یحیی بونو، مسلمان فرانسوی درگذشت
در جستجوی حقیقت و آزادی
یحیی کریستین بونو، جوانی فرانسوی که در آلمان و فرانسه بزرگ شده و مدرک دکتری خود را از دانشگاه سوربن اخذ کرد، ازجمله جوانانی بود که فضای لائیک فرانسه روح او را اشباع نمیکرد و به همین خاطر تصمیم گرفت به مطالعه ادیان بپردازد.
او ابتدا به بررسی آیین هندو و بودا پرداخت. همچنین تحقیقاتی درباره انجیل انجام داد و به گفته خودش، تناقضاتی در مسحیت وجود داشت که با عقل جور در نمیآید.
اما پس از مدتی با آثار اندیشمند فرانسوی «رنه گنون» آشنا شده و علاقهمند به اسلام میشود. یحیی به مطالعات اسلامی پرداخته و پس از آشنایی با فرقه تیجانیه در آفریقا، به توصیه رهبرشان درمورد تشیع تحقیق میکند.
بونو مطالعات اسلامی خود را ادامه داده و با آثار شهید مطهری و امامخمینی مواجه میشود. این امر باعث تغییری بنیادی در تفکر وی شده؛ به همین خاطر مسیر زندگی و تحقیقات خود را وقف اسلام و تشیع میکند و درنهایت شیعه میشود.
بونو تالیفات متعددی به زبان فرانسه درخصوص قرآن و اهلبیت و انقلاب اسلامی داشته است. او پس از سالها تلاش برای معرفی چهره واقعی اسلام و مبارزه با اسلامهراسی در غرب، چهارم شهریور امسال، در سفر دریایی برای تبلیغ به ساحل عاج، درگذشت.
در ادامه 3 نکته جالب از زندگی این محقق آزاده بیان میشود.
1. عجیبترین رساله در دانشگاه سوربن!
بونو تحصیلات آکادمیک خود را تا بالاترین مرحله ادامه داد و در سال 1995 از رساله دکتری خود تحت عنوان "الهیات در آثار فلسفی و عرفانی روحالله خمینی(ره)" در دانشگاه سوربن دفاع کرد. وی برای تدوین این رساله، از آنجا که استاد راهنمای مورد نظر خود را در فرانسه پیدا نکرد در سال 1991 به ایران آمد و با ارشاد "آیتالله جوادی آملی" به مشهد رفت و از محضر "مرحوم استاد سید جلال الدین آشتیانی" بهره برد.
وی دلیل انتخاب این موضوع برای تز دکتری خود را اینگونه بیان میکند: "در آن سالها هرگز امامخمینی(ره) را به شکل حقیقی نشناخته بودم. ما تحتتاثیر تبلیغات غرب گمان میکردیم حرکت ایشان صرفا سیاسی و مخالف با گرایش فلسفی و عرفانی بوده و براساس خواستههای قدرتطلبانه صورت میگیرد. در سالی که میخواستم رسالهی دکترای خود را شروع کنم، یکی از دوستان لبنانی من که صاحب کتابفروشی بود، دو کتاب از تالیفات امام خمینی(ره) را به من معرفی کرد. این دو کتاب «شرح دعای سحر» و «مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة» بودند. وقتی عنوان کتاب مصباح حضرت امام(ره) را مشاهده کردم، گمان کردم که شاید این کتاب سیاسی است ولی وقتی آن را کمی مطالعه کردم، دیدم سرشار از عرفان جوشان الهی است. چنان شیفته امام (ره) شدم که برای زدودن حجاب از چهرهی ایشان تصمیم گرفتم تز دکترای خود را در زمینهی آثار فلسفی و عرفانی حضرت امام(ره) ارائه کنم تا این که شاید بتوانم حقی که ایشان بر گردنم داشت، جبران کنم.
2. از فرانسه تا شاخ آفریقا
پروفسور بونو که نام خود را به یحیی علوی تغییر داده بود، در برنامههای برون مرزی صداوسیما، به عنوان مبلغ مذهبی، مباحث دینی را ارائه میکرد. او در این برنامهها، ترجمه دعاها و مباحث تفسیری و... به زبان فرانسوی را ارائه میداد. وی سالها به کشورهای گوناگون اروپایی وآفریقایی و سرزمینهای تشنه حقً سفر کرده، و بدون سروصدا، به تبلیغ و به گفته خویش، به زدودن نقاب جهل و سیراب کردن تشنهگان از اقیانوس اسلام و شیعه میپرداخت. او معتقد بود که باید بتوانیم حجابی که بر چهرهی اسلام در رسانههای غربی کشیده شده است را برداشته و سیمای ناب آن را عرضه کنیم.
3. آرامش از کلام آیت الله جوادی
محسن الویری پس از شنیدن خبر درگذشت بونو، خاطرهای از اوایل حضور ایشان در ایران بیان میکند: ایشان که در شمار میهمانان دههفجر به ایران سفر کرده بود، جوانی تقریبا ریزنقش و پرتحرک و با ظاهری کاملا اروپایی بود که میگفتند مشغول نوشتن رساله دکتری خود درباره اندیشههای عرفانی امام خمینی در سوربن فرانسه است.
هر بار که ایشان را در طبقات هتل لاله تهران میدیدم یک دستگاه کوچک ضبط صوت معروف به دستگاه ضبط خبرنگاری در گوش داشت. برایم جای سؤال داشت که ایشان این همه وقت به چه گوش میدهد؟ از دوستان پرسیدم، گفتند: آقای کریستن بونو فارسی هیچ نمیداند ولی در صدای حضرت آیتالله جوادی آملی، معنویت و آرامشی یافته است که با این که مفهوم سخنان ایشان را در نمییابد، مدام به سخنان ایشان گوش میدهد.
نظرات شما عزیزان: