حواریون پس از عروج حضرت عیسی (ع) به چه سرنوشتی دچار شدند؟
در قرآن کریم، حواریون، افراد باایمانی خوانده شدهاند که در برابر خداوند و پیامبرش تسلیم بودهاند. یکی از این حواریون، بعدها به حضرت عیسی (ع) خیانت کرد.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، به دوازده نفر از یاران مخصوص و نزدیک حضرت عیسی (ع) حواریون میگفتند که بعد از حضرت عیسی عهده دار ادامه دادن راه حضرت مسیح (علیه السلام) در تبلیغ دین حضرت بودند.
نامهایشان چنین بود: پطرس، اندریاس، یعقوب، یوحنّا، فیلوپس، برترلولما، توما، متّى، یعقوب بن حلفا، شمعون ملقّب به «غیور»، یهودا برادر یعقوب، و یهوداى اسخریوطى که به حضرت عیسى (علیه السّلام) خیانت کرد.
حواریون جمع «حواری» به معنای شستن و سفید کردن است و گاهی به هر چیز سفید هم گفته میشود وبه همین خاطر غذاهای سفید را عرب «حواری» میگوید، و حوریان بهشتی را هم به همین جهت «حوریه» میگویند که سفید پوشند. دلیل اینکه حواریون، به این نام خوانده شده اند به این جهت است که آنها علاوه بر آنکه قلب پاک و روحی با صفا داشتند در پاکیزه ساختن و روشنکردن افکار دیگران و شستشوی مردم از آلودگی و گناه تلاش و کوشش فراوان داشتند.
برخى گفته اند: این لغت از حور که به معناى سفیدى خالص است گرفته شده و سبب نام گذاریش آن بود که شغلشان تمیز کردن لباسها بوده است.
در برخی روایات آمده که حضرت مسیح علیه السلام هر یک از حواریون را به عنوان نماینده خود به یکی از مناطق مختلف جهان فرستاد، آنها افرادی مخلص، ایثارگر و مجاهد و مبارز بودند و سخت به مسیح علیه السلام عشق میورزیدند.
مرحوم طبرسی نقل کرده اند که حواریون در سفرها به همراه عیسی بودند و هر گاه تشنه و گرسنه میشدند به فرمان خداوند غذا و آب برای آنها آماده میشد، آنها این جریان را افتخار بزرگی برای خود دانستند و از مسیح پرسیدند آیا کسی بالاتر از ما پیدا میشود او فرمود: «بالاتر از شما کسی است که زحمت بکشد و از دست رنج خودش بخورد». به دنبال این جریان آنها به شستشوی لباس و گرفتن اجرت مشغول شدند.
برخی دیگر گفته اند، که این نام کنایه از شست وشو دادن آنها از دلها و نفوس مردم بود که با بیان معارف الهى و احکام و توجه دادن مردم به سوى خداى یکتا، دلها را از آلودگى شرک و بت پرستى شست وشو مى دادند.
در برخی روایات آمده که حضرت مسیح علیه السلام هر یک از حواریون را به عنوان نماینده خود به یکی از مناطق مختلف جهان فرستاد، آنها افرادی مخلص، ایثارگر و مجاهد و مبارز بودند و سخت به مسیح علیه السلام عشق میورزیدند.
حواریون مسئولیت ابلاغ بشارت عیسی را به دیگر اقوام بنیاسرائیل پذیرفتند و مسیح بودن عیسی و بر حق بودن او را تصدیق کردند و پس از زنده شدنِ دوباره و عروج عیسی به آسمان، طبق دستور او به سوی اقوام بنیاسرائیل در نقاط دیگر پراکنده شدند و انجیل حضرت عیسی را تبلیغ کرددند.
بر اساس متن «انجیل» یهودا اسخریوطی، که از حواریها به شمار میرفت، خائن بود و عیسی مسیح را به سربازان رومی تسلیم کرد و از گروهِ حواریون مردود و مستحق لعن ابدی شد. «متیاس» جای وی را گرفت.
حواریون در قرآن
در قرآن کریم، حواریون، افراد باایمانی خوانده شدهاند که در برابر خداوند و پیامبرش تسلیم بودهاند. در این کتاب آسمانی، چهار مرتبه نام حواریون آمده است.
۱-درسوره آل عمران ایه ۵۲ آمده است:هنگامی که عیسی از آنان احساس کفر (و مخالفت) کرد{منظور بنی اسرائیل است}، گفت: کیست که یاور من به سوی خدا (برای تبلیغ آیین او) گردد؟ حواریون (شاگردان مخصوص او) گفتند: ما یاوران خداییم، به خدا ایمان آوردیم، و تو (نیز) گواه باش که ما اسلام آوردهایم.
۲-در آیه ۱۱۱ و ۱۱۲ سوره مائده آمده است: و بیاد آور زمانی را که به حواریون وحی فرستادم که به من و فرستاده من ایمان بیاورید، آنها گفتند ایمان آوردیم و گواه باش که ما مسلمانیم (۱۱۱) در آن هنگام که حواریون گفتند:ای عیسی بن مریم آیا پروردگار تو میتواند مائدهای از آسمان نازل کند؟ او (در پاسخ) گفت از خدا بپرهیزید اگر با ایمان هستید!
(بر اساس قرآن کریم، حواریون از حضرت عیسی میپرسند که آیا خداوند میتواند مائده آسمانی نازل کند؟ این درخواست موجب شک عیسی به ایمان حواریون میشود، اما آنها این درخواست را تنها برای اطمینان بیشتر میدانند. بر این اساس، پس از آنکه عیسی از خداوند طلب مائده آسمانی کرد، به یاران خود گفت که هر کس بعد از آن کافر شود و راه انکار بپیماید، مجازاتی خواهد دید که کسی از مردم آن را ندیده باشد.) سوره مائده
۳-سوره صف آیه ۱۴:ای کسانی که ایمان آوردهاید یاوران خدا باشید همانگونه که عیسی بن مریم به حواریون گفت: چه کسانی در راه خدا یاوران من هستند؟ حواریون گفتند: ما یاوران خدا هستیم، و در این هنگام گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و گروهی کافر شدند، ما کسانی را که ایمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تایید کردیم و سرانجام بر آنها پیروز شدند.
حواریون، پس از عروج حضرت عیسى به آسمان به میان مردم میرفتند وآنها را به شریعت آن حضرت دعوت مى کردند و برای آنها رسالهها مینوشتند و گروه بسیارى را به دین مسیح درآوردند تا سرانجام چنان که گفته اند هر کدام به نحوى به دست امپراتوران و سلاطین و سایر سرکشان بنى اسرائیل به قتل رسیدند.
در ادامه سرنوشت هر یک از آنها را میگوییم:
شمعون معروف به پطرس: او وصی حضرت عیسی مسیح علیه السلام بود که در فاصله بین سالهای ۶۰ تا ۶۵ مبلادی به جرم یکتاپرستی و عدم عبادت خدایان رومی به دست رومیان مصلوب و به شهادت رسید قبر او اکنون در زیرزمین کلیسای واتیکان قرار دارد.
اندریاس برادر شمعون: به جرم پرستش خداوند یگانه در اسکاتلند به دست رومیان به صلیب کشیده شد.
یعقوب فرزند زبدی: در سال ۴۴ میلادی به دستور هرود اگریبا نوه هرود بزرگ گردن زده شد.
یوحنا برادر یعقوب: توسط رومیان به جزیره پاتموس تبعید و تا آخر عمر در آنجا ماند قبری منسوب به او در شهر سلجوق ترکیه موجود است.
فیلیپّس: حوالی سال ۸۰ میلادی در ترکیه امروزی دستگیر شده و به جرم پرستش خداوند یکتا به صلیب کشیده شد.
برتولما: او نیز به جرم پرستش خداوند یکتا همراه فیلیپس به صلیب کشیده شد، اما توانست فرار کند، اما دوباره دستگیر شد و به خاطر امتناع کردن از پرستش خدایان سنگی زنده زنده پوست کنده و سر و ته به صلیب کشیده شد.
توما: برخی میگویند او به هند مسافرت کرد و در آنجا درگذشت و هم اکنون مقبرهای منسوب به او در آنجا وجود دارد.
بر اساس متن «انجیل» یهودا اسخریوطی، که از حواریها به شمار میرفت، خائن بود و عیسی مسیح را به سربازان رومی تسلیم کرد و از گروهِ حواریون مردود و مستحق لعن ابدی شد. «متیاس» جای وی را گرفت.
متی: در حدود ۳۴ میلادی در حبشه درگذشت.
یعقوب فرزند حلفی: بر اساس نقل مورخ یهودی یوسفوس کمی قبل از سقوط اورشلیم توسط رومیان، در حدود سالهای ۶۲ تا ۶۹ میلادی "حنانیا" که کاهن اعظم بود به همراه فریسیان و کاتبان از یعقوب خواستند تا در یکی از سالنهای اجتماعات معبد نبوت مسیح را انکار کند، اما یعقوب نپذیرفت. او را در سن نود و شش سالگی از بالای برج معبد اورشلیم به پایین پرتاب کردند. آنان در حالی که او برای ایشان طلب بخشش میکرد با چوب بر سرش کوبیدند تا جان سپرد، سپس جسدش را با اره تکه تکه کردند. او به عبادت و زهد و تقوی در میان یهودیان شهره بود.
لبی معروف به تدی: او به سرزمین پارس مهاجرت کرد در ارومیه درگذشت و قبری منسوب به او در قره کلیسا وجود دارد.
شمعون قانوی: برخی از مورخین مدعی هستند او در ارمنستان یا ایران فوت کرده و برخی دیگر معتقدند او در جزیره بریطانیا درگذشته است.
یهودای اسخریوطی: بر اساس روایت کتاب مقدس از طریق دار خودکشی کرد.
منبع: تبیان
نظرات شما عزیزان: