موضوع مهدويّت پتانسيل فوقالعادّه قوياي دارد که در دورههاي مختلف مورد سوء استفادة طمّاعاني قرار گرفته که آن را به نفع خود مصادره کردهاند. مشهورترين حالت اين ماجرا را در جريان مهدي سوداني ميتوان ديد که با استفاده از اين پتانسيل فوقالعادّه مدّتها مقابل استعمار انگليس ايستاد و به اهداف خود نائل شد.
يکي از ابزارهاي کهن و قديمي شيطان استفاده از ابزار بدلسازي و نسخة بدل حقايق است. افرادي که بخشي از حقايق را ميفهمند نه کلّ آن را به همان اندازه حقيقت را پذيرفته و از بقيّهاش بيخبر ميماند يا با توجّه به کم اطّلاعي نسبت به بقيّة موضوع موضعگيري ميکند. جريانهاي مدّعيان نبوّت، امامت، مهدويّت و معنويّت در طول قرنها آدميان بسياري را به خود مشغول ساخته و آنها را يا از مسير حق و حقيقت خارج ساختهاند يا حتّي در موارد متعدّد به ورطة هلاکت انداختهاند.
اين جريان در طول قرنها سير رو به تزايدي داشته و اين روزها شاهد چنان جرياني از مدّعيان مهدويّت و معنويّت شدهايم که اگر اين دوره را دوره و عصر مدّعيان و فرقهها بناميم، سخن به گزاف نگفتهايم. فعّاليت بيش از دوهزار فرقه، تنها در ايران شاهدي بر اين مدّعاست.
مدّعيان معاصر
در سالهاي اخير، رواج پديده اوهام و خرافه، رونق بازار عرفانهاي مجازي و معنويّتهاي فانتزي، گسترش طريقتهاي منهاي شريعت، رشد شبهعرفانهاي ژلهاي با رنگ و بوي شهوت، شهرت و ثروت و گرمي بازار مکّارة مدّعيان دروغين به ويژه متمهّدان و مدّعيان دروغين مهدويّت رشد فزاينده و نگران کنندهاي يافته است.
بايد اذعان نمود که اين روند، مختص به ايران يا کشورهاي اسلامي نيست بلکه گرايش به معنويّتهاي مجازي در مغرب زمين نيز، رونق گرفته است؛ زيرا معنويّت، گمشده دنياي معاصر است. واقعيّتي به نام خلأ معنويّت، به رغم احساس شديد تشنگي انسان معاصر به حقايق ماوراي طبيعت، همدست قدرتهاي سياستپيشه را براي بهره برداري از اين خلأ باز مينهد و هم تشبّث به هر حشيش يا سيراب شدن با هر سرابي را براي اين انسان حيران توجيه ميکند.
نسل تشنة معنويّت، عطش خود را با سرابهاي عرفاننما فرو مينشاند. در بازار گرم مدّعيان، بنجلهاي خرافه و عرفانهاي بدلي، فرصت عرضه مييابند و اين سيکل عرضه و تقاضا تا همواره وجود جهل و ظلم در جهان ادامه خواهد داشت. ميلتون، يکي از محقّقان حوزة جامعه شناسي اديان نو پديد مينويسد: بيش از دو هزار فرقة معنويّت گرا در آمريکا و بيش از دو هزار جريان معنويّتجو در اروپا هست که درصد کمي از آنها مشترکند.
زمينههاي ادّعا
زمينههاي مختلفي باعث ظهور و بروز جريانهاي مدّعيان ميشود که در اينجا به مهمترين آنها اشاره ميکنيم:
نجات باوري مهدوي
موضوع مهدويّت پتانسيل فوقالعادّه قوياي دارد که در دورههاي مختلف مورد سوء استفادة طمّاعاني قرار گرفته که آن را به نفع خود مصادره کردهاند. مشهورترين حالت اين ماجرا را در جريان مهدي سوداني ميتوان ديد که با استفاده از اين پتانسيل فوقالعادّه مدّتها مقابل استعمار انگليس ايستاد و به اهداف خود نائل شد.
جهل و ناداني مردم
در طول تاريخ اسلام تنها کساني با مدّعيان همراه شدهاند که دچار جهالت اختياري يا اجباري بودهاند؛ کساني که ميتوانستهاند با مراجعه به ائمه(ع)، علما و مراجع، حتّي کتابهاي حديثي و منابع، راه را از چاه و سره را از ناسره تشخيص دهند؛ امّا با تنبلي و کوتاهي يا جبر زمانه و هجمة رسانهاي (مانند شام دورة معاويه) به جهالت خود دامن زده است و مشکل خويش را پايان نبخشيده است.
نابسامانيهاي اجتماعي و اقتصادي
براي برونرفت از مشکلات و بحرانهاي اجتماعي که تبديل به معضل و مصيبت لاينحل ميشود هرکس به فراخور آنچه به ذهنش ميرسد و گمان ميکند، ميتواند چارهساز باشد راه حلّي ارائه ميکند در اين ميان بسته به شرايط اجتماعي و با فراهم بودن دو شرط قبلي يکي از راههايي که مستمسّک افراد مختلف قرار ميگيرد موضوع مهدويّت است که با انگيزههايي که از اين پس خواهيم ديد، طرح ميشدهاند.
انگيزههاي ادّعا
آنان که مرکب شيطان ميشوند و اجازه ميدهند شيطان با ابزار ادّعا بر آنها سوار شود انگيزهها و اهداف مختلفي دارند و نميتوان همه را با يک چوب راند:
1. ثروت طلبي
يکي از شايعترين انگيزههاي ادّعا براي جذب افراد به سمت خود، انگيزههاي مالي و مادّي است. لابهلاي شکايات فريبخوردگان مشاهده ميشود که مدّعيان به بهانة بخشش گناهان!، حلّ مشکلات، جلب رضايت امام زمان(ع)! و ... از مخاطبان خود پول درخواست ميکردهاند.
برخي از مدّعيان هم براي پاک شدن مريدان خود دهها ميليون تومان از آنها ميگرفتند و خرج سفرهاي خارجي ميکردهاند تا در سواحل «مديترانه» اسباب رضايت امام زمان! را از مريدان خود فراهم آورند!
2. شهرت طلبي
کم نيستند افرادي که از شهرت و مشهور شدن خوششان بيايد. انگشتنما شدن يکي از اسباب بسيار محبوب و مطلوب شيطان است و معمولاً براي افرادي کارا ميافتد که در مقاطع مختلف زندگي اعم از کودکي و بزرگسالي دچار سرخوردگي، تحقير و عقدههاي شخصيتي هستند.
در عصر ارتباطات و با تغيير فرهنگ اخلاقي اتّفاق افتاده در ميان مردم ناشي از سلطه رسانهها، اين فرهنگ و آسيب خيلي جدّيتر خود را نشان داده است. عدّهاي با استفاده از ابزار فيلم و سريال و جمعي به بهانة مسابقات حرفهاي ورزشي شهوت شهرت طلبي خود را ارضا ميکنند؛ امّا عدّهاي که نميتوانند از اين ابزارها براي اين ميل نفساني خود استفاده کنند به راهکارهاي ديگري دست مييازند که يکي از آن راهها ادّعاست.
ادعا شهرت به کرامت، ارتباط با خدا و امام زمان(ع) و... همچنين اجابت دعا، شفاي بيماران و... البتّه برخي از اينان در ارتباط با جنّيان ممکن است تا حدّي برخي از اين قدرتها را هم به دست بياورند که هرگز دليل حقّانيت آنان نميتواند به شمار آيد.
. مقام دوستي
ميل به پست و مقام و امضا که در ادبيات روايات از آن به حبّ جاه و مقام ياد ميشود يکي از آفات و آسيبهاي ديرينة حيات آدمي بر زمين خاکي است که در نتيجه آن خونهاي بسيار بر زمين ريخته شده و روابط خويشاوندي و دوستانة زيادي بريده شده و اموال زيادي بر باد رفته است.
بسياري از جنگهاي تاريخ، رقابت بر سر قدرت بوده است. وعدههاي دروغ ايّام انتخابات در تمام دنيا و آنچه از آن امروزه با زيرآب زني ياد ميشود و در قديمالايّام به سخنچيني و نمّامي شهرت داشت همه بر اين مبناست که عدّهاي به دنبال کسب مقام و قدرتند و حاضرند به هر قيمت آن را به دست آورند.
4. بحران اخلاقي ـ جنسي
بخشي از اين طيف سوء رفتارها به آناني اختصاص مييابد که از اعتماد طرف مقابل خود سوء استفاده ميکنند. اين سوء استفاده از اعتماد در کلاسهاي درس و جاهاي مشابه آن اتّفاق ميافتد.
منشأ ادّعا
انسي(خود فرد و ديگر انسانها)
مبناي اصلي ادّعا هواي نفس و حبّ دنياست؛ امّا گاه خود فرد فريب دنيا را خورده و اسير آن ميشود و گاه اطرافيان او را فريب داده و به وادي هلاکت و گمراهي ميافکنند.
ديگر انسانها که زمينهساز ظهور مدّعيان ميشوند گاه از آشنايان هستند و گاه افرادي که با يک يا چند واسطه از ناحية دشمنان، خود را به او نزديک کردهاند تا او را فريب داده و ابزار دست خود کنند.آمريکا، اسرائيل و نظام يهود و انگليس از بارزترين دشمنان سياسي و عقيدتي هستند که در راستاي مقابله با فرهنگ تشيّع يا نظام جمهوري اسلامي افراد را اجير خود ميکنند.
جنّي
قرآن به صراحت و به نقل از جنّيان از موضوع ياري جستن برخي از انسانها از آنان پرده برميدارد:
«وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً؛1
و مرداني از آدميان به مرداني از جنّ پناه ميبردند و بر سركشي آنها ميافزودند.»
برخي از مدّعياني را که اين روزها بازار نسبتاً داغي هم براي خود به راه انداختهاند به استناد محتواي ادّعاهايشان و نيز توانايي انجام برخي امور غيرعادي را ميتوان متأثّر از رابطه با جنّيان دانست.
بنابر ماجرايي که مرحوم آيت الله علي اکبر نهاوندي در کتاب شريف و ارزندة «العبقري الحسان» نقل کرده، داستان علي محمّد باب علاوه بر پشتوانة انگليسي آن موکلّي جنّي هم پيگير آن بوده است.
تأثيرات مدّعيان
1. شبههپراکني در جامعه (قلب و تحريف حقايق)
با توجّه به اينکه مدّعيان براي همراه کردن افراد با خود چارهاي جز قلب و تحريف حقايق ندارند و اين اتّفاق حالت ديگري از شبههسازي و شبههپراکني به شمار ميآيد، سادهترين تأثيري که جريان مدّعيان در جامعه ميتوانند داشته باشند شيوع و جريان شبهات در ميان مردم است. بديهي است اگر علما، آگاهان، افراد و نهادهاي مسئول در اين راستا به وظايف خود عمل نکنند به طور طبيعي زمينهساز داغ شدن بازار مکّارة مدّعيان خواهند شد و از همين روست که فرمودهاند:
«إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فَعَلَي الْعَالِمِ أَنْ يُظْهِرَ عِلْمَهُ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ سُلِبَ مِنْهُ نُورُ الْإِيمَانِ؛2
وقتي بدعتها ظاهر شد عالم بايد علمش را ظاهر كند و الّا نور ايمان از او سلب ميشود.»
انذار و تهديد به از دست دادن نور ايمان تهديدي است جدّي که عجيب است چرا هنوز بسياري آن را جدّي نگرفتهاند و ميگويند همين قدر که به زندگي دنيا و آخرت خويش مشغول باشيم، بهتر است!
2. تضعيف باور بينندگان و اطرافيان سست ايمان
واقعيّت اين است که همة مردم از يک سطح ايمان برخوردار نيستند و عدّهاي که ايمان سستي دارند با کوچکترين شبههاي ممکن است دچار تزلزل، ترديد يا حتّي مسير و باور بدهند. مدّعيان، عدّهاي را براي نيل به اهدافشان با خود همراه ميسازند و جمعي ديگر که اقوام، دوستان، آشنايان و اطرافيان فريب خوردگان را با خزعبلات و اراجيف خود دچار شکّ و ترديد ميکنند. تنها راه نجات از آسيبهاي اينان تقويت باورها و اعتقادات است.
3. تقليل و تضعيف جبهه حق
نتيجة طبيعي جذب عدّهاي به سمت مدّعيان، اسير شبهات شدن عدّهاي ديگر، تلاش براي مقابله و خنثيسازي جريان مدّعيان، اقدامات و فعّاليتهاي آنان و همراهانشان و كاهش کمّي و کيفي قواي جبهة حق است. هم تعداد نيروهاي فعّال اين جبهه کم ميشود و هم نيروي باقيماندگان به جاي آنکه صرف پرداختن به امور مهم شود، مصروف مقابله و خنثي سازي اين جريانها ميشود.
4. زمينه ساز نفوذ، موفّقيت و سلطة دشمنان جنّي و انسي
همواره و در تمام عرصههاي نبرد طول تاريخ خوديهاي ضعيف و ناتوان و نفوذيهاي همدل با دشمنان زمينهساز موفّقيت، پيروزي و حتّي سلطة دشمنان را بر جبهة مقابل فراهم ساختهاند. سلطة بهائيّان بر جان، مال و ناموس ايرانيان در سالهاي پاياني حکومت پهلوي از جمله مصاديق تلخ اين ماجراست که نيازي به توضيح ندارد. آموزش نيروهاي ساواک براي اقرار گرفتن از نيروهاي انقلابي در اسرائيل و از انواع راههاي جاني، رواني و جنسي يکي از سادهترين مصائبي بود که شيعيان امام زمان(ع) در شيعه خانة اهل بيت(ع) در آن ايّام تجربه کرد.
نظرات شما عزیزان: