به نظر من آیات ناسخ، جزء کلام خدا نیستند زیرا معنا ندارد حکمی که قرار است سالیان متمادی بماند، مهلتش تا آمدن حکم بعدی باشد! این ها با تحریف، وارد قرآن شده اند مثل تورات و انجیل که تحریف شدند، و الا قرآن صدر اسلام، کمتر از این قرآن فعلی بوده است.
اگر از حقیقت نسخ آگاه شویم، بسیاری از شبهات حل می شوند. یکی از این آگاهی ها این است که بدانیم حکم منسوخ، از ابتدا به صورت موقت و مدت دار، جعل شده بوده است لذا اصلا قرار نبوده است تا ابد بماند بلکه قرار بوده، در شرائط فعلی، بطور موقت جعل شود و سپس با تغییر شرائط، حکم دائمی بیاید.
از طرفی اصل وجود نسخ از تصریحات خود قرآن است: «ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدير»؛ هر حكمى را نسخ كنيم، و يا نسخ آن را به تأخير اندازيم، بهتر از آن، يا همانند آن را مى آوريم. آيا نمى دانستى كه خداوند بر هر چيز توانا است؟!(1)
لذا در اصل وجود نسخ، هیچ اختلافی نیست؛ هم آیه منسوخ و هم آیه ناسخ، هر دو کلام الهی و جزء آیات قرآن کریم است. بلکه اختلاف در تعداد آیات منسوخ است.
در باره تفاوت تورات و انجیل با قرآن کریم باید گفت قرآن کریم به عنوان آخرین کتاب آسمانی قرار است تا قیامت باقی باشد، لذا از تحریف مصون داشته شده است، برخلاف سایر کتب آسمانی.
دین اسلام نیز همین گونه است؛ آخرین دین و کاملترین دین الهی است لذا باید از تحریف، در امان باشد، به همین خاطر خداوند متعال، امامت و ولایت ائمه معصومین (علیهم السلام) را در ادامه رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) قرار داد تا دین اسلام از انحراف در امان باشد.
لازم به ذکر است نسخ فقط در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و نزول قرآن بوده است و با رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، نزول وحی قرآنی پایان یافته و پرونده ناسخ و منسوخ نیز خاتمه یافته است.
گفته اید قرآن صدر اسلام کمتر از الآن بوده است، در جواب باید گفت شیعه و سنی بالاتفاق بر این نظر هستند که در قرآن کریم تحریف به زیاده نداریم یعنی همه قبول دارند که چیزی به قرآن اضافه نشده است لذا این سخن شما با اتفاق نظر شیعه و سنی، نادرست و اشتباه است؛ اگر اختلافی هست، در بُعد نقیصه است یعنی ادعا شده فلان جمله، آیه بوده ولی در قرآن نیامده است. لازم به ذکر است که بر اساس ادله متعدد و مختلف، هیچ نوع تحریفی در قران کریم رخ نداده است و این قرآن فعلی، همان قرآنی است که توسط جبرئیل (علیه السلام) بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل شده است.
اگر پرسیده شود آیا آیات منسوخ هنوز هم قابل استفاده هستند و جنبه هدایت گری دارند یا نه؟ باید گفت بله؛ آیات منسوخ هنوز هم به عنوان کلام الهی و جزء قرآن محسوب می شوند لذا هم احکام قرآن را دارند و هم فضیلت قرائت و ثواب خواندن قرآن و... هنوز برای آن ها باقی است. آیات منسوخ، فقط حکمشان منقضی شده و پایان یافته است و الا بقیه ابعاد اعجاز قرآن ـ اعم از فصاحت و بلاغت و هدایت گری و... ـ را می توانند دارا باشند.
چند نمونه از آیات ناسخ و منسوخ
آیه نجوی
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً ذلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيم»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هنگامى كه مى خواهيد با رسول خدا نجوا كنيد (و سخنان درگوشى بگوييد)، قبل از آن صدقه اى (در راه خدا) بدهيد؛ اين براى شما بهتر و پاكيزه تر است و اگر توانايى نداشته باشيد، خداوند غفور و رحيم است.(2)
در اين آيه، به وجوب پرداخت صدقه براى گفت وگوى خصوصى با پيامبر تصريح شده است. زمانى كه اين حكم مقرر شد، كسى بدان اقدام نكرد و همگان از نجواى با پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) پرهيز كردند، جز يک نفر و او كسى جز على بن ابى طالب (عليه السلام) نبود. ایشان دينارى داشتند كه به ده درهم تبديل كردند و براى هربار رازگويى با پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) درهمى به فقيران پرداختند.
پس از آن، آيه ديگرى نازل شد و حكم لزوم پرداخت صدقه در رازگويى با پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) نسخ شد:
«أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اللَّهُ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُون»؛ آيا ترسيديد فقير شويد كه از دادن صدقات قبل از نجوا خوددارى كرديد؟! اكنون كه اين كار را نكرديد و خداوند توبه شما را پذيرفت، نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد و (بدانيد) خداوند از آنچه انجام مى دهيد با خبر است.(3)
آیه عدد جنگجویان
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنينَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُون»؛ اى پيامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشويق كن! هر گاه بيست نفر با استقامت از شما باشند، بر دويست نفر غلبه مى كنند؛ و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از كسانى كه كافر شدند، پيروز مى گردند؛ چرا كه آنها گروهى هستند كه نمى فهمند.(4)
آیه فوق با آیه بعد، نسخ شده است:
«الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فيكُمْ ضَعْفاً فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرين»؛ هم اكنون خداوند به شما تخفيف داد، و دانست كه در شما ضعفى است؛ بنا بر اين، هر گاه يكصد نفر با استقامت از شما باشند، بر دويست نفر پيروز مى شوند؛ و اگر يكهزار نفر باشند، بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند كرد! و خدا با صابران است.(5)
همچنین:
آيه معروف به امتاع یا اخراج(6) كه با آيه 234 از همين سوره (بقره) و آيه 12 سوره نساء نسخ شده است.
آيات جزاى فحشا(7) كه با آيه جَلد (شلاق) (8) و روايات رجم، نسخ شده است.
آيات ارث بردن مؤمنان از يكديگر(9) كه با آيه اولوا الارحام(10) نسخ شده است.
کلام آخر:
هم آیه ناسخ و هم آیه منسوخ، هر دو کلام الهی هستند؛ تنها فرقشان در زمان و شرائط صدور آن ها است؛ یعنی در زمان و شرائطی، حکم منسوخ، لازم الاجرا بود و پس از تغییر شرائط و گذشت زمان و...، حکم منسوخ برداشته و حکم ناسخ، لازم الاجرا شده است؛ لذا اگر فرض کنیم شرائط به گونه ای تغییر کند و به سابق (یعنی زمان حکم منسوخ) برگردد، این حکم منسوخ است که لازم الاجراست، نه حکم ناسخ (حکم جدید).
یعنی هر دو احکام الهی هستند، منتهی هر کدام برای شرائط و زمان خاص خود.
پی نوشت ها:
1. بقره: 2/ 106.
2. مجادله: 58/ 12.
3. مجادله: 58/ 13.
4. انفال: 8/ 65.
5. انفال: 8/ 66.
6. بقره: 2/ 240.
7. نساء: 4/ 15 و 16.
8. نور: 24/ 2.
9. انفال: 8/ 72 و 73.
10. احزاب: 30/ 6.
نظرات شما عزیزان: