم بعدی، ترتّب نظام اسلامی بر انقلاب اسلامی است، یعنی هندسۀ عمومی جامعه، اسلامی بشود؛ که این هم شد. قدم بعدی ـ که از اینها دشوارتر است ـ ایجاد دولت اسلامی است. دولت نه به معنای هیئت وزیران؛ یعنی مجموعۀ کارگزاران حکومت؛ یعنی من و شما. ما باید به معنای واقعی کلمه، در درون این نظامِ اسلامی، اسلامی شویم. این مشکلتر از مراحل قبلی است.[۱۲]
یکی از دلایل زمانبری تحقق اهداف، عقبماندگی زیاد ایران از کشورهای پیشرفته در گذشته بوده است. وضعیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه در زمان طاغوت، با اهداف مورد نظر انقلاب اسلامی فاصله بسیار زیاد داشت. رژیم گذشته نهتنها در سیاست، بلکه در اقتصاد، فرهنگ، آموزش، علم و تکنولوژی و... وابسته بود. این مسأله موجب شده بود تا این رژیم و این کشور در همۀ عرصهها از کشورهای پیشرفته بسیار عقب بماند؛ و پر شدن این فاصله، به طور طبیعی به زمان بسیار نیاز دارد. در حوزۀ علمی و آموزشی، علیرغم تلاشهای بسیار پس از انقلاب برای بهبود این وضعیت و موفقیتهای بسیار در عرصۀ علم و فناوری، کشور ما همچنان از برخی از کشورهای پیشرفته در مواردی عقب مانده است. اگرچه امروز در آمارهای رسمی جهانی، شاخصههای رشد علمی و فناوری ایران از بسیاری از کشورهای جهان، حتی کشورهای پیشرفته و صنعتی نیز بیشتر است؛[۱۳] اما این رشد هنوز نتوانسته است کاستیها و فاصلۀ زیاد در گذشته را به طور کامل جبران کند.
از نظر روابط اجتماعی و سیاسی و تعامل دولت و ملت، با یک تاریخ ۲۵۰۰ ساله از بدبینی و فاصله میان دولت و ملت روبهرو هستیم که پر شدن این خلأ، زمان طولانیای را طلب میکند. در عرصۀ فرهنگی میراثدار نظام آموزشیای هستیم که خلاقیت و پیشرفت در آن کمتر مبنا قرار داشت و مدرکگرایی از شاخصههای اصلی بوده است که متأسفانه همچنان سایۀ آن بر سر نظام اسلامی باقی مانده است. از نظر اقتصادی نیز نظام گذشته در مسألۀ توسعه، بر اساس ساخت فیزیکی جامعه و توجه به سطح و ظواهر استوار بوده است. تغییر بنیادین چنین ساختاری، با توجه به مشکلات بسیاری که پس از انقلاب و در طول جنگ تحمیلی به وجود آمد، بسیار مشکل و زمانبر خواهد بود. رسیدن به آزادیهای مدنی و اجتماعی و عقیدتی و... با توجه به متغیرهای بسیاری که در آن وجود دارد، زمان طولانیای را میطلبد.
بنابراین آنچه در اینجا حائز اهمیت است، این است که نظام اسلامی در مسیر رسیدن به اهداف انقلاب حرکت میکند و اگرچه در مقاطعی حرکت نظام به سوی آن اهداف، کند بوده، اما این حرکت هیچگاه متوقف نشده است و برخی از اهداف ابتدایی و متوسط را نیز پشت سر گذاشته است. ضمن آنکه باید این نکته را نیز مؤکداً یادآور شویم که هدف نهایی اسلام و رسیدن به جامعۀ فاضله و کامل در آیندهای نزدیک یا دور با ظهور ولی عصر(عج) تحقق خواهد یافت و نباید کسی داعیۀ تحقق آن نظام عادلانۀ جهانی، یا حتی در سطح کشور ایران را داشته باشد و تنها باید خود را در مسیر رسیدن به آن هدف نهایی و هر چه نزدیکتر شدن به آن بدانیم؛ همانگونه که امام; بارها فرمودند که باید نهایت تلاش ما این باشد تا انقلاب را به دست صاحب اصلی آن برسانیم[۱۴] و این انقلاب را به جایی برسانیم که مقدمۀ ظهور فراهم شود.[۱۵]
ب) فقدان الگو و نرمافزار
بیتردید هر نظام و کشوری برای دستیابی به اهداف و توسعه در ابعاد مختلف، به الگو و نرمافزارهایی نیاز دارد و نظام اسلامی ایران نیز از آن بینیاز نیست. این نرمافزار و الگو ـ جز آنچه در صدر اسلام و به شکل ساده و بسیط شکل گرفته بود ـ وجود نداشت، به صورت اجرایی در جهان امروز، دارای سابقه نبود و پیش از انقلاب نیز چارچوبهای آن ترسیم نشده بود.[۱۶] اگرچه امام به عنوان معمار انقلاب و با طرح نظریۀ ولایت فقیه و نیز رهبری با تدوین و ابلاغ اصول نظام اسلامی، کلیات آن را بیان فرمودهاند، اما پیادهسازی آنها به طرحها و الگوی عملی و جزئی و مشخص نیاز دارد؛ بنابراین لازم است این موضوع توسط اندیشمندان و متخصصان اندیشیده، ساخته و کامل شود تا بر اساس آن انقلاب اسلامی در مسیر درست به سوی دستیابی به اهداف خود حرکت کند. این الگو و نرمافزارهای آن در طول ۴۰ سال انقلاب بهتدریج و گاهی به صورت مقطعی طراحی و اجرا شده است و تا حد و اندازهای نیز موفق بوده است؛ اما فراهم آمدن الگوی کامل و جامع توسعۀ اقتصادی و فرهنگی و پیادهسازی آنها به سالیان بسیار نیاز دارد. این عامل نیز از عوامل کند شدن دستیابی به برخی از اهداف انقلاب بوده است.
ج) ناامنی و درگیریهای داخلی
پس از وقوع انقلاب، در حالی که برای پیشبرد اهداف انقلاب به حضور همۀ اقشار جامعه و امنیت و شروع سازندگی نیاز بود، این کشور با توطئههای بسیاری مواجه شد؛ از جمله مخالفت گروهکهای بسیاری با نظام و انقلاب که از پیش وجود داشتند یا پس از انقلاب به وجود آمدند و بعضاً به جنگ و درگیری مسلحانه با انقلاب نیز اقدام کردند که برخی از آنها مانند سازمان مجاهدین خلق (منافقین) هنوز وجود دارند و به این کشور و اهداف انقلاب ضربه میزنند؛ ایجاد غائله و شورش و ناامنی در بسیاری از شهرها و استانهای مرزی کشور، مانند غائلۀ بلوچستان، آذربایجان، ترکمن صحرا، کردستان که مورد اخیر تا سالیان درازی ادامه یافت و خسارات بسیاری بر این کشور تحمیل کردند؛ و با ترور شخصیتهای بزرگ نظام و متخصصان و کارشناسان، انقلاب و ملت ما را از سرمایههای ارزشمندی محروم کردند که برای تحقق اهداف انقلاب از اهمیت بسزایی برخوردار بودند و نقش بسیاری داشتند.
این موارد و موارد مشابه دیگر، موجب نابودی سرمایههای مادی، معنوی، اقتصادی و... بسیاری شده است که میتوانست در جهت توسعۀ کشور و تحقق اهداف انقلاب به خدمت گرفته شود.
د) سیاستزدگی
بزرگ شدن نقش سیاست در اندیشه و عمل و افکار مسؤولان، یکی از موانع تحقق اهداف انقلاب در ابعاد دیگر خود بوده است. این عامل موجب شده عوامل اقتصادی، فرهنگی و... پیشرفت جامعه و تحقق اهداف آن کمتر مورد توجه قرار گیرد یا مغفول واقع شود. پررنگ شدن نقش سیاست موجب میشود افکار و اندیشههای متخصصان که باید در خدمت پیشرفت اقتصادی و فرهنگی و...، به کار گرفته شود، در خدمت اهداف سیاسی و یا حتی استحکام موقعیت سیاسی یک گروه و حزب درآید. همچنین موجب میشود طرحها و راهکارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... برای تحقق اهداف انقلاب که افراد دیگر گروههای سیاسی طرح میکنند، نادیده گرفته شود.
در جامعۀ ما پس از انقلاب، متأسفانه سیاست بیش از حد فربه شده و به نوعی زیربنای تمام امور دیگر (اقتصاد، فرهنگ و...) قرار گرفته است و عدۀ بسیاری از دریچۀ سیاست به همه چیز نگاه میکنند؛ در حالی که انقلاب پیامبر، یک انقلاب فرهنگی و بعثت ایشان برای تکمیل اخلاق انسانها[۱۷] و گسترش عدالت در تمام ابعاد آن[۱۸] بوده است، اما پرداخت بیش از حد به سیاست، موجب غفلت، یا کمتوجهی به اهداف دیگر انقلاب شده است.
هـ) رفاهزدگی و اشرافیگری مسؤولان
مسؤولان نظام اسلامی به اندازۀ عوامل رژیم گذشته به این آفت آلوده نشدهاند؛ اما متأسفانه رگههایی از این آفت، کموبیش و با شدت و ضعف در میان برخی از مدیران نظام راه یافته و بارها در کلام امام; و رهبری نسبت به آن هشدار داده شده است.
رهبر معظم انقلاب میفرماید:
از جمله چیزهایی که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کُند میکند، نمود اشرافیگری در مسؤولان بالای کشور است. اشرافیگری دو عیب دارد؛ عیب دومش از عیب اولش بزرگتر است. عیب اول اشرافیگری، اسراف و... است؛ اما عیب دوم بدتر است و آن این است که فرهنگسازی میکند؛[۱۹]
و هنگامی که چنین چیزی فرهنگسازی شود، نهتنها مسؤولان، بلکه تمام مردم به سوی آن کشیده میشوند. علاوه بر تضعیف عدالتخواهی، موجب راحتطلبی میشود و مسؤولانی که به این آفت آلوده میشوند، طبعاً سختیها را تحمل نخواهند کرد؛ در حالی که لازمۀ تحقق اهداف انقلاب، تحمل و بردباری در برابر سختیها و مشکلات است.
در اینجا باید رخنۀ فرصتطلبان و افراد فاقد صلاحیت به ساختار نظام اسلامی را نیز یادآور شویم؛ کسانی همچون بنیصدر. اگرچه این رخنهها گسترده نبود؛ اما در حد و اندازۀ خود موجب مشکلاتی برای کشور و عقبماندگی انقلاب در دستیابی به اهداف خود شده است. دلسوزان و متفکران نظام اسلامی از ابتدا خطر چنین عاملی را گوشزد کردهاند. استاد مطهری با یادآوری انقلاب مشروطه و قدرت گرفتن فرصتطلبان، این خطر را از همان ابتدای انقلاب و حتی پیش از آن یادآور شده بود.[۲۰]
و) سوء مدیریت مدیران
سوء مدیریت ابعاد مختلفی دارد. یکی از آنها توجه نداشتن برخی از مسؤولان نظام به موضوعات و اهداف اهم و مهم انقلاب بوده است. برخی از مسؤولان نظام، موضوعهای مهمتر را واگذاشته و به مسائل فرعیتر پرداختند. مثلاً یکی از موضوعات مهمی که از اهداف اصلی انقلاب نیز بوده، توجه و گسترش عدالت در جامعه بوده است؛ اما اموری دیگر ـ مانند آنچه در سیاستزدگی بیان شد یا پرداختن به موضوعات دیگر یا سختی تلاش برای گسترش عدالت در جامعه ـ موجب شد از این امر مهمتر سر باز زنند یا نسبت به آن، اهمال و سستی بورزند. رهبر انقلاب با اشاره به همین موضوع میفرماید:
عدالت از چیزهایی است که نباید آن را فراموش کرد. شما نهج البلاغه را که نگاه میکنید، میبینید در سرتاپای نهج البلاغه عدالت وجود دارد. اعتقاد جدّی بنده این است که بسیاری از ناکامیهای امروز ما در عرصۀ رسیدن به هدفهای انقلاب و ادارۀ مطلوب کشور، به دلیل کماعتنایی به عدالت است.[۲۱]
۲ـ عوامل خارجی
تردیدی نیست که یکی از مهمترین موانع تحقق اهداف انقلاب، عوامل خارجی و دشمنان این نظام و انقلاب بودند و هستند که در ابعاد مختلف در رسیدن انقلاب به اهداف انقلاب، کارشکنی و توطئه کردهاند؛ به بیان رهبر انقلاب «اگر دشمن توطئه نمیکرد، اگر دشمن به رهبری استکبار جهانی و در رأسش امریکای پلید و خبیث، علیه این مملکت فعّالیت نمیکرد، خیلی از این کارها انجام شده بود».[۲۲]
دشمنان خارجی انقلاب برای جلوگیری از اهداف آن و توسعۀ کشور در ابعاد مختلف توطئه کردهاند که مهمترین نمود آنها را در تهاجم فرهنگی، اقتصادی و جنگ تحمیلی میتوان دید.
الف) تهاجم فرهنگی
اصلاح فرهنگ طاغوتی به فرهنگ اسلام ناب و انقلاب، یکی از اهداف نظام اسلامی است که به شکلهای مختلف و با بهرهگیری از ابزارهای مختلف رسانهای و تبلیغی، مورد تهاجم دشمنان نظام اسلامی قرار گرفته است. دشمنان با توجه به حجم رسانهای گستردهای که دارند و با استفاده از کارشناسان در امور مختلف و برپایی کنفرانسها و تشکیل اتاقهای فکر و برنامهریزی، به شناسایی آسیبها و ضعفهای موجود در نظام اسلامی پرداختند و از آنها برای ضربه زدن به انقلاب و کند کردن قطار انقلاب در رسیدن به اهداف خود بهره گرفتهاند.
ب) تحریم اقتصادی
استفاده از این ابزار نیز یکی دیگر از ابعاد تهاجم و توطئۀ دشمنان برای ایجاد مانع در تحقق اهداف انقلاب بوده است. ارتباط با ملتها و دولتها و سرمایههای جهانی، یکی از ابزارهای مهم پیشرفت و دستیابی به اهداف اقتصادی است. تحریمهای اقتصادی مانع این ارتباطها و دادوستد ایران با دیگر کشورها و ملتهای جهان و کاهش سرمایهگذاری خارجی شده و باعث تحمیل شرایط سخت بر نظام اسلامی شده است. این مسأله مانع ورود بسیاری از ابزارها و مواد مورد نیاز برای توسعۀ اقتصادی کشور است. تحریم اقتصادی حتی برای بهرهگیری از سرمایهها و پیشرفتهای علمی کشورهای دیگر، مانع ایجاد کرده است؛ و به بیان مقام معظم رهبری: «محاصرۀ اقتصادی میکنند، برای اینکه شاید بتوانند وضع اقتصادی کشور را خراب و بحرانی کنند و مردم را دلسرد و از انقلاب جدا کنند».[۲۳]
ج) جنگ تحمیلی
تهاجم نظامی و تحمیل جنگ ۸ ساله بر ملت ایران، بسیاری از سرمایههای انسانی و اقتصادی را که میتوانست برای پیشبرد اهداف انقلاب مورد بهرهبرداری قرار گیرد، از بین برد یا به شدت به آن آسیب زد؛ همانگونه که رهبر انقلاب فرمودند:
اگر جنگ هشتساله را بر ما تحمیل کردند، به خاطر این بود که ما دیرتر به بازسازی کشور و زنده کردن زمینههای عمران بپردازیم. استعمار و استکبار میدانند که اگر ملت ما به کمک مسؤولان و گردانندگان و مدیران دلسوز کشور بتواند ایرانی آباد و آزاد بسازد و آحاد جامعه را کاملاً مرفه و برخوردار از عدالت اجتماعی و سایر ارزشهای اسلامی کند و در زیر چتر شریعت مقدسۀ اسلام نگهدارد، در آن صورت، انقلاب بزرگ و شکوهمند ما به خودی خود و بدون آنکه کسی تلاش کند، به همۀ کشورهای اسلامی صادر خواهد شد و الگوی دیگران قرار خواهد گرفت.[۲۴]
این جنگ هشتساله، نهتنها بسیاری از سرمایههای اقتصادی و انسانی کشور را به خود اختصاص داد، بلکه آسیبهای روانی، اقتصادی و انسانی آن بعد از ۳۰ سال نیز کاملاً التیام نیافته است.
خسارات این جنگ ابعاد گستردهای داشت که تنها خسارت اقتصادی آن ۱۱۰۰ ملیارد دلار برآورد شده است.[۲۵] این مقدار خسارت در حالی است که بودجۀ یک سال کشور برای همۀ بخشها تنها در حدود ۱۲۰ ملیارد دلار است که تنها ۲۰% آن صرف عمران میشود. اگر آن سرمایۀ عظیم در راه عمران و آبادانی و توسعۀ کشور به کار میرفت، نزدیک به ۳۵ سال عمران و آبادانی کشور را پیش میبرد و تحقق اهداف انقلاب تا حد بسیار وسیع و گسترده تحقق مییافت.
نتیجهگیری
انقلاب اسلامی ایران، در حقیقت انقلاب ارزشها بود و برای تحقق اهداف والای انقلاب تلاشهای فراوانی صورت گرفته و بسیاری از آنها نیز محقق شده است، اما برخی از اهداف انقلاب، به دلیل موانع پیشرو، تحقق نیافته است. زمانبر بودن تحقق اهداف، فقدان الگو و نرمافزار مناسب، ناامنی و درگیریهای داخلی، سیاستزدگی، رفاهزدگی و اشرافیگری مسؤولان و سوء مدیریت مدیران، موانع داخلی تحقق کامل اهداف انقلاب به شمار میروند و مشکلاتی مانند: تهاجم فرهنگی، تحریم اقتصادی و جنگ تحمیلی، موانع خارجی تحقق اهداف انقلاب محسوب میشوند.
فهرست منابع
کتب
قرآن
ابناعثم کوفى، أبومحمد أحمد؛ الفتوح؛ تحقیق على شیرى؛ بیروت: دارالأضواء، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
جعفری ولدانی، اصغر؛ کانون بحران در خلیج فارس؛ تهران: سازمان انتشارات کیهان، ۱۳۷۷ش.
خمینی، روح الله؛ صحیفۀ امام؛ تهران: مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی;، ۱۳۷۸ش.
شریف الرضی، محمد بن الحسن؛ نهج البلاغه؛ تصحیح صبحی صالح؛ قم: انتشارات هجرت، ۱۳۹۵ق.
کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی؛ تهران: دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
مجلسی، محمدباقر؛ بحار الأنوار؛ تحقیق و تصحیح جمعى از محققان؛ بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
مسعودی، ابوالحسن؛ مروج الذهب و معادن الجوهر؛ تحقیق محمد محییالدین؛ بیروت: دار المعرفه، ۱۹۸۴م.
مطهری، مرتضی؛ نهضتهای اسلامی در صد سالۀ اخیر؛ تهران: صدرا، چاپ ۱۸، ۱۳۷۳ش.
معادیخواه، عبدالمجید؛ نخستین نیم قرن اول از تاریخ اسلام در آیینۀ نهج البلاغه؛ قم: دفتر نشر معارف، ۱۳۸۰ش.
پایگاههای اینترنتی
http:// www.farsi.khamenei.ir
http:// www.yon.ir
[۱]. أبومحمد أحمد ابناعثم کوفى؛ الفتوح؛ ج۳، ص۶۰ـ۶۱.
[۲]. ابوالحسن مسعودی؛ مروج الذهب؛ ج۲، ص۴۱۹.
[۳]. محمد بن الحسن شریف الرضی؛ نهج البلاغه؛ خطبۀ ۱۵.
[۴]. محمدباقر مجلسی؛ بحار الانوار، ج ۳۴، ص۱۶۷؛ محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۸، ص۵۸.
[۵]. محمد بن الحسن شریف الرضی؛ نهج البلاغه، ص۱۸۸ـ۱۸۹؛ عبدالمجید معادیخواه؛ نخستین نیم قرن اول از اسلام در آیینۀ نهج البلاغه؛ ص۳۳۸.
[۶]. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2599
[۷]. http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3223
[۸]. http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2111
[۹]. http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id=10881
[۱۰]. http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7227
[۱۱]. http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3005
[۱۲]. http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id=10881
[۱۳]. http: //yon.ir/Md89B. yon.ir/aLHW6
[۱۴]. روحالله خمینی؛ صحیفۀ امام؛ ج۱۵، ص۳۸۵؛ ج۱۶، ص۱۸۳؛ ج۱۹، ص۲۰۹.
[۱۵]. همان؛ ج۸، ص۳۸۴.
[۱۶]. مرتضی مطهری؛ نهضتهای اسلامی در صد سالۀ اخیر؛ ص۹۶ـ۹۸.
[۱۷]. «بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ»؛ محمدباقر مجلسی؛ بحار الانوار؛ ج۱۶، ص۲۱۰؛ ج۶۷، ص۳۷۲.
[۱۸]. ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و به آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند (حدید: ۲۵).
[۱۹]. http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3079
[۲۰]. مرتضی مطهری؛ نهضتهای اسلامی در صد سالۀ اخیر؛ ص۹۳ـ۹۶.
[۲۱]. http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7227
[۲۲]. http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2770
[۲۳]. http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1926
[۲۴]. http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2133
[۲۵]. جعفری ولدانی؛ کانون بحران در خلیج فارس؛ ص۲۵ـ۲۸.
نگارنده: حجت الاسلام والمسلمین دکتر سیدمحمد اکبریان(عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نظرات شما عزیزان: