ازدواج در سن ازدواج
ازدواج در سن ازدواج این کلام حکیمانه امام علی علیه السلام را یادآور شدیم که فرمودند: .. قال : لا یرى الجاهل إلا مفرطة أو مفرطة (1).انسان جاهل را جز در حال افراط (زیاده روی) و تفریط (کوتاهی کردن) نمی بینی»
بیان رسای حضرت علیه السلام روشنگر این حقیقت است که انسان عاقل همه امور خود را با سنجش و تدبیر درست و به هنگام انجام می دهد. با در پیش داشتن چنین رویه ای، هر کاری به سرانجامی درست می انجامد و کمتر با شکست یا انحراف از مسیر اصلی خود روبه رو می شود.
ازدواج که یکی از مهم ترین اقدامات بشر در طول عمرش است، زمان ویژه ای دارد که باید در همان هنگام مناسب انجام شود؛ یعنی نه پیش از موعد باشد و نه با تأخیر انجام گیرد. تعیین زمان مشخص و دقیق برای ازدواج دختر و پسر با وجود تفاوت های فردی، نه ممکن است، نه معقول و پسندیده. اما این واقعیت انکارناپذیر است که انسان در هر مرحله از عمر خود با ویژگی ها و توانمندی های ویژه همان دوره آفریده شده است. این ویژگی ها و توانمندی ها را همانند همه جهان هستی، پروردگار درست مطابق و به اندازه نیازمندی های انسان در همان دوره عمرش تدبیر کرده است؛ به گونه ای که با نبود آن، زندگی و گذران عمر در آن دوران و دوره های بعد برای انسان بسیار سخت یا غیر ممکن است. مرحله مهم جوانی نیز مانند دیگر مراحل زندگی ویژگیهایی خاص دارد. در این دوره حساس، بسیاری از قوای جسمی، روحی و روانی، به درجه ای خاص از فعلیت می رسد؛ انسان به عرصه هایی جدید و به ضرورت، به اجتماعی بزرگتر از پیش وارد می شود. او با کسانی مرتبط می شود که پیش از آن، نبوده است. بینش ها، گرایش ها، خواسته های میل ها، نفرتها، عواطف، هیجانات، احساسات، و... نیز در این دوره برای جوان نمودی دیگر دارد.
همه این قوا و نیروها به گونه ای دقیق و حساب شده به فعلیتی رسیده است که پیش از آن چنین نبوده است؛ البته با سپری شدن دوران طلایی جوانی، این فعلیت ها نیز آرام آرام رنگ می بازد و دیگر شور و نشاط دوران جوانی را نخواهد داشت. از مهم ترین این قوا، غریزه جنسی است. این نیروی قدرتمند در دوره جوانی به بالاترین حد فعلیت و قدرت می رسد و با سپری شدن این دوره، آرام آرام از توان آن کاسته می شود. پس باید از آن به بهترین وجه بهره برد. اما چگونه و از چه راهی؟دوشیزگان همانند میوه های درختان اند. هنگامی که میوه ها رسیدند، اگر چیده نشوند، تابش آفتاب آنان را فاسد می کند و بادهای خزان به اطرافشان می پراکند. دوشیزگان نیز چنین اند. هنگامی که به حد رشد و درک زنان رسیدند، چاره ای جز شوهر دادنشان نیست.خداوند سبحان برای این مسئله مهم نیز بشر را راهنمایی کرده است تا به بیراهه نرود و فرصت ها را از دست ندهد. چنان که پیش از این نیز اشاره شد، تنها راه ممکن و مشروع برای ارضای غریزه جنسی انسان که تدبیری الهی بوده و تجارب هزاران ساله بشر نیز آن را تأیید می کند، ازدواج و پیوند مقدس زناشویی است. راه های دیگر که با تأسف در جوامع امروزی، به ویژه مغرب زمین شایع و رایج اند . گرچه به راحتی از هر انسانی ساخته اند - نامشروع، خطرناک و مخاطره آمیزند.
بنابراین، ازدواج نه تنها یگانه راه پاسخ گویی به این گونه نیازهای بشری است، بلکه باید تدبیری اندیشیده شود تا به دور از شتاب زدگی یا تأخیر، درست در زمان خود و به هنگام انجام شود. بدین ترتیب دو طرف هم از مواهب آن بهره مند می شوند و هم از زیان های احتمالی تأخیر در ازدواج مصون می مانند. برای هر شخص، بنا بر ویژگیهای فردی و قوت و ضعف های موجود در او، زمانی ویژه برای ازدواج مناسب است و زودتر یا دیرتر از آن، خطرهایی را متوجه وی خواهد ساخت.
به باور همه صاحب نظران، بهترین زمان برای ازدواج جوانان هنگامی است که آنان به اندازه کافی به رشد عقلانی، جسمانی، روحی و روانی رسیده باشند؛ البته رسیدن به این نقطه طلایی برای همه افراد یکسان نیست؛ چراکه زمینههای متنوع ارثی، عوامل متعدد محیطی و عناصر گوناگون تربیتی بر آن تأثیرگذار است. رعایت این امور همان رفتار عاقلانه ای است که از هر انسان هوشمند، عاقل و متعادلی انتظار می رود. این رویه همان رفتار عادلانه ای است که حضرت حق تعالی از آن راضی است.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت (علیهم السلام) در ازدواج خود، فرزندان، خویشان و یارانشان، تعادل و پرهیز از افراط و تفریط را اصل قرار می دادند و ذره ای از آن عدول نمی کردند. ایشان بن، چنان که ازدواج زودهنگام را روا نمی دانستند، بیش از آن، تأخیر در آن را برای جوانان برنمی تافتند. سخنان و توصیههای اولیای اسلام، چون رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت (علیهم السلام) به شاهد این ادعاست. آن بزرگواران همیشه ازدواج به هنگام را توصیه می فرمودند و کسانی را که به هر دلیل این اقدام ضروری و مقدس را به تأخیر می انداختند، نکوهش و توبیخ می کردند. در این باره، از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل است که فرمودند: هیچ جوانی در آغاز جوانی ازدواج نمی کند، مگر اینکه شیطانی که مأمور اوست فریاد بر می آورد: «وای! این جوان دوسوم دینش را از گزند من حفظ کرده است. بنابراین، او باید برای حفظ بقیه دینش تقوای خدایی را پیشه خویش سازد. در بیانی دیگر از آن بزرگوار و فرزندشان امام صادق (علیه السلام) با چنین آمده است:
کسی که ازدواج را از ترس مخارج زندگی ترک کند، البته به خداوند تبارک و تعالی بدگمان است؛ در حالی که خداوند می فرماید: «جوانان خود را به هم تزویج کنید؛ اگر فقیر باشند خداوند از فضل خویش آنان را غنی و بی نیاز خواهد ساخت».(.. قال : لا یرى الجاهل إلا مفرطة أو مفرطة )(2).
امام صادق (علیه السلام) ع فرموده اند: خداوند پیامبرش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) را به همه آنچه انسان نیاز دارد، آگاه کرده است. یکی از مواردی که خداوند رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) را از آن آگاه کرد این بود که روزی حضرت بر بالای منبر رفتند و فرمودند: «ای مردم، جبرئیل از سوی خداوند مهربان و دانانزد من آمد و گفت:
دوشیزگان همانند میوههای درختان اند. هنگامی که میوه ها رسیدند، اگر چیده نشوند، تابش آفتاب آنان را فاسد می کند و بادهای خزان به اطرافشان می پراکند. دوشیزگان نیز چنین اند. هنگامی که به حد رشد و درک زنان رسیدند، چاره ای جز شوهر دادنشان نیست. اگر ازدواج نکنند به فاسد نشدنشان اطمینانی نیست؛ زیرا آنان بشرند.( عن أبی عبد الله قال: إن الله لم یترک شیئا مما یحتاج إلیه إلا علم نبیهة فکان من تعلیمه إیاه أنه صعد المثیر ذات یوم فحمد الله وأثنى علیه ثم قال: أیها الناس! إن جبرئیل أتانی عن الطیف الخبیر قال: إن الأبکار بمنزلة القمر على الشجر إذا أذری تره فلم یجتنى أفسدته الشمس وترته الریاڅوکذلک الأنکار إذا أدرک ما یدرک السا فلیس لهن دواء إلا البقوله وإلا لم یؤمن علیه الفساد لائن بشر قال فقام إلیه رجل فقال یا رسول الله من زوج فقال الأکفاء فقال یا رسول الله ومن الأکفاء فقال المؤمنون بعضهم أنقاه بعض المؤمنون بعضهم أکفاء بغض) (3) این سخنان حکیمانه، که در منابع روایی بسیارند، از اهمیت ازدواج، آن هم به هنگام و بدون فوت وقت نشان دارند.
پینوشتها:
- محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱، ص ۱۵۹
- محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱، ص ۱۵۹
- محمد بن یعقوب الکلینی الرازی، الکافی، ج ۵، ص۳۳۷؛ محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۹۱
منبع: همسران شایسته، اسد الله طوسی، چاپ اول، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله)، قم ۱۳۹۱
نظرات شما عزیزان: