تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 56688
بازدید دیروز : 7590
بازدید هفته : 65137
بازدید ماه : 118415
بازدید کل : 10510170
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 17 / 1 / 1395

کدام دختر دانشجو، وقتی دارد کتاب و جزوه می اندازد توی کوله، گوشش به رعدِ «عبدالباسط» است؟ کی دلش سرِ صبحی، هوای طاهای «حکیم عمران» کرده؟ کی خواسته همراه صبحانه، «لیثی» گوش کند؟ ما کجاییم؟ از چی حالمان به هم خورده که پناه گرفته ایم به تلاوت ها؟

♥بخوان و تفکر کن...(عکس نوشته های زیبا) ♥

« قرآن هایی که زیاد ورق خورده اند، قرآن هایی که یکی با آنها دوست بوده، قرآن هایی که به درون روزمرگی راه پیدا کرده اند؛ قرآن هایی با رد انگشت و اشک...».
این صفحه نشان داده است که فضای مجازی آنقدرها هم که می گویند، مایوس کننده نیست. هنوز هم می شود از لای انبوه صفحات سیاه و خاکستری اش، صفحات سفیدی را پیدا کرد که حال و روز آدم را حسابی خوب و بهاری کند؛ صفحاتی که در کار انتشار نورند و عطر معرفت می پراکنند.

صداهای باشکوه

«قبول! تلویزیون بزرگِ سالن، برای مهمانی های شلوغ، سریال های چندفصله، اخبارهای بین المللی، گعده های فیلمِ کلاسیک یا اصلا بگذار خاموش باشد، من توی همین اتاق کوچک، با همین تلویزیون کوچک می نشینم پای تلاوت های درخواستی.

صبح، که همه یا خوابند یا سرِ میز صبحانه اند، چای می ریزم و می آیم توی اتاقْ این وری و تلویزیون کوچک قدیمی را روشن می کنم. آیه ها، شبیهِ عطر می پیچند توی خانه. راستی، حالا چندتا آدم مثل من نشسته اند پای شبکه قرآن تا تلاوتِ در خواستی* شان پخش بشود؟ کدام دختر دانشجو، وقتی دارد کتاب و جزوه می اندازد توی کوله، گوشش به رعدِ «عبدالباسط» است؟ کی دلش سرِ صبحی، هوای طاهای «حکیم عمران» کرده؟ کی خواسته همراه صبحانه، «لیثی» گوش کند؟ ما کجاییم؟ از چی حالمان به هم خورده که پناه گرفته ایم به تلاوت ها؟ از چی زده شدیم؟ از کجا فهمیدیم آن همه شبکه قلابی اند؟ کی یادمان داد صبح را با صداهای باشکوه شروع کنیم؟

کِی بشود این تلاوت های درخواستی با ما از خانه بیایند بیرون، بیایند توی هدفون هایمان، بیایند توی تاکسی، توی اتوبوس، توی مترو، با ما برسند سر کار و شبِ خسته، با ما برگردند خانه؟

کِی بشود؟»

قرآن

دو. بهشت غواص شهید 16ساله!

فاطمیه ی سه سال قبل بود که دو شهید گمنام میهمان شهر ما شدند.
مفتخر بودم که یکی از آن دو شهید گمنام را که 16 ساله بود در آغوش بگیرم و در خانه ی ابدیش بگذارم.
به رسم خاکسپاری اولیاء الله قبل شهید داخل قبر شدم و تا صاحبخانه بیاید اول زیارت عاشورا خواندم و بعد این صفحه از ختم قرآنم را خواندم.
قرآنم متبرک شد به لمس استخوان هایی که از شهید غواص 16 ساله مانده بود و بیرون که آمدم، این جملات را در حاشیه آن صفحه از قرآن می نوشتم.
حالا سالها از آن روز گذشته و من هر بار که به صفحه 124ام از قرآنم می رسم، یاد آن بهشت کوچک که در جوار آن شهید نصیبم شد، در خاطرم زنده می شود.

نویسنده : نفیسه مرشدزاده

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: دانستنی ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی