شعر درباره قدس : #سلام_بر_قدس
سلام بر دل پرخون مسجدالاقصی
به مسجدی که خداوند گفت بارکنا
سلام ما به تو و دست های بسته شده
سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده
اگرچه شعله به پا کرده فتنه هرطرفی
اگرچه تفرقه در هرکنار بسته صفی
اگرچه گفت به نیرنگ و جنگ بسته کمر
اگرچه تکفیر از پشت می زند خنجر
دمی که تیغ قیام از نیام برخیزد
به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد
زمان فتنه ی شام است و ما سحرزادیم
زمین اگر همه خاموش مانده، فریادیم
به رغم توطئه ی نابرادران هستیم
و در کنار تو ای قدس، همچنان هستیم
مباد آن که رفیقان نیمه راه شویم
شب است و فتنه مبادا که روسیاه شویم
نبرده ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس
تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس
ببین که در غم تو لحظه ای نیاسودیم
هنوز چشم به راهان صبح موعودیم
بگو به دشمن مان انتقام سنگین است
و فتح آخر ما قبله ی نخستین است
بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است
بگو که دوره ی کودک کشی سرآمده است
قسم به غیرت این کودکان سنگ به دست
که نیست حاصل صهیونیان به غیر شکست
دگر به محکمه های جهان امیدی نیست
بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقی ست
Eitaa.com/basirat4545
نظرات شما عزیزان: