متاسفانه پذیرش یا ایمان به برخی از احکام اسلام برای برخی بسیار سنگین است (مثل حرمت موسیقی و شطرنج و…)، یا در میدان عمل برخی فقط به احکامی عمل می کنند که منافات با هوا و هوس آنها و علایق آنها نداشته باشد.(مثل ترک خمس و زکات و…)
اسلام عزیز در زمینههای گوناگون اعتقادی، عبادی، اخلاقی، فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و … تکالیفی بر عهده انسان مینهد. مسلمانان باید به همه آنها توجه داشته باشند. فلاح و سعادت و عزّتی که اسلام برای پیروان خود تضمین کرده است، در گرو انجام تکالیف در تمامی زمینههاست.
اسلام را اگر بعنوان یک سیستم ـ با توجه به تعریفی که برای سیستمها میشود ـ در نظر بگیریم،[۱] تمامی اجزای آن در ارتباطِ دقیق با هم میباشند. این وجودِ مرکب، با بودن تمامی اجزای خویش است که دارای اثرات مثبت و منشاء برکات است، و در صورت نبودن بعضی از اجزاء، آن ثمرات، و بهرههای بایسته را نخواهد داشت.
علت اصلی عقبماندگی مسلمین در قرون اخیر، غفلت آنان از بعضی ابعاد اسلام و برخی تکالیف اسلامی و شرعی خویش است. تنها، توجه داشتن به احکام عبادی و فردی، و غفلت از احکام اجتماعی، سیاسی و حکومتیِ اسلام ضایعات فراوانی را طی زمانی طولانی بوجود آورده است. این غفلت، حاصل تلاش استعمار در طول چندین قرن است.[۲]
امام امت رضوان الله تعالی علیه در کتاب ولایت فقیه در ارتباط با ابعاد گوناگون احکام اسلام چنین میفرمایند.
نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن از صد به یک هم بیشتر است. از یک دوره کتاب حدیث که حدود پنجاه کتاب است و همه احکام اسلام را در بر دارد، سه چهار کتاب مربوط به عبادات و وظایف انسان نسبت به پروردگار است، مقداری از احکام هم مربوط به اخلاقیات است، بقیه همه مربوط به اجتماعیات، اقتصادیات، حقوق و سیاست و تدبیر جامعه است.[۳]
در آن کتاب، حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ بیتوجهی مسلمین به این امر را مکرراً بیان فرموده، و رنج خود را از این غفلت اظهار میدارند. آسیبهای جبران ناپذیری که به اسلام و مسلمین وارد شده است، بیشتر از این ناحیه است. قتل و غارت و هتک حیثیت مسلمین توسط صهیونیستهای پلید جنایتکار و ایادی شیطان بزرگ از جمله این خسارات است.
هر انسان مسلمان، در هر جای زمین که زندگی میکند، باید از خود بپرسد که: مگر فقط ترکِ نماز و روزه معصیت است؟ مگر دفاع از مسلمین و سرزمین مسلمین که مورد تهاجم دشمنان اسلام قرار گذاشتهاند، واجب شرعی نیست؟ مگر شریعت مقدس اسلام و قرآن و سنت، در این گونه موارد ساکتند و حکمی ندارند؟ مگر ترکِ دفاع به هر صورت ممکن، معصیت و گناه نیست؟ و هزاران مگر دیگر…
انسانِ مسلمان باید تمامی احکام شرعی را بکار بندد و حق ندارد برخی را انجام داده و برخی دیگر را به بوته فراموشی بسپارد. خداوند در کلام وحی، قوم یهود را که به بعضی از احکام شریعت خویش عمل میکردند و برخی را ترک میگفتند مورد سرزنش و نکوهش شدید قرار میدهد و آنان را وعده سختترین عذاب در روز قیامت میدهد که:
«أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِکَ مِنْکُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَهِ یُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»[۴]
آیا به بعضی از کتاب ایمان میآورید و به بعضی از آن کافر میشوید، پس جزای هر کس از شما که چنین کند جز خواری در این دنیا نیست و درروز قیامت به سختترین عذاب کشانده میشود و خدا از کارهای شما غافل نیست.
این خطاب خداوند به رسول خویش است در مورد آنها که آیات خدا را به میل خویش بخشبخش میکنند و برخی از آیات را میگیرند و برخی دیگر را رها میکنند: « وَ قُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ * کَما أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِینَ * الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ * فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ»[۵]
(ای پیامبر) بگو: من بیم دهنده آشکاری هستم، از مانند عذابی که بر تقسیم کنندگان فرو فرستادیم، آنانکه قرآن را قسمت قسمت کنند ـ یعنی: برخی از آیات را بپذیرند و برخی را نه ـ قسم به پروردگار تو که قطعاً و یقیناً آنها را در مورد آنچه میکردند به سؤال خواهیم کشید.
بنابراین ابتدا باید وظایف شرعی خود را به صورت همه جانبه (اعتقادی، عبادی، اخلاقی، فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و …) یاد بگیریم و اگر گرفتار ترک هرگونه واجبی هستیم، توبه کنیم و در اندیشه جبران گذشته خود باشیم، تا مشمول عذابخواری دنیا و سختترین عذاب در آخرت نگردیم.
[۱] . تعریف سیستم: مجموعه متّصلی از اشیاء و اجزاء و یا اطّلاعات و اعتقادات.
ـ تعریف دیگر برای سیستم: «ارتباط» بین مجموعهای از «عوامل» و «متعلّقات» آنها.
«عوامل»، عبارتند از: اجزاء و یا قسمتهایی از یک سیستم که تعداد آنها از یک تا بینهایت میتواند باشد.
«ارتباط» عبارتست از: آنچه که سیستم را به هم پیوند میدهد.
«متعلّقات» عبارتست از صفات و آثار بالقوّه و بالفعل که به هر عاملی استناد میشود.
در حقیقت ارتباطِ بین اجزاءِ سیستم است که خاصیّت اصلی سیستم را بوجود میآورد. گرچه اجزاء کوچک یک سیستم را میتوان بصورت مجزّا شناخت، لیکن روابط بین اجزاء است که یک سیستم را بوجود میآورد.
(مراجعه کنید به کتاب سیستم توحیدی ـ تألیف سیّد محمّد علی کامروا، صفحه ۱۱ و ۱۲).
ـ یک سیستم از نظر ساختمان، کلّی و قابل تقسیم است، ولی اگر از نظر نقش و کاری که انجام میدهد بدان نظر افکنیم، یک کلّ غیر قابل تقسیم است، زیرا در اثر تفکیک بعضی از خواصّ ضرورتش را از دست میدهد.
(رجوع شود به : کتاب کابرد روش سیستمها، ترجمه محمّد جواد سهلانی، صفحه ۲۹).
برای آگاهی بیشتر در مورد سیستمها، کتابهایی را که در این زمینه نگاشته شده است ببینید.
[۲] . رجوع شود به کتاب ولایت فقیه حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ ، ص ۶ و ۷ و ۱۶۵.
[۳] . کتاب ولایت فقیه، ص ۸.
[۴] . سوره بقره، آیه ۸۵.
[۵] . سوره حِجْر، آیات ۸۹ـ۹۳.
نظرات شما عزیزان: