ضرورت شناخت امام
و ادني ما يكون به ضالا ان لايعرف حجه الله في ارضه و شاهده علي خلقه الذي امر الله تعالي بطاعته و فرض ولايته. [1].
امام علي عليهالسلام فرمود: «كمترين چيزي كه- بندهي خدا- به واسطهي آن گمراه ميشود، اين است كه حجت خدا را در زمين نشناسد و به شاهد حق تعالي بر بندگانش كه خداوند به اطاعت او فرمان داده و دوستي وي را واجب كرده آشنا نباشد».
امامشناسي يكي از تكاليف بزرگ و مهم اسلامي است. بر اساس اين وظيفهي شرعي و مسئوليت خطير ديني، هر مسلماني وظيفه دارد كه پس از معرفت خداي متعال و پيامبرش، وصي پيامبر (ص) و امام و رهبر ديني
[صفحه 10]
و آسماني خويش را بشناسد. آنچه از مضمون احاديث و روايات اهلبيت عصمت و طهارت عليهمالسلام به دست ميآيد، تاكيد و تكيه بر ضرورت شناخت و معرفت هر چه بيشتر و كاملتر نسبت به امام معصوم عليهالسلام دارد. و اين امر مهم چندان داراي اهميت و اعتبار است، كه عدم شناخت امام موجب فساد جامعه و گمراهي و زوال و انحراف امت اسلام ميشود، تا آنجا كه امام صادق عليهالسلام راز صلاح و اصلاح زمين و اهل آن را در ارتباط و وابسته به وجود امام معصوم دانسته و نخستين و مهمترين نياز هر مسلماني را معرفت و شناخت امام و رهبر ديني بيان فرموده است. به اين روايت از سخنان آن حضرت توجه كنيد:
ان الارض لا تصلح الا بامام و من مات لا يعرف امامه مات ميته جاهليه و احوج ما يكون احدكم الي معرفته اذا بلغت نفسه هذه و اهوي بيده الي صدره، يقول: لقد كنت علي امر حسن. [2].
امام جعفر صادق عليهالسلام فرمود: «زمين آباد و اصلاح نميشود مگر به وجود امام و هر كس بميرد و امام خود را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است. و هنگامي كه هر يك از شما را نفس به سينه رسد، بيشتر از هر چيز به شناسائي امام نيازمندتر است، تا در اين حال بگويد: به كار خوبي پرداختهام».
با اندكي دقت و تامل در حديث فوق، شدت، ضرورت و فزوني اهميت شناخت امام براي هر فرد مسلمان روشن ميشود. چرا كه امام
[صفحه 11]
عليهالسلام مرگ دور از شناخت امام را مرگ جاهليت، يعني مرگ در حال شرك و كفر دانسته است. و مهمتر اينكه امام بزرگترين و مهمترين نياز انسان در هنگامي كه مرگ وي فرا رسيده است شناخت امام و معرفت نسبت به آن وجود مقدس ميداند و اضافه ميفرمايد كه اگر در آن حال در ارتباط با تلاش براي شناخت امام خويش بميرد، ميتواند ادعا بكند در حالي مرده است، كه به كاري نيكو سرگرم بوده. ضرورت شناخت امام و رهبر پس از پيامبر اكرم (ص) در هر عصر و براي هر قومي كه نسبت به وجود مطهر امام (ع) معرفت نداشته باشند، به اندازهاي است كه امام صادق عليهالسلام خواب و استراحت را براي ايشان مجاز نميداند و ميفرمايد اگر با اين حال در بستر خواب بميرند، به مرگ جاهليت يعني در حال شرك و كفر مردهاند. به اين سخن از امام صادق عليهالسلام توجه كنيد:
عن ابيعبدالله عليهالسلام انه قال:
يا يحيي! من بات ليله لايعرف فيها امام زمانه مات ميته جاهليه. [3].
«امام صادق عليهالسلام فرمود:
اي يحيي! هر كس شبي به خواب رود و در آن شب در حالي كه امام زمان خود را نشناخته بميرد، به مرگ روزگار جاهليت مرده است».
آنان كه خود را مسلمان ميدانند و به وظايف و تكاليف ديني عمل ميكنند، ولي نسبت به امامت امت اسلامي و مقام والاي خليفه اللهي
[صفحه 12]
اوصياء رسولالله (ص) بياعتناء و جاهلاند و با اين حال گمان ميكنند كه از شريعت و هدايت الهي بهرهاي بردهاند، بايد بدانند كه در شمار گمراهان و بلكه به فرمودهي قرآن در زمرهي گمراهترين مردم ميباشند. در اين رابطه اين حديث از حضرت امام موسي بن جعفر عليهالسلام شايان توجه و تامل فراوان است:
عن ابي الحسن (ع) في قوله: «و من اضل ممن اتبع هويه بغير هدي من الله». [4].
قال: من اتخذ دينه رايه بغير امام من ائمه الهدي. [5].
امام ابوالحسن الكاظم عليهالسلام در تفسير آيهي:
(و چه كسي گمراهتر از آنكه پيرو خواهشهاي نفساني خود بوده و بدور از هدايت و راهنمائي خداست؟).
«فرمودند، معني آيه اينست كه: گمراهتر از همه، كسي است كه بدون امامي از ائمهي راهنما، به دين خود بر اساس راي و نظر خويش عمل كند». اهميت و اعتبار شناخت امام منصوب از سوي حق تعالي و سفارش شده از سوي پيامبر اكرم (ص) به اندازهاي است، كه اميرالمومنان حضرت علي (ع) شرط ورود به بهشت را براي بندگان خدا، معرفت امام و پذيرش امامت و ولايت امام معصوم از سوي مردم و شناخت ائمهي معصومين (ع) از مردم به عنوان شيعيان و دوستداران خود (يعني اينكه ائمه دين مردم را پيروان و دوستان خود بدانند) ميداند. و مهمتر اينكه علت سقوط مردم را
[صفحه 13]
در دوزخ، امام عليهالسلام عدم قبول امامت و ولايت ائمهي اطهار (ع) از جانب آنان ذكر فرموده است. در اين ارتباط توجه به اين فراز از سخنان مولاي متقيان امام علي (ع) ضروري است، آنجا كه فرمود:
انما الائمه قوام الله علي خلقه و عرفاوه [6] علي عباده و لا يدخل الجنه الا من عرفهم و عرفوه و لا يدخل النار الا من انكرهم و انكروه. [7].
«همانا امامان از جانب خدا تدبيركنندگان كار مردمانند و كارگزاران آنان. كسي به بهشت نرود جز آنكه آنان را شناخته باشد و آنان او را شناخته باشند و به دوزخ درنشود جز آنكه منكر آنان بود و آنان وي را نپذيرفته باشند».
بديهي است كه معرفت مردم نسبت به پيشوايان ديني، عبارتست از پذيرش امامت و ولايت ائمه اطهار (ع) در همهي امور حيات و شئون زندگي از سوي مردم و عدم شناخت ائمه (ع) يعني انكار ولايت و امامت آنان. و شناخت ائمهي اطهار از مردم عبارتست از اينكه آنها مردم را به پيروي و دوستي و محبتشان تصديق كنند.
محتواي احاديث و روايات شرط ايمان به خدا و اساس اعتقاد راستين به اسلام را، اعتقاد قلبي به امامت عترت معصوم پيامبر (ص) و معرفت امام معصوم بيان كرده است، تا آنجا كه امام محمدباقر عليهالسلام ميفرمايد، با عدم شناخت صحيح و كامل مردم از شخصيت امام معصوم، هيچ عذر و بهانهاي از ايشان پذيرفته نيست. و هرگاه فردي بميرد و امام خود را
[صفحه 14]
نشناسد، به مرگ جاهليت مرده است. در اينباره كلام امام باقر عليهالسلام خواندني است، آنجا كه فرمود:
من مات و ليس له امام، مات ميته جاهليه و لايعذر الناس حتي يعرفوا امامهم. [8].
«هر كس بميرد و او را امامي نباشد، به مرگ روزگار جاهليت مرده است. و از مردم عذري پذيرفته نميشود، مگر اينكه امام خود را بشناسند.»
و بالاخره منطق قرآني و زبان گويا به وحي پيامبر اكرم (ص) در نهايت صراحت و روشني، عدم شناخت صحيح و معرفت لازم از امام معصوم در هر عصري را، همسنگ با كفر روزگار جاهليت دانسته است، چرا كه اگر امت اسلامي از گذرگاه جهل و غفلت امام منصوص از سوي حق تعالي و منصوب از جانب پيامبر اكرم (ص) را به خوبي و درستي نشناسد، سرانجام بر اثر توطئه و دسيسههاي گمراهان مشرك و كافران منافق، از صراط مستقيم اسلام و اطاعت از امام معصومي كه اوليالامر امت اسلامي است منحرف شده و در نتيجه به بيراهه مرگ آفرين و ذلتبخش فرهنگ و آداب و رسوم عهد جاهليت و روزگار بربريت سوق داده ميشود. به همين دليل پيامبر اكرم (ص) در حديث مشهوري فرمود:
من مات لايعرف امام زمانه مات ميته جاهليه. [9].
«هر كس بميرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهليت مرده
[صفحه 15]
است».
از مجموع احاديثي كه نقل شد و بسياري حديثهاي ديگر در همين موضوع كه بيان آنها از گنجايش اين مختصر، افزون است، چنين برميآيد كه شناخت امام و معرفت مقام الهي او، يكي از مسئوليتهاي خطير امت اسلامي است. و اين تكليف عظيم در ارتباط با وظايف ديگر شرعي از اولويت و اهميت خاصي برخوردار ميباشد. و نيز نبايد فراموش كنيم، كه شناخت امام و معرفت به حق ممتاز و مقام آسماني وي به شناخت ظاهري و مقدماتي از قبيل آگاهي از نام، لقب، كنيه، تاريخ تولد، زمان شهادت و معاصر بودن امام با كدام خليفهي اموي يا عباسي محدود نيست. چرا كه معرفت امام يعني، آگاهي از دلايل نص و نصب امام، شناخت ويژگيهاي امام، علم به حوزهي قدرت و تصرف امام در كاينات و آگاهي از اينكه امام زبان گوياي وحي و مفسر حقيقي قرآن است. شناخت امام يعني ايمان و آگاهي به اين حقيقت كه امام حجت بالغهي خدا و وصي پيامبر او بر روي زمين ميباشد و به همين دليل اولي به تصرف در جان و مال همهي مسلمانان و متصرف در همهي عوالم ملك و ملكوت است. و در كلامي جامع امام نه تنها داراي ولايت تشريعي است، بلكه به اذن پروردگار از ولايت تكويني نيز برخوردار است.
براي دستيابي به چنين معرفتي در حق امام معصوم ناگزير بايد روي نياز به آستان مقدس عترت پيامبر آورد و دست حاجت به سوي اقيانوس بيكران حكمت و بصيرت ائمهي اطهار عليهمالسلام دراز كرد، تا مگر ايشان از گذرگاه حمايت و هدايت انسانها كه عهد خدايي بر عهدهي ايشان
[صفحه 16]
است، امت اسلامي را با نشانهها و ويژگيهاي امام معصوم آشنا كنند. بنابراين بمنظور شناخت هر چه صحيحتر امام و معرفت هر چه كاملتر نسبت به ايشان در ذيل به بيان برخي از نشانهها و ويژگيهاي امام از زبان ائمهي اطهار عليهمالسلام ميپردازيم.
نظرات شما عزیزان: