سیماى «بسم اللّه»
1. «بسم اللَّه» نشانگر رنگ وصبغه ى الهى وبیانگر جهت گیرى توحیدى ماست.(17)
2. «بسم اللَّه» رمز توحید است وذكر نام دیگران به جاى آن رمز كفر، و قرین كردن نام خدا بانام دیگران، نشانهى شرك. نه در كنار نام خدا، نام دیگرى را ببریم ونه به جاى نام او.(18)
3. «بسم اللَّه» رمز بقا ودوام است. زیرا هرچه رنگ خدایى نداشته باشد، فانى است.(19)
4. «بسم اللَّه» رمز عشق به خدا وتوكّل به اوست. به كسىكه رحمان و رحیم است عشق مى ورزیم و كارمان را با توكّل به او آغاز مىكنیم، كه بردن نام او سبب جلب رحمت است.
5. «بسم اللَّه» رمز خروج از تكبّر و اظهار عجز به درگاه الهى است.
6. «بسم اللَّه» گام اوّل در مسیر بندگى و عبودیّت است.
7. «بسم اللَّه» مایه فرار شیطان است. كسى كه خدا را همراه داشت، شیطان در او مؤثّر نمىافتد.
8. «بسم اللَّه» عامل قداست یافتن كارها و بیمه كردن آنهاست.
9. «بسم اللَّه» ذكر خداست، یعنى خدایا! من تو را فراموش نكردهام.
10. «بسم اللَّه» بیانگر انگیزه ماست، یعنى خدایا هدفم تو هستى نه مردم، نه طاغوتها ونه جلوهها و نه هوسها.
11. امام رضاعلیه السلام فرمود: «بسم اللَّه» به اسم اعظم الهى، از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیكتر است.(20)
1\2 «2» اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ اَلْعالَمِینَ سپاس و ستایش مخصوص خداوندی است كه پروردگار جهانیان است.
نكته ها:
«ربّ» به كسی گفته می شود كه هم مالك وصاحب چیزی است و هم در رشد و پرورش آن نقش دارد. خداوند هم صاحب حقیقی عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن. پس همه هستی حركت تكاملی دارد و در مسیری كه خداوند معیّن كرده، هدایت می شود. علاوه بر سوره حمد، چهار سوره ی انعام، كهف، سبأ وفاطر نیز با جمله «اَلْحَمْدُ لِلّهِ» آغاز گردیده، ولی فقط در سوره حمد بعد از آن «رَبِّ اَلْعالَمِینَ» آمده است. مفهوم حمد، تركیبی از مفهوم مدح و شكر است. انسان در برابر جمال و كمال و زیبایی، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت واحسان دیگران، زبان به تشكّر می گشاید. خداوند متعال به خاطر كمال و جمالش، شایسته ی ستایش وبه خاطر احسان ها و نعمت هایش، لایق شكرگزاری است. «الحمد لله» ، بهترین نوع تشكّر از خداوند است. هر كس در هرجا، با هر زبانی، هرگونه ستایشی از هر كمال و زیبایی دارد، در حقیقت سرچشمه ی آن را ستایش می كند. البتّه حمد خداوند منافاتی با سپاسگزاری از مخلوق ندارد، به شرط آنكه به امر خداوند و در خط و مسیر او باشد. خداوند، پروردگار همه ی آفریده هاست. «وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَیْ ءٍ» [1]آنچه در آسمان ها و زمین و میان آنهاست، پروردگارشان اوست.«رَبُّ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا» [2]حضرت علی علیه السلام می فرماید: «من الجمادات والحیوانات» ؛ او پروردگار جاندار و بی جان است. «له الخلق والامر تبارك الله رب العالمین» هم آفرینش از اوست و هم اداره ی آن، و او مربی و پرورش دهنده ی همه است.
[3] مراد از «عالمین» یا فقط انسان ها هستند، مانند آیه 70 سوره حجر كه قوم لوط به حضرت لوط گفتند: «أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ عَنِ اَلْعالَمِینَ» آیا ما تو را از ملاقات با مردم نهی نكردیم؟ و یا مراد همه ی عوالم هستی است. «عالَم» به معنای مخلوقات و «عالَمین» به معنای تمام مخلوقات نیز استعمال شده است. از این آیه فهمیده می شود كه تمام هستی یك پروردگار دارد و آنچه در جاهلیت و در میان بعضی از ملّت ها اعتقاد داشتند كه برای هر نوع از پدیده ها خدایی است و آن را مدبّر و ربّ النّوع آن می پنداشتند، باطل است.
[1] . انعام، 164.
[2] . شعراء، 24.
[3] . تفسیر نورالثقلین.
نظرات شما عزیزان: