یک منتقم از طواف حج می آید
با اسب، و ذوالفقار کج می آید
آمین خدا برای اللهم
عجل ولیک الفرج می آید
با اسب، و ذوالفقار کج می آید
آمین خدا برای اللهم
عجل ولیک الفرج می آید
دلبرم یوسف زهراست ، خدا می داند
یادش آرامش دلهاست خدا می داند
همه دنبال زر و سیم و گرفتار دلند
پسر فاطمه (س) تنهاست خدا می داند
یادش آرامش دلهاست خدا می داند
همه دنبال زر و سیم و گرفتار دلند
پسر فاطمه (س) تنهاست خدا می داند
دست ها رو به سماء
گوشه چشم عزیزم گریان
منعکس از دل کوه
یک صدا زمزمه وار
یارب آن منتقم آل عبا را برسان
گوشه چشم عزیزم گریان
منعکس از دل کوه
یک صدا زمزمه وار
یارب آن منتقم آل عبا را برسان
ناگهان قفل بزرگ تيرگي را ميگشايد /
آن كه در دستش كليد شهر پر آيينه دارد
آن كه در دستش كليد شهر پر آيينه دارد
دل زدم بر کوچه ها تا دیده ام را وا کنی
تا به خورشید سر انگشتت دلم دریا کنی
کی؟کجا طی میشود این دوری بلبل ز باغ
آرزو آیی روی در آن بقیع نجوا کنی
یارب آخر تو بگو منزل دلدار کجاست
یک نشانی بده بر من تو بگو یار کجاست
یک نشانی بده بر من تو بگو یار کجاست
تا عشق تو داغ بر جبين ميريزد
چشمم همه اشك آتشين ميريزد
هجران تو را اگر شبي آه كشيم
خاكستر ماه بر زمين ميريزد
دیشب جمال رویت ، تشبیه ماه کردم
تو به زماه بودی ، من اشتباه کردم
تو به زماه بودی ، من اشتباه کردم
من را که دور ماندهام از خاک کـربلا
آقا بیا و همســــــــــــفر بال نور کن
آقا بیا و همســــــــــــفر بال نور کن
نظرات شما عزیزان: