سیاست های اقتصادی امام علی (علیه السلام)
سیره و روش مدیریت اقتصادی امام علی(علیه السلام) یکی از زیباترین و با ارزش ترین اسلوب و مدل هایی است که در خود شاخص های مدیریت اسلامی را به منصه ظهور رسانیده است،
سیره و روش مدیریت اقتصادی امام علی(علیه السلام) یکی از زیباترین و با ارزش ترین اسلوب و مدل هایی است که در خود شاخص های مدیریت اسلامی را به منصه ظهور رسانیده است، هر چند منابع اسلامی و تاریخی همه آنچه از ایشان بیان و مطرح شده را در خود به یادگار ندارند؛ چرا که بسیاری از آن آموزه های طلایی و ماندگار به خاطر بی مهری انسان ها در طول تاریخ حذف و یا کنار گذاشته شده است و باری به هر جهت آنچه از این ذات مقدسه در منابع اسلامی به یادگار مانده همچون گوهری گرانبها دارای قیمت غیر قابل وصفی است. در این نوشتار سعی داریم به گوشه ای از سیاست های اقتصادی امام علی(ع) اشاره کنیم.
سیاست های اقتصادی امام علی (علیه السلام)
1- تقویت فرهنگ کار و تلاش
یکی از مهمترین مسائل و موضوعاتی که موجب پویایی و رونق تولید و پیشرفت در جامعه می شود، مقدس دانستن کار و تلاش در جامعه و تقویت فرهنگ کار و دوری از کسالت و بیکاری است. نوعاً جوامع انسانی که توانسته اند این موضوع را در جامعه فرهنگ سازی کنند و جامعه را از بیکاری نجات دهند درهای پیشرفت و رونق را به روی کشور خود گشوده اند، در فرهنگ علوی یکی از علل و عوامل گسترش فقر و تهی دستی در جامعه، گرفتار شدن در کسالت و ناتوانی است،[1] که به طور جد باید با آن مقابله شود. از جمله کارهای بسیار مهمی که در جامعه امروزی متولیان فرهنگی و حکومتی باید به آن اهتمام جدی داشته باشند، اصلاح فرهنگ کار است. متأسفانه در سبک زندگی امروزه کار ارزشی بیشتر به کارهای کارمندی و پشت میز نشینی اطلاق می شود و همین امر موجب معتطل ماندن بسیاری از نیازهای امروزی جامعه شده است.
2- رونق کشاورزی و آبادانی
از جمله موضوعاتی که در سیاست اقتصادی علوی به چشم می خورد توجه و تأکید بر موضوع کشاورزی است. در منابع روایی موضوع اهتمام به امور کشاورزان در مدیریت علوی این چنین نقل شده است: «بهدرستى که على (علیه السلام) به فرماندهان لشکر مىنوشت: «شما را به خدا سوگند که مبادا کشاورزان، از جانب شما مورد ستم واقع شوند.»[2] و یا اینکه در روایت ارزشمند دیگری از امام علی (علیه السلام) نقل شده است: «آنکه آب و خاکى بیابد و تنگدست شود، خداوند، او را [از رحمت خویش] دور سازد.»[3] با توجه به اهمیت پرداختن به موضوع کشاورزی در اقتصاد اسلامی متأسفانه یکی از ایرادهایی که به دولت های روی کار آمده در نظام جمهوری اسلامی وارد است، مسأله ضعیف در سیستم اداره ی کشاورزی است هر چند کاری های پسندیده ای در ارتقاء بهره وری در سیستم کشاورزی شده، ولی متأسفانه بعد از گذشت 40 سال از انقلاب قالب مدیریت های کشاورزی به صورت سنتی است، این خود از جمله عواملی است که باعث کاهش رونق و بهره برداری می شود.
این در حالی است که امروزه در جوامع انسانی بسیاری از اقلام غذایی موقعیت استراتژیک دارند به طوری که اگر در کشوری به طور مثال گندم و یا برخی اقلام خوراکی کم یاب شود امنیت اقتصادی و اجتماعی آن کشور در معرض تحدید قرار می گیرد، متأسفانه در سال های اخیر یک سیاست غلط مبنی بر کشت فراسرزمینی به بهانه کم هزینه بودن سعی داشت به نوعی اقتصاد کشاورزی را در کشور دستخوش ضعف و سستی قرار دهد، موضوعی که انتقاد مقام معظم رهبری را نیز در پی داشت:
«یک فکر جدیدی، یک فکر تازهای در یک بُرهه ای متأسّفانه وارد شد در دستگاه های تصمیم گیری ما که ما را از خودکفایی دور کرد؛ و آن «صرفه ی اقتصادی» بود. گفتند تولید گندم و خودکفایی گندم صرفهی اقتصادی ندارد؛ صرفه ی اقتصادی به این است که گندم را وارد کنیم. خب، بله معلوم است، ممکن است یک وقت صرفه ی اقتصادی در این باشد؛ امّا وقتی جلوی گندمِ شما را گرفتند، جلوی واردات را گرفتند، به شما گندم نفروختند، چه کار می کنید؟ کدام دولت عاقلِ دنیا این کار را می کند؟ گفتند بروید مثلاً زعفران بکارید، گندم را وارد کنید، چون زعفران گرانتر در دنیا فروش می رود؛ صرفهی اقتصادی این است.»[4]
این در حالی است که امروزه در جوامع انسانی بسیاری از اقلام غذایی موقعیت استراتژیک دارند به طوری که اگر در کشوری به طور مثال گندم و یا برخی اقلام خوراکی کم یاب شود امنیت اقتصادی و اجتماعی آن کشور در معرض تحدید قرار می گیرد، متأسفانه در سال های اخیر یک سیاست غلط مبنی بر کشت فراسرزمینی به بهانه کم هزینه بودن سعی داشت به نوعی اقتصاد کشاورزی را در کشور دستخوش ضعف و سستی قرار دهد، موضوعی که انتقاد مقام معظم رهبری را نیز در پی داشت:
«یک فکر جدیدی، یک فکر تازهای در یک بُرهه ای متأسّفانه وارد شد در دستگاه های تصمیم گیری ما که ما را از خودکفایی دور کرد؛ و آن «صرفه ی اقتصادی» بود. گفتند تولید گندم و خودکفایی گندم صرفهی اقتصادی ندارد؛ صرفه ی اقتصادی به این است که گندم را وارد کنیم. خب، بله معلوم است، ممکن است یک وقت صرفه ی اقتصادی در این باشد؛ امّا وقتی جلوی گندمِ شما را گرفتند، جلوی واردات را گرفتند، به شما گندم نفروختند، چه کار می کنید؟ کدام دولت عاقلِ دنیا این کار را می کند؟ گفتند بروید مثلاً زعفران بکارید، گندم را وارد کنید، چون زعفران گرانتر در دنیا فروش می رود؛ صرفهی اقتصادی این است.»[4]
یکی از موضوعات بسیار مهم در اخلاق اقتصادی موضوع گران فروشی و احتکار است، مسأله ی غیر اخلاقی که به قیمت تحت فشار قرار گرفتن قشر مستضعف و آسیب پذیر جامعه ختم می شود. اخلاق اسلامی و اقتصاد علوی به شدت با این موضوع مقابله کرده است و اجازه نداده که این غده سرطانی بازار اسلامی را تحت تأثیر خود قرار دهد
3- رونق و پیشرفت صنعتی
در فرهنگ علوی، داشتن حرفه و صنعت دارای ارزش بوده و به عنوان یک گنج معرفی شده است: «إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ یُحِبُّ المُحتَرِفَ الأَمین؛[5] خداوند عزَّ و جلَّ، صاحب حرفه امانتدار را دوست مىدارد.» موضوع مهمی که در جهان صنعتی وظیفه جوامع اسلامی را به خوبی مشخص کرده و تقویت فرصت های صنعتی را می طلبد، در بعضی از منابع روایی به طور صریح از امام علی (ع) روایاتی در موضوع ریسندگی مطرح می شود و آن را از جمله حلال ترین کارها معرفی می کند.[6] این احادیث در حالی در کتب شیعی و اسلامی وجود دارد که متأسفانه بازار نساجی جامعه اسلامی ایران در قبضه ی اختیار تولیدات سایر ملل بوده و بازار کسب کار نساجی به نوعی در ضعف و رکود به سر می برند، این در حالی است که اگر جامعه اسلامی به این صنعت توجه جدی داشت با توجه سابقه طولانی ایران در صنعت نساجی هیچ گاه نیاز به واردات منسوجات خارجی نبود.
4- لزوم بازرسی و نظارت بر بازار اقتصادی
یکی از موضوعاتی که اخیراً بسیاری از مردم در محافل و رسانه های مطرح می کنند، بحث عدم بازرسی و نظارت مناسب و مفید بر روند عرصه فعالیت های اقتصادی است، این امر باعث شده است که برخی سودجویان و محتکران به هر شکل که منافعشان اقتضاء نماید بازار را تحث تأثیر رفتار خود قرار می دهند. موضوع نظارت و بازرسی از جمله مواردی است که در حکومت و مدیریت علوی مورد توجه بوده و همواره بازار های اسلامی سایه بازرسی را بر سر خود مشاهده می کردند. در کتب روایی نقل شده است على بن ابى طالب (علیه السلام) را در کناره علفزارى دیدم که از قیمتها مىپرسید.»[7] «و همچنین منابع روایی نقل کرده اند: به درستى که [على علیه السلام] در بازارها راه مىرفت و تازیانهاى در دست داشت که با آن، کمفروشان و نیرنگ بازان در تجارت مسلمانان را تنبیه مىکرد.اصبغ گوید: روزى به وى گفتم: اى امیرمؤمنان! شما در خانه بنشینید و من، بهجاى شما این کار را بر عهده مىگیرم. فرمود: «اى اصبغ! برایم خیرخواهى نکردى.»
5- جلوگیری از احتکار و گران فروشی
یکی از موضوعات بسیار مهم در اخلاق اقتصادی موضوع گران فروشی و احتکار است، مسأله ی غیر اخلاقی که به قیمت تحت فشار قرار گرفتن قشر مستضعف و آسیب پذیر جامعه ختم می شود. اخلاق اسلامی و اقتصاد علوی به شدت با این موضوع مقابله کرده است و اجازه نداده که این غده سرطانی بازار اسلامی را تحت تأثیر خود قرار دهد، منابع روایی سیاست اقتصادی علوی را در این خصوص این چنین بازگو کرده است: «مِن کِتابِهِ إلى رِفاعَةَ-: انهَ عَنِ الحُکرَةِ، فَمَن رَکِبَ النَّهیَ فَأَوجِعهُ، ثُمَّ عاقِبهُ بِإِظهارِ مَا احتَکَرَ؛[9] از نامهاش به رفاعه-: از احتکار، بازدار، و آنکس را که احتکار کند، تأدیب کن، و با آشکار ساختن آنچه احتکار شده، او را کیفر ده.»
6- جلوگیری از رانت و ویژه خواری
یکی از ارکان مهم اقتصاد اسلامی و یا به عبارتی در سیاست اقتصادی علوی موضوع پر رنگ بودن عدالت اقتصادی است، حکومت اسلامی باید ثروت را به شکل عادلانه در بین مردم تقسیم کند، از این رو هیچ گاه نباید نسب ها و روابط مانع اجرای این سیاست اقتصادی در نظام اسلامی شود، موضوع مهمی که سیاست مدرن جامعه اسلامی باید آن را سرلوحه رفتارهای اقتصادی خود قرار دهند، چرا که سیره علوی این چنین بود: «ابن ابى الحدید- به نقل از خالد بنمعمر سدوسى، خطاب به علباء بن هیثم [که قصد داشت از امام على علیه السلام جدا شود و به معاویه ملحق گردد]-: چه توقّع دارى از مردى که خواستم تا در سهم حسن و حسین علیهما السلام، چند درهم اندک بیفزاید، شاید بدان وسیله، کاستىهاىزندگى را جبران کنند، ولى امتناع ورزید و خشمگین شد و انجام نداد.»[10]
پی نوشت ها:
[1]. الکافی: ج 5 ،ص 86، ح 8. «إنَّ الأَشیاءَ لَمَّا ازدَوَجَتِ ازدَوَجَ الکَسَلُ وَالعَجزُ، فَنُتِجا بَینَهُما الفَقر»
[2]. بحار الأنوار: ج 100 ص 33 ح 10.
[3]. قرب الإسناد: ص 115 ح 404. « مَن وَجَدَ ماءً وتُراباً ثُمَّ افتَقَرَ فَأَبعَدَهُ اللَّه»
[4]. بیانات در دیدار مسئولان نظام. 24/۰۲/۱۳۹۸.
[5]. الکافی: ج 5، ص 113، ح 1.
[6]. تهذیب الأحکام: ج 6، ص 382، ح 1127. به نقل از امّ حسن نخعى-: امیر مؤمنان از کنارم گذشت و پرسید: «امّ حسن! چه مىکنى؟».گفتم: ریسندگى مىکنم.فرمود: «بدان که حلالترین کسب و کار است» یا فرمود: «از حلالترین کسب و کارهاست».
[7]. فضائل الصحابة لابن حنبل: ج 1 ص 547 ح 919.
[8]. دعائم الإسلام: ج 2 ص 538 ح 1913.
[9]. همان: ج 2، ص 36، ح 80.
[10]. شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید: ج 10 ص 250.
[1]. الکافی: ج 5 ،ص 86، ح 8. «إنَّ الأَشیاءَ لَمَّا ازدَوَجَتِ ازدَوَجَ الکَسَلُ وَالعَجزُ، فَنُتِجا بَینَهُما الفَقر»
[2]. بحار الأنوار: ج 100 ص 33 ح 10.
[3]. قرب الإسناد: ص 115 ح 404. « مَن وَجَدَ ماءً وتُراباً ثُمَّ افتَقَرَ فَأَبعَدَهُ اللَّه»
[4]. بیانات در دیدار مسئولان نظام. 24/۰۲/۱۳۹۸.
[5]. الکافی: ج 5، ص 113، ح 1.
[6]. تهذیب الأحکام: ج 6، ص 382، ح 1127. به نقل از امّ حسن نخعى-: امیر مؤمنان از کنارم گذشت و پرسید: «امّ حسن! چه مىکنى؟».گفتم: ریسندگى مىکنم.فرمود: «بدان که حلالترین کسب و کار است» یا فرمود: «از حلالترین کسب و کارهاست».
[7]. فضائل الصحابة لابن حنبل: ج 1 ص 547 ح 919.
[8]. دعائم الإسلام: ج 2 ص 538 ح 1913.
[9]. همان: ج 2، ص 36، ح 80.
[10]. شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید: ج 10 ص 250.
نظرات شما عزیزان: