تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1206
بازدید دیروز : 718
بازدید هفته : 14018
بازدید ماه : 44529
بازدید کل : 10436284
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 22 / 7 / 1399
امام رضا علیه السلام
همانگونه که در معنای رأفت گذشت؛ رئوف به کسی گفته می شود که بر دیگری لطف و رحمت می کند و این مهرورزی او؛ هیچ طعم تلخ و ناخوشایندی بر کام آن دیگری نمی گذارد. برای مثال به پزشک جراحی که با تیغ و جراحت مریضی را از مرگ نجات می دهد رحیم گفته می شود ولی به...

امام رئوف

خداوند متعال در قرآن کریم دو بار از خودش با نام رئوف «وَاللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ » (1)

و هشت بار با نام رئوف رحیمیاد کرده است؛

مانند این فراز که می فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ » (2)

هر چند دو واژه رأفت و رحمت، نزدیک به هم و گاهی در یک معنا به کار می روند؛ اما در بررسی دقیق لغوی این دو به یک معنا نبوده و فرقی ظریف بینشان وجود دارد.

علامه طباطبایی (ره) بعد از اذعان به اشتراک معنایی این دو واژه، درباره فرق بین رأفت و رحمت می نویسد:

فرق میان رأفت و رحمت بعد از آنکه هر دو در اصل معنا مشترکند، این است که رأفت مختص به اشخاص مبتلا و بیچاره است؛ ولی رحمت در اعم از آن (بیچاره و غیر بیچاره) استعمال می شود. (3)

مرحوم مصطفوی در کتاب «التحقیق» خود فرق بین رأفت و رحمت را اینگونه بیان می کند:

رأفت، عطوفت، لطف و رحمت خالص و شدید است یعنی لطف و رحمتی است که وقوع درد و ناراحتی را برنمی تابد هر چند آن درد و ناراحتی به مصلحت فرد باشد؛ اما رحمت، صرف عطوفت و مهربانی کردن است مهربانی کردنی که گاهی با درد و ناراحتی فرد نیز همراه است مانند لطف و رحمت یک جراح به یک بیمار علاقه مند به بهبودی. (4)

بنابراین رأفت نوعی لطف و مهربانی است که در آن به هیچ وجه کام فرد تلخ نمی شود؛ هر چند که آن تلخ کامی به مصلحت او باشد و این یعنی عنایتی که صد در صد گواراست.

گذشته از آنکه «رئوف» یکی از اوصاف الهی است خداوند متعال، آخرین فرستاده خود را نیز به این وصف ستوده است:

«لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ» (5)

یقیناً پیامبرى از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدى به [هدایتِ‏] شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است‏.

از دیگر بزرگان و پیشوایان الهی که به این صفت ستوده شده ؛ امام رضا علیه السلام است.

علامه مجلسی در بحارالانوار زیارتی را از امام جواد علیه السلام نقل می کند که در آن خطاب به امام رضا علیه السلام آمده است:

 السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوف (6)

سلام بر امامی که بر مبتلایان و بیچارگان عنایت و لطف ویژه دارد و در این مهربانیش کوچکترین ناملایمتی دامن گیر آنها نمی شود.

همانگونه که در معنای رأفت گذشت؛ رئوف به کسی گفته می شود که بر دیگری لطف و رحمت می کند و این مهرورزی او؛ هیچ طعم تلخ و ناخوشایندی بر کام آن دیگری نمی گذارد. برای مثال به پزشک جراحی که با تیغ و جراحت مریضی را از مرگ نجات می دهد رحیم گفته می شود ولی به او رئوف نمی گویند.

بر اساس آن زیارتی که نقل شد از ویژگی های امام رضا علیه السلام این است که مهر و عنایت او بی درد و ناراحتی، درمانگری می کند و شفا می دهد و با لطفی خاص از افتادگان و درماندگان، دستگیری می کند.

مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب «منازل الآخرة» حکایتهایی را نقل می کند که بی شک، هر کدام از آنها، جلوه های رأفت و رحمت ویژه امام رضا علیه السلام است.

او چنین می نویسد:

از کتاب «حبل المتین» نقل است که میر معین ‏الدّین اشرف که یکى از صلحاء خدّام روضه رضویّه (عَلى‏ ساکِنِها آلافُ السَّلامِ وَ التَّحِیَّةِ) بود نقل کرده که:

در خواب دیدم که در «دارُ الحُفّاظ» یا «کشیک خانه» مبارکه هستم و بیرون آمدم از روضه متبرّکه به جهت تجدید وضو. پس چون رسیدم به صُفّه امیر على شیر، دیدم جماعت بسیارى را که داخل در صحن مطهّر شدند و در جلو آنها شخص نورانى، خوش صورت عظیم الشأنى بود.

در دست جماعتى از آن اشخاص که پشت سر او بودند کلنگها بود. پس همین که به وسط صحن مقدّس رسیدند آن شخص بزرگوار که در جلو آن جماعت بود به آنها فرمود: که بشکافید این قبر را و بیرون بیاورید این خبیث را و اشاره کرد به قبر مخصوصى. پس چون شروع کردند به کندن قبرش؛ از شخصى پرسیدم که این شخص بزرگوار که امر مى‏فرماید کیست؟ گفت: حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام است. پس در این حال دیدم که امام ثامن ضامن، حضرت امام رضا علیه السلام عرض کرد که اى جدّاه، از شما مسئلت و خواهش مى‏کنم که عفو بفرمائید از این شخص که مدفون است در اینجا و ببخشید به من تقصیر او را. فرمود: که مى‏دانى این فاسقِ فاجر، شُرب خَمْر مى‏کرد؟ عرض کرد: بلى؛ لکن وصیّت کرد در وقت مرگ خویش که او را در جوار من دفن کنند. پس ما امیدواریم از شما که عفو بفرمائید از او.

فرمود: «به تو بخشیدم تقصیرات او را».

پس تشریف برد آن حضرت و من از وحشت بیدار شدم و بیدار کردم بعض خدّام آستانه مبارکه را و آمدیم به همان موضع که در خواب دیدم. دیدم که قبر تازه‏اى است و بیرون ریخته شده قدرى از خاک آن پس پرسیدم که صاحب این قبر کیست؟ گفتند: مردى از اَتراک است که دیروز در اینجا دفن شده است.(«دارالسلام» محدّث نورى، 1/267-268) (7)

مرحوم حاج شیخ عباس قمی پس از نقل این جریان چنین می نویسد:

در حکایت تشرّف حاج على بغدادى به خدمت امام عصر - اَرْواحُنا فِداهُ - و سؤالات او از آن حضرت؛ (8) نقل شده که گفت: گفتم به آن حضرت: سیدنا! صحیح است که مى‏گویند هرکس زیارت کند حضرت حسین‏ علیه السلام را در شب جمعه پس براى او امان است؟

فرمود: آرى واللَّه و اشک از چشمان مبارکش جارى شد و گریست.

گفتم: سیّدنا! مَسْأَلةٌ. فرمود: بپرس. گفتم: سنه 1269 هـ. ق حضرت امام رضا علیه السلام را زیارت کردیم و در ورود، یکى از عربهاى شروقیّه را که از بادیه ‏نشینان طرف شرقى نجف اشرف بود ملاقات کردیم و او را ضیافت نمودیم و از او پرسیدیم که چگونه است ولایت رضا علیه السلام؟ گفت: بهشت است؛ امروز پانزده روز است که من از مال مولاى خود حضرت رضا علیه السلام خورده‏ام چه حق دارد منکر و نکیر که در قبر نزد من بیایند؛ گوشت و خون من از طعام حضرت روییده در مهمانخانه آن جناب. آیا این صحیح است؟ علّى بن موسى الرّضا مى ‏آید او را از منکر و نکیر خلاص مى‏کند؟ فرمود: آرى واللَّه؛ جدّ من ضامن آن است.( «نجم الثاقب» محدّث نورى، ص 484-497، باب هفتم، حکایت 31) (9)

پی نوشت:

1. آیات 207 سوره بقره و 30 سوره آل عمران

2. آیه 143 سوره بقره

3. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص 325

4. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‏4، ص 6 : التحقیق: هو العطوفة و اللطف و الرحمة الخالصة الشدیدة بحیث لا تقبل وقوع ألم و لا توجب کراهة ما و لو کانت لمصلحة. و أمّا الرحمة: فهی مطلق العطوفة و یلاحظ فیها الصلاح و الخیر و لو کانت ملازمة الألم و الکراهة، کما فی معالجة المریض بما یکرمه.

5. آیه 128 سوره توبه

6. بحارالأنوار، ج‏99، ص 55

7. منازل الآخرة ص 43-44

8. این داستان را مرحوم حاج شیخ عباس در مفاتیح الجنان نقل کرده است.

9. همان ص44-45


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: منبر ووعظ
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی